به نظر میرسد که برنامه خندوانه رامبد جوان که تا چندی پیش هر شب از طریق امواج تلویزیونی مهمان خانه مردم ایران بود، مورد توجه رسانه های برون مرزی نیز قرار گرفته است.
به گزارش تارنمای انتخاب، در ابتدای گزارش روزنامه القدس العربی جمله مشهور رامبد جوان ذکر شده و چنین آمده است: «من رامبد جوان از شبکه نسیم هستم و این برنامه، برنامه خندوانه است.» این جمله مجری محبوبترین برنامه طنزی است که در ایران از ژوئن 2014 بر روی آنتن میرود. تماشاگران حاضر در استودیوی این برنامه که گزینش آنان بعد از چند مرحله تست لبخند و شادی، صورت میگیرد در طول برنامه صدای خنده و تشویق آنان لحظهای قطع نمیگردد. جالب آن است که این تماشاچیان خواسته میشود که در مسابقه لبخند نیز شرکت کنند تا بینندگان تلویزیونی فردی که بهترین لبخند را به نمایش میگذارد را انتخاب نمایند. البته مانند سایر شبکههای تلویزیونی ایران، شبکه نسیم نیز تحت سلطه دستورالعملها و قوانین سختگیرانه نظام ایران قرار دارد»
نویسنده در ادامه با اشاره به حضور برخی چهره های سیاسی و برجسته در این برنامه مینویسد: « در این میان مدیریت برنامه حتی از محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران نیز جهت حضور در این برنامه دعوت نمود تا از تلاشهای او در به ثمر نشستن توافق هستهای ایران و پنج بعلاوه یک، تشکر و قدردانی نماید؛ ولی همچنان که انتظار میرفت این دعوت مورد قبول وزیر خارجه ایران قرار نگرفت».
گزارش روزنامه القدس العربی با اشاره به تصمیم شهرداری رشت جهت قطع 37 درخت به بهانه عملیات راهسازی به تاثیرات اجتماعی این برنامه در جامعه ایران میپردازد: «این برنامه تنها به خنداندن و ارئه طنز هدفمند اکتفا نمینماید. برای نمونه هنگامی که شهرداری رشت در صدد برآمد تا 37 درخت را جهت عملیات راهسازی قطع نماید این برنامه به جولانگاهی برای انتقاد از مسئولینی بدل شد که به قطع درختان کهنسال محیط پیرامونی خود بیتوجهی مینمایند. در برنامهای دیگر نیز رامبد جوان به عنوان مجری برنامه تعدادی از جوانان معلول را به بینندگان خود معرفی نمود و از آنها خواست که تا حد امکان کمکهای خود را در اختیار چنین جوانانی قرار دهند. واکنشهای صورت گرفته در پی پخش این قسمت از برنامه شگفتآور بود: بسیاری با مدیران برنامه تماس گرفته و خواستار آن شدند که به آنان فرصتی برای کمک به این جوانان داده شود و حتی چندین گروه و جمعیت خیریه نیز تاسیس گردید تا بار یاز مشکلات معلولان و خانوادههای آنان برداشته شود».
نویسنده به دلالتهای سیاسی پخش چنین برنامهای نیز پرداخته است که بیانگر میزان تمرکز عمیق پژوهشگران اسرائیلی بر جامعه ایران و تحولات آن نیز میباشد: «در دوران زمامداری محمود احمدی نژاد عملا شادی و موسیقی و طنز از جامعه ایران محو شد و حتی فعالیت ارکستر سمفونیک تهران که در سال 1933 تاسیس گشته بود نیز متوقف شد».