دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)
مقامات اقلیم کردستان عراق و به خصوص آقای بارزانی و هیئتی که برای پیگیری همه پرسی استقلال تشکیل شده توجه کنند که زمانبندی و برخی اصلاحات پیرامون آن را در هماهنگی با آمریکا و متحدانشان “مشخص” و “نهایی” کنند.
همان گونه که قبلاً متذکر شدم، استقلال اقلیم کردستان و اعلام رسمی آن به عنوان یک کشور باید با درایت و “طی شطرنجی حساب شده” پیش رود و نه با یکدندگی و اصرار بر مواضع، بلکه انعطاف و هماهنگی با سایرین. طرح مسأله همه پرسی موجب شد که مخالفت های متحدان تان نسبت بدان تبدیل به مخالفت با زمان برگزاری آن شود. البته تغییر زمان آن باید به زمانی مشخص (و نه موکول به زمانی نامشخص) و در توافق با آمریکا صورت گیرد “و نه در هماهنگی با دولت عراق، چون هر گفتگویی پیش ازهمه پرسی با دولت عراق نه تنها بی فایده که اتلاف وقت خواهد بود”. باز تأکید می کنم، تغییر زمان همه پرسی باید به “زمانی مشخص در چند ماه آینده” صورت گیرد و “مشروط” به این که آمریکا و متحدانش از آن “حمایت و آن را تضمین” کنند.
به باور من نیز زمانی که برای همه پرسی تعیین شده کمی عجولانه تصمیم گیری شده است و آن همه پرسی را حتی اگر در همان تاریخ برگزار نیز می شد، با مشکلاتی همراه می کرد. از جمله برخی از مناطق مورد مناقشه هنوز در کنترل داعش است و در سایر مناطق آزاد شده نیز آوارگان و ساکنان قبلی آن مناطق، بسیاری هنوز به خانه های شان برنگشته اند تا در همه پرسی شرکت کنند. با این وجود از مناطق مورد مناقشه که بگذریم، -برخلاف نظر غالب مخالفان-زمان برای استقلال کردستان از هر زمانی دیگر مناسب تر است و کسانی که اینک را زمان مناسبی برای همه پرسی نمی دانند، با نفس آن مخالف اند و چون زمان حالا مناسب تر از هر موقعی دیگر است، می خواهند با تعویق نامحدودش عملاً آن را نسیه و مشروط به سلسله ای بی پایان از شروط کنند تا عملاً متوقف شود. راهی که بغداد نیز بدنبال آن است و به همین سبب، هر گونه رایزنی با بغداد درباره همه پرسی را تنها پس از برگزاری آن مناسب می بینیم و نه پیش از آن، گرچه کردها در سایر زمینه های مورد اختلاف (نفت، بودجه و غیره) می توانند و ضروری است که با بغداد مذاکره کنند و هیئت هایی مشترک برای حل آن تشکیل دهند.
تغییر زمان همه پرسی موجب خواهد شد تا در انتخاباتی جدید، مجلس و رئیس جمهور جدید نیز در اقلیم کردستان تشکیل شود و آنان کارهای قانونی و رسمی برای برگزاری همه پرسی را صورت دهند. البته می توانید زمان تحلیف رئیس جمهور جدید را به بعد از همه پرسی موکول کنید تا خواسته همه تأمین شود. تا پیش از آن مقامات اقلیم کردستان با آمریکا و مقاماتی عراقی برای تأسیس سیستم امنیتی محلی و تشکیلات محلی مناطق آزاد شده، به خصوص موصل و صحرای نینوا و به ویژه مناطق اقلیت نشین رایزنی و برنامه ریزی کنند.
نکاتی هست که باید مقامات و ژنرال های آمریکا و متحدان شان در عراق و حتی سوریه بدان توجه کنند. موکول کردن همه مسائل و مشکلات به رفع تهدید داعش موجب می شود که حتی اگر کارها طبق برنامه پیش رود، خطر داعش رفع شود، اما سایر مشکلات و مسائل عراق به زعم خود باقی بمانند یا حتی بدتر شوند. مشکل داعش در عراق در همین چند سال اخیر ظهور کرده و قبلاً داعشی وجود نداشت که ارتش آمریکا عراق را ترک کرد، اما نتیجه شد؟ احزاب و طوایف و اقوام مختلف افتادند به جان هم و سنی ها برای انتقام کشی از دولت مزدور مالکی، به خشونت و نفرت داعش پناه بردند. ما در عراق همچون سوریه با مجموعه ای به همین ریخته و در هم تنیده روبرو هستیم که اگر پیچیدگی و ارتباط شان را با هم نبینیم، مشکلات نه تنها حل نمی شوند، بلکه از صورتی به صورتی دیگر بیرون می آیند. مشکل داعش در عراق و سوریه در ارتباط تنگاتنگ با گروه های شبه نظامی و آدمکش شیعی است که رژیم ایران و سپاه قدس در منطقه برای سایر اقوام و اقلیت ها به وجود آوردند. همین حالا نیز می توانید با سقوط داعش بسط نفوذ رژیم ایران را ببینید. یکبار عراق را آزاد کردید و به قول سنی های عراقی، آن را در سینی طلا به رژیم ایران تحویل دادید و رفتید، حالا دوباره می خواهید باز پس از این همه کشتار و ویرانی و هزینه باز داعش را نابود کنید و عراق را به رژیم ایران تحویل دهید؟ استراتژیست های جوان و ناآشنای شما تاکنون با توصیه هایشان همان بر سر عراق آوردند که می بینید؟! قرار است آن را هر دولت جدید آمریکا دوباره بازتولید کند؟ به وضوح به شما بگویم، اگر دولت های زیادی در خاورمیانه به عنوان متحد دارید، ملت های زیادی در خاورمیانه با شما نیستند و دلیلش نیز کار همان استراتژیست های نابغه ای است که برای رفع خطر کمونیست، در دوران جنگ سرد، تقویت گروه های تندروی اسلامی را در دستور کار گذاشتند. ملت کرد –در عراق و سوریه و حتی منطقه- از معدود مللی هستند که اینک پشت سرتان دارید و اگر باز به بازی های متناقض و عملاً به ضررشان اقدام ورزید، دیگر پشت سرتان نخواهند بود؛ به خصوص که سابقه ناگوار تنها گذاشتن شان توسط قدرت های جهانی را نیز در حافظه تاریخی شان هنوز دارند. تنها گذاشتن شان یعنی سپردن آن بدست جلادانی در منطقه که به ملت خودشان رحم نکردند، چه رسد ملل دیگر. پرسش از اردوغان و میت پیرامون این که تروریست کیست تا کسب رضایت شان کنید، درست مثل این است که از رهبران حزب کمونیست کره شمالی پیرامون معیارهای دموکراسی و از ملاهای ایران درباره حقوق بشر سوال کنید و برحسب توصیه های شان تغییر رفتار دهید!! در خاورمیانه در حال تغییر، اگر روح زمانه را درک نکنید و به امید بازگشت شرایط به گذشته اقدام به بازتولید ضوابط و روابط سابق کنید، راه به بیراهه می برید. عراقی را که می بینید با تداوم خشونت مستمر و خاموشی شان از طریق اعمال زور و خشونت توسط یک دیکتاتوری ایدئولوژیک (بعث)، پس از سقوط دیکتاتور تمامی زخم ها قدیمی شان سر باز کرده و دولت های متمایل به یک طرف بر پیچیدگی شان افزوده اند. اگر دنبال سرنخشان بگردید، از زمان سومریان (چون هنوز طوایفی در عراق هستند که اصلیت خود را از سومریان می شمارند) تا به امروز شاهد برای انتقام کشی های بی پایان هست. پس راهکار چیست؟ “دولت های محلی از مردم محلی هر منطقه و حکومت متمرکز را در عراق و سوریه فراموش کنید”. برخی از استراتژیست های شما اساساً نمی دانند از چه می ترسند که مخالف تجزیه عراق و سوریه هستند و تصور می کنند در هر فروپاشی ارضی می تواند جرقه یک جنگ داخلی زده شود. اما آنچه را که می ترسند از دور رسد، اینک دقیقاً زیر پای ملل عراق و سوریه است و برای “رفع آن” است که باید پیوستن اجباری همه بخش های عملاً مجزا و در حال خصومت و حتی جنگ را در عراق و سوریه رها کرد. این است که می گویم استراتژیست های شما پیرامون “خاورمیانه امروز” چیز زیادی نمی دانند و تصور می کنند ما با کشوری چون مالزی یا اندونزی در آسیا روبرو هستیم که حالا تعدادی تروریست داعشی هم در آنجا پیدا شده که با همراهی همه پشت یک دولت مرکزی می توان آن را برطرف کرد. همچون سوریه دیدیم که اصرار بر تمامیت ارضی سوریه نه تنها موجب حل هیچ یک از مشکلات و جنگ داخلی در سوریه نشد، بلکه بر آن ها افزود و آتش آن را شعله ورتر کرد، اما با توصیه ای که به شما شد، با آتش بس و دادن کمک و خدمات به مردم محلی، عملاً آن آتش تا حد زیادی فروکش کرد، و تنها کاری که باید کرد، همچون فدراسیون شمال سوریه، مجالس و دولت های محلی با مردم هر منطقه تشکیل داد (کاری که بدرستی در رقه کردید). هر گونه تلاشی برای اتحاد سیاسی شان منجر به باز شدن دوباره انتقام کشی های قومی و قبیله ای و حتی تاریخی نسبت به یکدیگر می شود و به محض این که سربازان آمریکایی و غربی و روسیه منطقه را ترک کردند، آنان دوباره می افتند به جان هم. همان گونه که با ترک عراق چنین شد. این راهکار دولت های محلی همزمان مشکل جاه طلبی های ملاهای ایران در منطقه را به شکست می کشاند و دلیل مخالفت شان نیز همین است. امیدوارم در هماهنگی با متحدان تان در عراق (و سوریه نیز)، هر چه زودتر تا شبه نظامیان مزدور ایران تحت لوای نیروهای امنیتی عراق به مناطق تازه آزاد شده دوباره نفوذ و رسوخ نکردند، یک نیروی مسلح محلی برای تأمین امنیت شان تشکیل دهید تا تشکیلات بعدی محلی، گام به گام تشکیل شوند، همان طور که بدرستی دارید در سوریه می کنید. شما در عراق به جز اقلیم کردستان هیچ متحد واقعی ندارید و بقیه شان تنها سراب اند؛ همان گونه که هر دولت شیعی که تاکنون بر سر کار آمد، هرگز به عنوان “دولت همه ملت عراق” پذیرفته نشد. باز تکرار و تأکید می کنم نفوذ ایران در عراق محدود به دولت و حتی نیروهای حشدالشعبی نیست، بلکه امنیتی نیز هست.