تحلیل نشریه القدس العربی از برنامه «خندوانه»: در دوران احمدی نژاد شادی و طنز از جامعه ایران محو شد

0
879

به نظر می­رسد که برنامه خندوانه رامبد جوان که تا چندی پیش هر شب از طریق امواج تلویزیونی مهمان خانه مردم ایران بود، مورد توجه رسانه ­های برون مرزی نیز قرار گرفته است.
به گزارش تارنمای انتخاب، در ابتدای گزارش روزنامه القدس العربی جمله مشهور رامبد جوان ذکر شده و چنین آمده است: «من رامبد جوان از شبکه نسیم هستم و این برنامه، برنامه خندوانه است.» این جمله مجری محبوب­ترین برنامه طنزی است که در ایران از ژوئن 2014 بر روی آنتن می­رود. تماشاگران حاضر در استودیوی این برنامه که گزینش آنان بعد از چند مرحله تست لبخند و شادی، صورت می­گیرد در طول برنامه صدای خنده و تشویق آنان لحظه­ای قطع نمی­گردد. جالب آن است که این تماشاچیان خواسته می­شود که در مسابقه لبخند نیز شرکت کنند تا بینندگان تلویزیونی فردی که بهترین لبخند را به نمایش می­گذارد را انتخاب نمایند. البته مانند سایر شبکه­های تلویزیونی ایران، شبکه نسیم نیز تحت سلطه دستورالعمل­ها و قوانین سخت­گیرانه نظام ایران قرار دارد»

نویسنده در ادامه با اشاره به حضور برخی چهره ­های سیاسی و برجسته در این برنامه می­نویسد: « در این میان مدیریت برنامه حتی از محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران نیز جهت حضور در این برنامه دعوت نمود تا از تلاش­های او در به ثمر نشستن توافق هسته­ای ایران و پنج بعلاوه یک، تشکر و قدردانی نماید؛ ولی همچنان که انتظار می­رفت این دعوت مورد قبول وزیر خارجه ایران قرار نگرفت».

گزارش روزنامه القدس العربی با اشاره به تصمیم شهرداری رشت جهت قطع 37 درخت به بهانه عملیات راهسازی به تاثیرات اجتماعی این برنامه در جامعه ایران می­پردازد: «این برنامه تنها به خنداندن و ارئه طنز هدفمند اکتفا نمی­نماید. برای نمونه هنگامی که شهرداری رشت در صدد برآمد تا 37 درخت را جهت عملیات راهسازی قطع نماید این برنامه به جولانگاهی برای انتقاد از مسئولینی بدل شد که به قطع درختان کهنسال محیط پیرامونی خود بی­توجهی می­نمایند. در برنامه­ای دیگر نیز رامبد جوان به عنوان مجری برنامه تعدادی از جوانان معلول را به بینندگان خود معرفی نمود و از آنها خواست که تا حد امکان کمک­های خود را در اختیار چنین جوانانی قرار دهند. واکنش­های صورت گرفته در پی پخش این قسمت از برنامه شگفت­آور بود: بسیاری با مدیران برنامه تماس گرفته و خواستار آن شدند که به آنان فرصتی برای کمک به این جوانان داده شود و حتی چندین گروه و جمعیت خیریه نیز تاسیس گردید تا بار یاز مشکلات معلولان و خانواده­های آنان برداشته شود».

نویسنده به دلالت­های سیاسی پخش چنین برنامه­ای نیز پرداخته است که بیانگر میزان تمرکز عمیق پژوهشگران اسرائیلی بر جامعه ایران و تحولات آن نیز می­باشد: «در دوران زمامداری محمود احمدی نژاد عملا شادی و موسیقی و طنز از جامعه ایران محو شد و حتی فعالیت ارکستر سمفونیک تهران که در سال 1933 تاسیس گشته بود نیز متوقف شد».