در باره کنش های رهبران و رؤسای کشورهای مختلف در جهان، مخصوصا در ارتباط با مسائل سیاسی آنها، که بر سود و زیان ایشان و مملکت شان تأثیر گذار می باشند؛ حکم منطق این است، که شنوندگان سخنان آنان، و نیز بینندگان و خوانندگان دیدگاه های شان، هرگز زود به نتیجه نرسند؛ و بعد از مشورت کردن با خرد برخاسته از منطق عقلائی خودشان، به آن واکنش نشان بدهند؛ یا در باره اش اظهار نظر کنند!
از هنگام روی کار آمدن دونالد ترامپ بر مصدر ریاست جمهوری ایالات متحده، یکی از موضوعاتی که وی به طور مستمر به آن می پردازد؛ عدم مطلوب بودن توافق هسته ای با جمهوری اسلامی، و سرکشی و عدم پایبندی سران حکومت اسلامی به تعهدات خود در این باره است. هر چه که ترامپ در این باره بیشتر اصرار می ورزد؛ دولتمردان اروپائی(قدرت های بزرگ در اروپا، آلمان و انگلیس و فرانسه، که به اتفاق چین و روسیه، در کنار آمریکا در مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی شرکت می نموند.)؛ زیادتر خودشان را از این قائله کنار می کشند. چرا که آنها چیزهائی را می دانند؛ که در تخیلات ما هم نمی گنجد!
” هربرت لاندن ” یکی از مفسران مسائل سیاسی در روزنامه کثیرالانتشار ” واشنگتن تایمز ” ، یادداشتی در این باره منتشر نموده، که به سبب اهمیت نکته های مطرح شده از طرف وی، بخش های مهم نگارش این تحلیلگر سیاسی را در اینجا خواهید دید!
از نظر هربرت لاندن: مسأله اصلی، تصدیق یا عدم تصدیق توافق هسته ای ایران نیست. بلکه موضوع، منافع امنیت ملی ایالات متحده آمریکا است. جمهوری اسلامی ایران(به قول نویسنده) که مروج تروریسم در سراسر دنیا است؛ و دست کم روح توافق هسته ای را نیز نقض کرده است. شریک چندان قابل اعتمادی برای آمریکا نیست!
آیت الله ها تمایلی به تغییر توافق هسته ای ندارند؛ توافقی که طی پنج تا ده سال آینده، آنها را در مسیر دسترسی به جنگ افزار هسته ای می گذارد. رهبران جمهوری اسلامی زیرکانه، بسیاری را در سازمان ملل متحد متقاعد کرده اند؛ که هدف شان از برنامه موشک های بالستیک، حمل کردن کلاهک هسته ای نیست. ادعائی که بر مبنای مقررات مبهم بازرسی ها قابل اثبات نیست!
از نظر هربرت لاندن، خروج آمریکا از توافق هسته ای، کوچک ترین تأثیری بر وضعیت شرایط فعلی نمی گذارد. یک توافق بد، که در راستای منافع ملی آمریکا نیست؛ فقط نمونه ای نامناسب، برای دیگر کشورهای یاغی خواهد بود. پرزیدنت دانالد ترامپ، باید این پیام صریح و محکم را بفرستد: ایالات متحده به یک توافق بد، که در جهت منافع ملی آمریکا نیست پایبند نخواهد ماند؛ و به طور کامل این توافق هسته ای را ترک خواهد کرد!
ظاهرا آقای هربرت لاندن، همه تلاش خودش را به کار گرفته، که با نوشتن این مطالب، ضمن حفظ کردن حیثیت باراک اوباما رئیس جمهور قبلی آمریکا، که توافق مربوطه زیر نظر نمایندگان اعزامی از سوی وی به نشست های موسوم به مذاکرات هسته ای منعقد شده است. آبروی پرزیدنت ترامپ رئیس جمهور کنونی ایالات متحده را نیز، که دو تا پایش را در یک کفش کرده، و با همه اذعان آقای آمانو مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، مبنی بر عدم نقض توافق برجام توسط حکومت ملاها در ایران، نسبت به این وضعیت کاملا منفی می نگرد را هم حفظ نماید!
هدف نهائی ایالات متحده آمریکا، با هر رئیس جمهوری که اداره بشود؛ اثبات برتری و آقائی این کشور در سراسر جهان، به ویژه در ثروتمندترین بخش گیتی که منطقه خاورمیانه است می باشد. اما از آنجائی که اداره کردن دنیا، با وجود دو خدا و دو قدرت مساوی ناممکن است. و نیز به دلیل آنکه در شرایط کنونی، روسیه هم در منطقه از شرایط بهتری نسبت به بقیه برخوردار می باشد. اجازه حضور دائمی ینگه دنیا در خاورمیانه را، هیچگاه به آمریکائیان نخواهد داد. دولتمردان آمریکا، با علم به این موضوع، می بایست که از ” سدّ ” روسیه بگذرند؛ تا بتوانند به آرمان های امپریالیستی خودشان جامه عمل بپوشانند. در صدد استفاده مطلوب از ابزار برجام می باشند!
بر این اساس، نیاز مبرمی هم بر ایجاد پایگاه های متعدد در خاورمیانه، به ویژه در اطراف کشور روسیه را دارند. در گذشته توانسته اند، که با احداث پایگاه های نظامی خود، در تعدادی ازکشورهای منطقه، از جمله در ترکمنستان، پاکستان، ترکیه، هند، قطر و امارات متحده عربی، برای بلندپروازی های خودشان مکان های امنی را تدارک ببینند!
یکی از دلائلی که سرنوشت سپید و سرفراز کشور ما را، به این پیسی و تیرگی بدل نمود؛ عدم پذیرفتن چنین پیشنهادی از سوی دولتمردان وقت آمریکا، جهت ایجاد یک پایگاه نظامی در ایران، توسط پادشاه دوراندیش و مدبر ایرانزمین بود. با آنکه در یک مقطع زمانی، آمریکا با ایران و پاکستان و ترکیه معاهده همپیمانی امضاء کرده بودند. ولی احداث یک پایگاه نظامی به وسیله آمریکا در ایران، با همه روابط حسنه ای که میان دو کشور برقرار بود؛ به نفع ما و میهن مان نبود. از اینرو شاهنشاه آریامهر، کم ترین بهائی به درخواست حکومت آمریکا نداده بودند؛ و اجازه این کار به آنها داده نشد!
روضه خوان های یک تومنی قبل از انقلاب شوم اسلامی، که حالا همگی شان پول شان از پارو بالا می رود؛ نیز با پیروی از سیاست شاهنشاه آریامهر در این ارتباط، با آن که دست نشانده آمریکا نیز هستند؛ تاکنون به این موضوع تن نداده اند؛ که ایالات متحده در ایران نیز دارای پایگاه نظامی باشد!
تمامی جنگ سرد و زبانی شان هم، از همان آغاز شکل گیری انقلاب سیاه شان در ایران، بر سر همین مورد بود. چه بسا آن موقعی که وزارت امور خارجه آمریکا، با پرداخت کردن آنهمه دلار به خمینی(صد و پنجاه میلیارد دلار) ، جهت برنامه ریزی و ایجاد شورش برای براندازی حکومت شاهنشاهی پهلوی، عدم موافقت رژیم با چنین پیشنهادی از طرف آمریکا بوده است!
دوست بدون کوچک ترین چشمداشتی، در شرایط ضروری بی ریا به شما کمک می کند. اما دشمن، تا یک روستا و ده را از شما نگیرد؛ یک به، به شما نخواهد داد. چه شما راضی باشید و چه نه؟!
محترم مومنی