وضعیت حضور هفت ساله حکومت جمهوری اسلامی در سوریه، با وضعیت حضور کشورهای ایالات متحده آمریکا در ویتنام، و شوروی سابق در افغانستان حقایقی هستند؛ که توسط کنت پولاک پژوهشگر انستیتو آمریکن اینتر پرایز، در یادداشتی در وب سایت نشریه نیوزویک آمریکا انتشار یافته، کنت پولاک نوشته است: « سوریه جائی ایده آل برای برخورد ایالات متحده با ایران است. با این وجود، آمریکائی ها طی هفت سال گذشته، در باره منطق ایفای نقشی فعال تر در آن مناقشه، بحث و مجادله کرده اند.»!
این پژوهشگر در نوشته خویش افزوده است: « حملات هوائی چند روز پیش اسرائیل، یادآور این واقعیت می باشد؛ که وضعیت در سوریه کماکان مبهم و پیچیده است؛ و این یعنی که هر سیاست آمریکا در برابر سوریه، به یقین با خطرات و هزینه هائی همراه خواهد بود؛ که لازم است به روشنی و بدون جانبداری در باره آن صحبت بشود.»!
کنت پولاک همچنین می نویسد: « برخورد با ایران در سوریه به هیچ عنوان ساده نیست. همین امر در باره سوریه هم مصداق دارد. جنگ سوریه طی سه سال گذشته تغییرات چشمگیری کرده است. ایران در جریان مقابله با داعش و نیروهای مخالف بشار اسد، کنترل ارتش سوریه و ساز و کار اطلاعاتی آن کشور را، برای بهبود کارآئی آن در اختیار گرفت. پیروزی ایران در سوریه، به نقطه آسیب پذیری اش بدل شده است. ایرانی ها در سوریه در همان وضعیتی گیر افتاده اند؛ که ایالات متحده آمریکا در دهه شصت در ویتنام، و شوروی ها در دهه هشتاد در افغانستان در آن گرفتار شده بودند. ایرانی ها در جنگی گیر افتاده اند؛ که پر هزینه تر از آن است که فکر می کردند. ولی مهم تر از آن است که رهایش کنند. اگر سوریه در انزوا قرار داشت؟ ایرانی ها طی چند سال، مخالفان را سرکوب کرده بودند. استراتژی آمریکا در سوریه، باید مشابه استفاده از مجاهدین در افغانستان باشد. اگر این استراتژی برابر با همان عزم آمریکا در افغانستان و شوروی در ویتنا دنبال شود؛ احتمالا بیشتر از واکنش های متقابل تهران علیه ما، به خود ایران آسیب خواهد زد.»!
صرف نظر از دیدگاه کنت پولاک در این رابطه، به درستی نزد همگان مشخص گردید؛ که هم آمریکائی ها بعد از سی سال تجاوز به ویتنام، و جنگیدن مداوم با ویت کنگ ها، و هم شوروی سابق در طول سه سال حضور متجاوزانه اش در افغانستان، با چه سرافکندگی بی همانند، و بی اعتبار شدن بسیار در کل جهان، و پدید آوردن یک رو سیاهی تاریخی برای خودشان، به ناچار آن دو سرزمین را با خفت و خواری رها کردند و رفتند. آقای کنت پولاک فراموش فرموده اند؛ که در جریان تداخل ایالات متحده در ویتنام، و شوروی در افغانستان، پای اسلام و هیچ دین دیگری در میان نبود. و آنها اگر سیاست کافی می داشتند؛ خیلی زودتر از آنچه که در تصورشان بیاید؛ می توانستند نیروهای نظامی خودشان را، از آن مهلکه ها نجات بدهند؛ و از آن منجلابی که ایشان را در حافظه مردم دنیا به فضاحت کشاند بیرون بروند. اما اکنون در مورد حضور هفت ساله جمهوری ننگین اسلامی در سوریه، دو عامل بسیار مهم البته نزد آخوندهای حاکم در ایران به ایفای رل مشغول می باشند؛ که سردمداران این رژیم جهنمی را بر آن می دارد؛ که اگر لازم باشد، حتی تا دهها سال دیگر نیز در سوریه بمانند. تا خودشان را به دو آرمانی که دارند برسانند!
