جفری رابرتز، مورخ بریتانیایی متخصص تاریخ نظامی و دیپلماتیک شوروی و استاد تاریخ در دانشگاه ملی ایرلند
لئون تروتسکی در ۱۸۷۹ در اوکراین که بخشی از روسیه به حساب میآمد متولد شد. پدرش کشاورزی یهودی بود و خانواده مشکل مالی نداشت. تروتسکی در نوجوانی به فعالیت سیاسی زیرزمینی روی آورد، بازداشت و به سیبری تبعید شد. آنجا به حزب سوسیال دموکرات پیوست. بالاخره توانست از سیبری فرار کند و بخش اعظم ۱۵ سال بعدی را در فقر در کشورهای دیگر گذراند. در ۱۹۰۳ که سوسیال دموکراتها دودسته شدند، لنین رهبری بخش بلشویک (اکثریت) را برعهده گرفت، تروتسکی عضو ارشد منشویکها (اقلیت) شد و تئوری «انقلاب دائمی» را بسط داد. (طبق این تئوری انقلاب روسیه و انقلابهای آینده در اروپا و دیگر نقاط جهان فرایندی یگانه و پیوسته به حساب میآمدند.) با آغاز انقلاب در پتروگراد (فوریه ۱۹۱۷) تروتسکی به روسیه برگشت، با وجود اختلافنظرهای سابق به لنین پیوست و در پیروزی کمونیستها نقشی کلیدی ایفا کرد. اولین سمتش در دولت جدید وزیر خارجه بود و با آلمانها بر سر شرایط صلح مذاکره کرد.
تروتسکی بعد وزیر جنگ شد. او ارتش سرخ را به وجود آورد که در جریان جنگ داخلی علیه ارتش سفید ضدکمونیستی جنگید و آنها را شکست داد. تروتسکی در حفظ رژیم بلشویکی نقشی حیاتی داشت و خود را جانشین لنین میدانست، اما تکبر روشنفکرانهاش باعث شد دوستان اندکی داشته باشد و اصلیت یهودیاش به ضررش تمام شد. به همین خاطر بعد از بیماری و مرگ لنین در ژانویه ۱۹۲۴، تروتسکی به راحتی توسط استالین کنار زده شد. در ۱۹۲۷ از حزب اخراج شد و بعد دوران تبعید داخلی و خارجی رسید، اما تروتسکی به نوشتن علیه استالین ادامه داد. تروتسکی در ۱۹۳۶ به مکزیک رفت. در ۲۰ آگوست ۱۹۴۰ رامون مرکادر، کمونیست اسپانیایی که از سوی استالین مأمور ترور تروتسکی شده بود با یخشکن به شدت زخمیاش کرد. تروتسکی روز بعد مرد.
در خلاء قدرتی که پس از مرگ لنین به وجود آمد این ژوزف استالین بود که قویتر از بقیه ظاهر شد. اما اگر تروتسکی به قدرت میرسید آیا اوضاع اتحاد جماهیر شوروی و دنیا تغییر میکرد؟
با اینکه تروتسکی نسبت به استالین چهره کاملاً متفاوتی به حساب میآمد، اتحاد جماهیر شوروی تحت حاکمیت او باز هم به سمت استبداد حرکت میکرد چون در آن سرزمین گسترده، کمونیستها بدون این رویکرد اصلاً نمیتوانستند قدرت را حفظ کنند. تروتسکی بدون شک دیکتاتوری میانهروتر میشد اما برای کنار هم جمع کردن این کشور عظیم باید کالت تروتسکی به وجود میآمد تا وفاداری به سیستم تضمین شود. البته این احتمال وجود داشت که در دوران حکمرانی تروتسکی شاهد تصفیه بزرگ مخالفان نباشیم.
به لحاظ شیوه رهبری، تروتسکی و استالین هر دو به رهبری نظامی کاملاً مرکزی اعتقاد داشتند، از نظام انضباطی سختگیرانه حمایت میکردند و آماده بودند برای پیشبرد تصمیم خود از تاکتیک ترس و ارعاب استفاده کنند. اینجا باید گفت که تروتسکی احتمالاً رهبر بهتری از استالین نمیشد. استالین شخصیت خوشایندتری داشت و تروتسکی گوشهگیر و کمی سرد بود. با چنین خصوصیاتی نمیتوانید متحدان فراوانی پیدا کنید.
تروتسکی در دهههای طوفانی ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ برای به وجود آوردن ثبات و یکپارچگی در کشور احتمالاً از همان شیوههای ارعابآمیز استالین استفاده میکرد، اما میزان خشونت حکومت او حتماً پایینتر میبود. تروتسکی میدانست که استالین به عنوان متحد به کارش میآید، اما همزمان از قدرت نفوذ او هراس داشت. در چنین حالتی تروتسکی، استالین را معاون خود میکرد و به او در امور بینالملل قدرت بیشتری میداد. احتمالاً استالین نقش ویاچسلاو مولوتف را برعهده میگرفت که در ۱۹۳۹ با یواخیم فون ریبنتروپ وزیر خارجه آلمان مذاکره و با نازیها پیمان عدم تجاوز امضا کرد.
