جنگ های صلیبی به سلسله ای از جنگ های مذهبی گفته می شود؛ که به دعوت پاپ، و توسط شاهان و نجبای اروپائی داوطلب، از سال 1095 تا 1291 میلادی(196 سال) برای بازپس گیری سرزمین های مقدس از دست مسلمانان در جای جای اروپای غربی برافروخته شد. جنگ های مشابهی نیز به همین صورت، در اروپای شرقی شکل گرفت؛ که صلیبیان در آن از سال 1095 تا 1500 میلادی(حدود 400 سال) علیه مسلمانان، مسیحیان خوارج” ارتدوکس ها” در قلمرو روم شرقی، و در ابعاد کوچک تر، با اسلاوها و پالت ها می جنگیدند. صلیبیان مسیحیان کاتولیک بودند؛ که هم نوآوری های مغایر با دین شان توسط ارتدوکس ها را تاب نمی آوردند؛ و هم مرام مسلمان ها و عملکردهای شان را در حد پرستش خدا نمی دانستند!
اکنون که نزدیک به پانصد و اندی سال از آن روزگاران می گذرد؛ شاخه هائی از دگم ترین انواع مسلمان ها، از جمله تروریست های وحشی القاعده، طالبان، بوکوحرام، الشباب، حوثی ها، داعش، و در رأس همگی شان، شیعیان اثنی عشری= دوازده امامی) هستند؛ که در طول چهار دهه اخیر، جز جنگ افروزی و کشتار مردمان بی گناه در سراسر جهان، کار دیگری را انجام نداده اند. همه روزه در هر جائی از دنیا، که این درندگان حضور دارند و زندگی می کنند. عده ای از مردم بی پناه آنجا، اگر رسما به طرق مختلف اعدام نشوند(که می شوند)، انگشتان دست های شان، دست و پای کامل ایشان قطع می گردند. تا از حیطه یک زندگی معمولی ساقط شوند!
مسیحیانی که اکنون در سراسر گیتی زندگی می کنند؛ با این که از شرر کارهای آتشناک مسلمان های اطراف خودشان در حال سوز و گداز می باشند؛ تا این برهه زمانی در طول چهار دهه گذشته، آنچنان واکنش هائی به رفتار های وحشیانه مسلمان های جهان به ویژه از نوع تروریست آنها نشان نداده بوده اند؛ اما اکنون با روی کار آمدن پرزیدنت دونالد ترامپ چهل و پنجمین ریاست جمهوری ایالات متحده، و نیز سخنان برخاسته از حقیقت او در باره نحوه بدقلقی های مسلمان های مورد نظر، از همان نخستین دقایقی که سخنرانی های تبلیغاتی انتخابات را آغاز کرده است؛ همچنین سخنان وی در مراسم تحلیف رئیس جمهوری او، مطالبی را عنوان کرده، که سران و مسؤلان درجه یک و دو جمهوری حقیر اسلامی، حتی سید علی خامنه ای به عنوان رهبر این حکومت شوم و اهریمنی نیز، برای رئیس جمهور جدید آمریکا نقشه کشیده اند و با بیان برخی از جملات خویش، وی را تهدید هم نموده اند!
علی اکبر صالحی رئیس سازمان امنیت ملی و فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، در رابطه با مخالفت ترامپ با بخشی از برنامه جامع اقدام مشترک ” برجام ” ، تهدیدگونه برای رئیس جمهور جدید آمریکا خط و نشان کشیده و به وی پاسخ داده، که در نظر دارند به جای سانتریفیوژهای از کار انداخته شده در طی مذاکرات، تعداد صد هزار سانتریفیوژ جدید را جایگزین آنها کنند!
رئیس قوه قضائیه رژیم، آخوندها، شیخ آملی لاریجانی هم، در جلسه ای که با مسؤلان قضائی داشته، با اشاره به شروع کار ریاست جمهوری جدید آمریکا تصریح کرده است: ” آقای ترامپ در همین ابتدای کار اظهاراتی داشته، که باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. برخی از اظهارات آقای ترامپ، موجب جریحه دار شدن احساسات بسیاری شده است؛ که مهم ترین آن < اسلام هراسی > است. به کار بردن عبارت < تروریسم اسلامی > از سوی آقای ترامپ حائز اهمیت است؛ و به نوعی، حاکی از اسلام هراسی است. ” !
به بیانی دیگر، طبق اظهارات این مسؤلان، و عدم واکنش زیاد خامنه ای در باره سخنان رئیس جمهور جدید آمریکا، خط و نشان کشیدن صالحی، عنوان نمودن اسلام هراس بودن مسؤلان آمریکائی، و نفوذهائی ک جمهوری جنگ محور آخوندی در بعضی از ممالک اسلامی دارد؛ می توان از آغاز شدن یک جنگ صلیبی دیگر(که آخوندها امیدوارند سالیان سال به طول بی انجامد) عمر ننگین حکومت منفور اسلامی به درازا بکشد!
امری که غربی ها نیز بدان بی علاقه نیستند. چون در این رهگذر خواهند توانست؛ با فروش تسلیحات جنگی خودشان به جنگآوران، هم دامنه ی آن را وسعت ببخشند؛ و هم خزانه های خودشان را از پول فروش اسلحه های خویش انباشته نمایند. به طول انجامیدن حاکمیت پلید اسلامی، ضمن ایجاد بیچارگی های روزافزون برای ملت ایران، به بار آمدن یکی دیگر از بدترین فاجعه های جهانی خواهد بود. که بیش از همه، دامان هستی مردم ایران را به آتش نیستی خواهد سوزاند!
فاجعه آتش زدن و تخریب نمودن ساختمان پلاسکو، گرچه مصیب های جانگدازی را نصیب هم میهنان عزیز ما نمود؛ اما چنانچه نیک بنگریم، یکی از بهترین، کاری ترین، و شدنی ترین وسیله ای است؛ که می توان به بهانه ی آن، به پا خاست و کشوری اشغال شده را، از چنگ بیگانگان تازی تبار رهانید؛ و ملتی دربند را، به فیض آزادی مورد آرزوی شان رساند. سیاستمداران برجسته دنیا، از فرصت های پیش آمده نهایت استفاده را می کنند. زیرا به خوبی واقف هستند؛ در شرایط بحرانی در یک مملکت، می توان بهترین و بیشترین بهره برداری های سیاسی را عملی نمود!
زیرا غافل شدن از این حقیقت، و عدم توجه به این واقعیت، جز به بار آوردن ندامت و نسیان هیچ ثمر دیگری ندارد! نسیانی که هیچ سودی از آن نصیب مردم محروم و ستمدیده و داغدار ایران نخواهد نمود!
محترم مومنی