از آغاز ظهور دین اسلام، و تفکیک شدن آن به دو مذهب « شیعه » و « سنی » بعد از مردن پیامبرشان، بزرگ ترین آرزوی مسلمان های شیعه این بوده است؛ که برتری مذهب شان بر آن دیگری( پیروان مذهب اهل تسنن ) به اثبات برسانند. برای رسیدن به این هدف نیز، می بایست که با فریب دادن مسلمان های دیگر به هر طریقی که بتوانند؛ با صدور افکار خرافه آمیزشان به کل این گیتی پهناور، بتوانند آقائی و مولا بودن خود و سایر فرقه های زیر مجموعه شیعه را تثبیت نمایند!
جهت رساندن خویش به ایده آلی که همیشه در سر پرورانده اند؛ ناگزیرند که از موانع گوناگونی عبور نمایند. مهم ترین سدی که در این خصوص بر سر راه شان قرار دارد؛ دوستی کشور اسرائیل با بیشتر کشورهای مسلمان نشین به ویژه در منطقه خاورمیانه است. که در صورت پیشرفت نمودن ملاهای حاکم بر ایران در ارتباط با آمالی که پی گرفته اند. یهودیان اسرائیلی با هر توانی که دارند؛ به دوستان هم پیمان خود یاری می رسانند؛ تا که آنان را از شر تهاجمات نظامی حکومت اسلامی در آن ممالک محفوظ نگاه بدارند!
غیر از این موضوع، شیعیان هنوز بعد از گذشتن هزار و چهار صد سال از پدیدار گشتن دین اسلام در جهان، عقده عدم پذیرش دعوت پیامبر اسلام به این دین توسط کلیمی های آن زمان را نسبت به ایشان دارند. تصور شان هم بر این است؛ که با سرکوب کردن یهودیان دنیا، مخصوصا ساکنان کشور اسرائیل، این فاجعه تاریخی در دین شان را، از ذهن تاریخ بشری پاک نموده و جبران کنند!
یهودیان به خصوص ساکنان کشور اسرائیل، نیز به خوبی بر این حقیقت اشراف دارند؛ که تمام تلاش سران جمهوری آخوندی در ایران، نابود ساختن « ژن » یهودیت در کل هستی است. چنانچه مقامات جمهوری اسلامی هم خودشان بارها اشاره کرده اند. مایل می باشند و نقشه شان نیز این است؛ که نام و نشان کشور اسرائیل را از روی نقشه جغرافیای گیتی پاک و حذف نمایند. بدیهی است که نه فقط دولتمردان کشور اسرائیل، بلکه یهودیان کل جهان به هیچوجه اجازه چنین کاری را به جمهوری پلید ملاها در ایران ندهند. بلکه با کوششی بیش از گذشته، تمام نیروی شان را جهت سرنگونی این حاکمیت وحشی و خونخوار به کار بگیرند. تا نه فقط خودشان را، بلکه یهودیان همه دنیا، و بقیه مردم ساکن در کل این کره خاکی را، از شر این حاکمیت اهریمنی و ضد بشری نجات بدهند!
بر اساس دو عامل مطرح شده، جمهوری اسلامی همواره در صدد است؛ که در اطراف کشوراسرائیل، مهاجمانی را برای حمله به اسرائیل تربیت و تغذیه جسمی و جانی و مالی و معنوی بنماید. تا به وسیله دوستان و نوکران جیره خوار خودشان در اطراف این کشور، آنها را تضعیف و از مقابله با خودشان( حکومت اسلامی) منفعل سازند!
سوریه و اسرائیل دارای مرزهای مشترک گسترده ای در کنار یکدیگر هستند. چنانچه نظامیان رژیم جمهوری اسلامی در سوریه حضوری مستمر داشته باشند؛ به آسانی می توانند تمام تجهیزات تسلیحاتی مورد لزوم نوکران جنایتکار خودشان در نزدیکی اسرائیل را، به دست ایشان برسانند. تا ایشان در حملات تروریستی علیه اسرائیل، از هدایای بی وقفه ارباب سود ببرند!
محترم مومنی