تروتسکی و هیتلر
رابطه تروتسکی با آلمان نازی احتمالاً با رابطه استالین و رایش سوم شباهت زیادی داشت: هر دو از مدتها پیش از جنگ متوجه تهدید هیتلر و نازیها بودند و سعی میکردند احتمال جنگ را پایین بیاورند. درست است که تروتسکی در تبعید، توافق اولیه استالین با هیتلر و بعداً مواضع میانهروانهاش در ائتلاف ضدفاشیسم را به شدت مورد انتقاد قرار داد و او را سازشکار خواند، اما اگر خود تروتسکی قدرت را در اختیار داشت احتمالاً همین سیاستها را در پیش میگرفت. نباید فراموش کنیم که تروتسکی دولتمرد اوایل دهه ۱۹۲۰ از تروتسکی مخالف تبعیدی دهه ۱۹۳۰ میانهروتر بوده است.
شوروی در دوران تروتسکی هم در جنگ جهانی دوم پیروز میشد، اما سختی سالهای اول جنگ باعث کاهش محدودیت او میشد و این احتمال وجود داشت استالین بخواهد با استفاده از این فرصت تروتسکی را کنار بزند. اما کنار زدن رهبر قدرتمند اتحاد جماهیر شوروی اصولاً آسان نبود و احتمالاً تروتسکی با بو بردن از ماجرا دست به اقدام پیشگیرانه میزد و استالین را تبعید میکرد. با این حال رابطه ارتش و تروتسکی خوب نبود و ممکن بود نسل تازهای از ژنرالهای قدرت گرفته از جنگ جهانی، برای کنترل کرملین وارد بازی شوند.
تروتسکی بدون متحدان واقعی، احتمالاً به اندازه استالین در پس گرفتن قدرت از ارتش و بازگرداندن آن به حزب موفق عمل نمیکرد. پس این احتمال وجود داشت که تروتسکی جنگ جهانی را ببرد اما توسط یکی از ژنرالهایش سرنگون شود. تروتسکی سیاستمداری نبود که بتواند زیاد دوام بیاورد.
گاهشمار فرضی: اگر تروتسکی به جای استالین رهبر شده بود
۲۱ ژانویه ۱۹۲۴
مرگ لنین
رهبر انقلاب میمیرد. تروتسکی با نقل قول از وصیتنامه لنین – که در آن ضمن انتقاد از بقیه رهبران انقلاب، به صراحت خواستار برکناری استالین از دبیرکلی حزب کمونیست شده – میگوید که خودش باید رهبر بعدی باشد. اکثریت نظر او را میپذیرند.
۱۹۲۴
قدرتگیری تروتسکی
تروتسکی دبیرکلی حزب کمونیست و رهبر بیقید و شرط شوروی میشود. او استالین، کامنف و زینوویف را که علیهاش متحد شده بودند در پستهای سیاسی که برایشان در نظر گرفته منصوب میکند.
۱۹۲۷
شوروی تحت فرمان تروتسکی
دو سال گذشته و حکومت بلشویکی تبدیل به دولتی استبدادی شده که در آن همه چیز حول رهبری و شخصیت تروتسکی میچرخد. تروتسکی برنامه پنج ساله اقتصادیاش را تدوین میکند.
۱۹۳۱
آغاز مشکلات اقتصادی
تروتسکی در حوزه اقتصاد بیتصمیم به نظر میرسد، اوضاع اقتصاد خوب نیست و انتقادات بالا گرفته. تروتسکی برای ساکت کردن استالین او را نفر دوم کشور میکند.
۱۹۳۴
تعویق کمونیسم جهانی
اتحاد جماهیر شوروی به عضویت «جامعه ملل» در میآید و تروتسکی ایده کمونیسم جهانیاش را فعلاً مسکوت میگذارد. برخلاف استالین، تروتسکی به «تصفیه بزرگ» مخالفان اعتقاد ندارد و ارتش سرخ بدون تهدید پاکسازی، روز به روز قویتر میشود.
۲۳ آگوست ۱۹۳۹
پیمان استالین – ریبنتروپ
تروتسکی خطر هیتلر را احساس کرده و برای بهبود روابط با او تلاش میکند. استالین برای مذاکرات حساس روانه آلمان میشود و دو کشور پیمان عدم تجاوز امضا میکنند.
ژوئن ۱۹۴۱
تلفات در جبهه شرقی
ارتش سرخ توسط ژنرالهای محافظهکار اداره میشود و ارتش آلمان نازی توانسته در حمله به شوروی به پیروزیهای مهمی برسد. توخاچفسکی، فرمانده ارتش نمیتواند در برابر تاکتیک جنگ برقآسای آلمانها مقاومت کند و تروتسکی به شدت تحت فشار است.
۱۹۴۳
ورق برمیگردد
تنش میان ارتش و تروتسکی ادامه دارد اما او که مدتها در برابر ایده پاکسازی گسترده کشور از مخالفان مقاومت کرده، حالا نمیتواند سران قدرتمند ارتش را برکنار کند.
۱۹۴۵
پیروزی – باخت
جنگ جهانی با باخت آلمان به پایان میرسد اما پیروزی شوروی پیروزی شکستآمیز است.
۱۹۴۶
استالین علیه تروتسکی
تعداد بالای تلفات نظامیان و غیرنظامیان در جنگ، محبوبیت تروتسکی را به پایینترین حد خود رسانده. استالین دست به کودتا میزند اما شکست میخورد. به عنوان مجازات، او را مادامالعمر از شوروی تبعید میکنند.
۱۹۴۷
پایان عصر تروتسکی
با وجود تبعید استالین، رهبری نظامی کشور آنقدر قدرت دارد که بتواند دست به کودتا بزند. تروتسکی که قدرتش را از دست رفته میبیند، در دفترش خودکشی میکند. فصل جدیدی از تاریخ اتحاد جماهیر شوروی آغاز میشود.
برگردان از فرزانه سالمی – کاوه شجاعی