با آنکه نزدیک به چهار دهه می گذرد؛ که کسوت ننگ آفرین دست اندرکاران رژیم ملاها در کشورمان را می بینیم. پس از دیدن اینهمه قبا و لباده پوشان جمهوری مخوف و منفور آخوندی، هنوز که هنوز است، هرگاه که این کریه المنظرهای عباپوش و دستاربند و نعلین به پا را مشاهده می کنیم؛ باید که اگر ایرانی میهن پرستی باشیم؛ واقعا ننگ مان باشد و خجالت بکشیم؛ که به جای قامت همیشه راست و چهره همواره مصمم و تیپ متشخص و برجسته و بسیار جدی پدر تاجدارمان، اعلیحضرت همایون محمد رضا شاه پهلوی را به یاد بیاوریم. که هنگام دیدن مراسم سان و رژه نیروهای مسلح، و یا موقعی که به کشوری دیگر سفر می نمودند؛ و در معیت پادشاه و یا ریاست جمهوری کشور میزبان، از جلوی گروه استقبال کنندگان عبور می کردند. را در ذهن مان تداعی نمائیم؛ که به جای آنهمه شکوه و تفاخر و عظمتی که داشتیم. حالا یک مشت آخوند شپشو و بی لیاقت و بی شخصیت، با عنوان های رهبر و رئیس جمهور و رؤسای قوه قضائیه و شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری، به اضافه آخوندهای مراجع تقلید در مدارس علمیه، و طلبه های بی مقدار ایشان، که مانند رقاصه های واریته های موسیقی، دامان پیراهن شان را می گیرند و با ناز و عشوه از این سوی پودیوم نمایش شان به آن سوی آن می روند. این حضرات اشغالگر و کثیف و بی آبرو و دزد و قاچاقچی و جنایتکار را مشاهده کنیم؛ که دامان عبای شان را می گیرند و به این سو و آن سو می روند؛ تا بزرگی و جاه و جلال نداشته خود را به رخ همگان بکشند. را ببینیم و از حضور ننگ آفرین شان زجر بکشیم!
در نخستین مناظره نامزدهای ریاست جمهوری دوره دوازدهم، شیخ حسن روحانی و ملا ابراهیم رئیسی، و نیز چهار نفر دیگر مثل میرسلیم و جهانگیری و قالیباف و هاشمی طبا، هر یک در مدت های معین، که کارمند صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان مجری و گرداننده آن برنامه به این افراد می داد. نکاتی را، به عنوان نظرگاه خویش در ارتباط با آنچه که رئیس جمهور آینده، جهت ایجاد بهبود در اوضاع و احوال کشور و مردم باید انجام بپذیرد را مطرح نمودند. که به پندار نگارنده این نوشتار، عکس دیدگاه کسانی که انتخابات این دوره ریاست جمهوری را دو قطبی می دانند؛ این دوره از گزینش رئیس قوه مجریه جمهور همواره تنفر بر انگیز اسلامی، در شکل مشخصی کاملا سه قطبی جلوه می کند!
یک قطب حسن روحانی و معاون کنونی او اسحاق جهانگیری هستند؛ که دومی آنچنان که از گفتارهای او در مناظره مشخص است؛ جهت پشتیبانی از رئیس اش حسن روحانی به این معرکه وارد شده است. قطب دوم هم، ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف می باشند؛ که از طیف اصولگراها به میدان مبارزه داخل گشته اند. قطب سوم نیز، میر سلیم و هاشمی طبا هستند؛ که ایفای نقش سیاهی لشگر را بر عهده دارند. بدین ترتیب از هم اکنون، تا حدود زیادی رقابت سرسختانه میان رئیسی و روحانی در پیش رو خواهد بود. که شکل خاصی به این دوره از انتخابات، نسبت به دوره های گذشته خواهد داد!
کاملا بدیهی و آشکار است، که این رقیبان در هر سه قطب مورد نظر، جهت به دست آوردن اکثریت آراء ، تلاش کنند تا بهترین و مفیدترین برنامه های انتخاباتی خویش را ارائه بدهند. اما از آنجائی که دشمنان ما و میهن مان، تا به اندازه ای ابله تشریف دارند؛ که نمی فهمند هر برنامه ای را که مطرح سازند؛ با توجه به شرایط موجود، غیر قابل برنامه ریزی و اجرا خواهد بود. محمد باقر قالیباف در این رابطه، گوی سبقت در بلاهت را از دیگر رقیبان خویش ربوده است. این مردک که خودش سرسلسله دزدان و بی خردان است؛ سنگ بزرگی را به عنوان برنامه آینده رئیس جمهور شدن خود در آن میانه به صحنه انداخت و بیان کرد؛ که گوئی جناب شان در این مملکت زندگی نمی فرمایند؛ و از هیچ جریانی هم با خبر نیستند!
قالیباف اعلام کرد که در نظر دارد؛ با احداث یک واحد یک میلیون تنی پتروشیمی، تعداد 200 هزار شغل جدید را در کشور ایجاد نماید. دال بر بی شعوری ایشان، در میان امثال و حکم زبان شیرین پارسی، ضرب المثلی داریم که می گوید: ” اول چاه را بکن، سپس منار را بدزد. ” ؛ این بلوف کاملا غیر عقلائی قالیباف، پرت بودن وی از کل ماجرای مدیریت درون حاکمیت آخوندها را برملا می کند. اگر چنین نبود، بایستی که می دانست؛ چنانچه این برنامه امکان پذیر بود؛ این کار در دو دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، که با شعار ” سازندگی ” به میدان رقابت در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری وارد گردید؛ چنین پروژه ای را مطرح و عملی می نمود!
اینها همگی شان بر سر آنند، که به یک پست پر هیمنه و نان و آب دار برسند. ما به عنوان ملت ایران، به ویژه هم میهنان درون کشورمان، دل مان را به چه امری خوش بکنیم؟ و جهت دستیابی به آن، خودمان را بر سر چه موضعی قرار بدهیم؟ تا که بتوانیم خود و میهن مان را، بر یک نیاز حتمی که آرزوی سی و هشت ساله همگی ما می باشد فائق و پیروز نمائیم؟ نشاندن داغ به ریاست جمهوری رسیدن این نابکاران بر دلهای سیاه شان، نباید کار خیلی سختی باشد. چرا که می توان، پس از انجام گرفتن هر یک از مناظره های نامزدهای رقیب در این دوره از ریاست جمهوری، که بخش دوم آن در روز جمعه آینده به انجام خواهد رسید. موردی است که عملی شدن آن، همگی ما آرزومندان رهائی میهن مان، و نجات دادن مردم دربند ایرانزمین را، به حق مسلم ایشان، که مدت سی و هشت سال پیاپی به دنبال آن هستند خواهد رساند!
” تلنگر ” بسیار کوبنده یک راهپیمائی عظیم، در روز بعد از پخش شدن هر مناظره ای در سراسر کشور، با استفاده از سخنان هر شش نفر نامزدهای ریاست جمهوری، که سر نخ را به دست مبارزان خواهد داد. می تواند در چنین شرایطی که ملاها به آرامش بیشتری احتیاج دارند؛ ریش و قیچی را از دست این ظالمان خارج سازد؛ و از میزان تنفر مردم ایران نسبت به خودشان، بیش از پیش آگاهی پیدا بکنند!
بدون سرمایه گذاری فکری و عملی، هیچ آرمانی به سمت پیروزی راه نخواهد یافت. مهم ترین و کاری ترین سرمایه گذاری برای سرنگونی رژیم جانی جمهوری پلید اسلامی در ایران، خواسته خود مردم و جدیت ایشان در این مورد است. کاری که سی و هشت سال به تعویق افتاده، اما….. ” ماهی را هر وقت که از آب بگیرید تازه است.” !
محترم مومنی