جمعی از فعالان مدنی در کنار اعضای کانون مدافعان حقوق بشر روز چهارشنبه نوزدهم شهریور ماه 1393 به مناسبت آغاز چهارمین سال زندانی شدن عبدالفتاح سلطانی با حضور در منزل این وکیل دادگستری از تلاش های او قدردانی کردند.
عبدالفتاح سلطانی، عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر 19 شهریور ماه 1390 بازداشت و از آن تاریخ تا کنون در زندان اوین زندانی است.
به گزارش خبرنامه ملّی ایرانیان به نقل از سایت کانون مدافعان حقوق بشر، در مراسم قدردانی از تلاش های آقای سلطانی جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی و عقیدتی، وکلا، اعضای سازمان معلمان و کانون صنفی معلمان، فعالان جنبش زنان حضور داشتند.
آقای سلطانی در طول دوران فعالیت اش به عنوان وکیل، وکالت تعداد زیادی از متهمان سیاسی و عقیدتی را برعهده داشته است.
شیما قوشه، وکیل عبدالفتاح سلطانی و عضو کانون شهروندی زنان به عنوان مجری مراسم در سخنانی گفت: “آقای سلطانی از همه زندانیان سیاسی و عقیدتی فارغ از گرایشات و عقاید ایشان دفاع می کرد و دغدغه اصلی او حق دفاع بود.”
او در ادامه ابراز امیدواری کرد تا با توجه به تصویب قانون مجازات اسلامی مجدداً پرونده آقای سلطانی مورد رسیدی قرار گرفته و هر چه زودتر شاهد آزادی همکارش و دیگر زندانیان باشد.
نرگس محمدی، نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر و عضو کانون شهروندی حقوق بشر نیز در سخنانی گفت: “پرونده عبدالفتاح سلطانی از شهریور سال 92 و با اعلام نظر سه قاضی از جمله آقای آوایی، ریاست سابق کل دادگستری تهران جهت اعمال ماده 18 به دفتر ریاست قوه قضاییه ارسال شده که همچنان در بلاتکلیفی است در حالی که باید ظرف 3 ماه به شعبه هم عرض ارجاع می شد یعنی به نوعی پرونده آقای سلطانی یک سال است که در دفتر ریاست قوه قضاییه به طور غیر قانونی بایگانی شده است.
بنابراین او به نمایندگی از جمع خواستار رسیدگی به این پرونده شد.
معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی نیز در جمع مهمانانش گفت: “چهارمین سال حبس و بازداشت همسرم عبدالفتاح سلطانی را در حالی آغاز می کنم که هر روز با امید به آزادی سر کرده و فرزندانم را به پایان این روزهای سیاه دلخوش کرده ام؛ اما چه کنم که هر چه می گذرد اثری از تکریم و اجرای قانون نمی بینم. گویا قانون موجب سلب آسایش برخی شده است که این چنین خصمانه به آن می نگرند.
قانون نشان مدنیت جامعه است و به قولی قانون بد، بهتر از بی قانونی و هرج مرج است. حال چه شده که عبدالفتاح به نام همین قانون، به جرم وکالت مراجعینش ، خود باید به چنین حبس سنگینی محکوم گردد.
سه سال از اسارت عزیزی می گذرد که هر روز بیمار و بیمارتر می شود. مرخصی و درمان کمترین خواسته ما بوده که تاکنون محقق نشده است. اگر مقامات مسئول خبر ندارند که همسرم دچار کم خونی شدید، افت فشار خون و بیماری گوارشی و قلبی شده، و بارها به نوبت پزشک ما اهمیت داده نشده است، همین جا به اطلاعشان می رسانم و آنها را به یاری می طلبم.
امروز 1098 روز از حبس ناجوانمردانه مرد قانون می گذرد. برخی از شما دوستان، همکاران و همراهان می دانید 1098 روز انتظار یعنی چه! و نیز می دانید 1098 روز زندان، حمله، توهین، انفرادی، فشارهای روحی و روانی، تراشیدن موی سر و صورت ، اعتصاب، اعتراض و حبس بدون یک ساعت مرخصی یعنی چه؟
تحمل این همه قانون شکنی و قانون گریزی و قانون ستیزی برای مرد قانون به زبان، ساده است! مردی که جرمش آبرو و اعتبار اوست؛ جرمش وکالت متهمین و مراجعین اش در کانون مدافعان حقوق بشراست!
با کمال تأسف آقای سلطانی را به زندان افکندند تا دیگر کسی نباشد از حق متهم و حرمت وکالت سخن بگوید! تا کسی جرئت نکند بر اجرای قانون پای فشارد!
اما او تنها نیست .
19 شهریور 1390 به همراه 5 مامور در مقابل چشمانمان رفت و سه سال است او و ما در انتظار دادرسی عادلانه، درمان، تلفن و مرخصی نشسته ایم و کتاب های قانون را ورق می زنیم و تأسف می خوریم .
اکنون سهم او از قانون بیماری قلبی و گوارشی و کم خونی ست و سهم ما دلتنگی ها !
شاید مسئولین قوه قضائیه تصمیم به حذف تدریجی همسرم گرفته باشند اما سلطانی یک نفر نیست؛ تنها نیست .
من هم اکنون توجه چشمان بیدار و متعهدین قوه قضائیه و وزارت اطلاعات را به این همه جور و جفا معطوف می دارم باشد که وجدان های بیدار بی تفاوت نمانند و نام نیک از خود به جای گذارند .!
اگر رها کنم نگویم ننویسم نسرایم تا مسئله سر بسته بماند تاریخ را چه کنم که گواه عادلی خواهد بود .
همسرم آزادی حق توست سالم باش و سرفراز!”
پس از سخنان خانم دهقان، محمد ملکی از مؤسسان لگام در سخنان کوتاهی گفت: “من در دوره های مختلف و در دهه های شصت، هفتاد و هشتاد زندانی سیاسی بودم و می دانم زندانیان سیاسی و خانواده های بی گناهشان چه رنجی می کشند.
با پایان سخنان آقای ملکی، پیام شیرین عبادی، رییس کانون مدافعان حقوق بشر قرائت شد. خانم عبادی در پیام خود گفت: “عبدالفتاح سلطانی شرف جامعه وکالت و پای بند به تعهدات و آرمان های حقوق بشر است و به همین دلیل اکنون در زندان است”.
محمد داوری، معلمی که به تازگی با پایان دوران محکومیتش از زندان آزاد شده است نیز گفت: “آقای سلطانی بهترین همراه زندانیان سیاسی در بند 350 بود و امیدواریم او را به زودی در جمع خود ببینیم.”
فاطمه گلزار، همسر سید محمد سیف زاده دیگر عضو زندانی شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر هم ابراز امیدواری کرد تا با تغییراتی که در قوانین جدید اتفاق افتاده، زندانیان سیاسی به آغوش خانواده هایشان بازگردند.
پرویز تابشیان، وکیل دادگستری نیز در سخنان کوتاهی ابراز امیدواری کرد تا با توجه به شرایط ایجاد شده در کشور شاهد آزادی زندانیان سیاسی باشیم.
گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی که در زندان و بر اثر ضربات کشته شد نیز که برای تقدیر از عبدالفتاح سلطانی به منزل او رفته بود، گفت: “من آزادی زندانیان سیاسی را خواهانم و نمی دانم چرا باید در این سرزمین دختران و پسران جوان و پدران و مادران در زندان و خانواده ها در حسرت دیدن یکدیگر باشند در حالی که باید همه آن ها در این سرزمین در کنار یکدیگر زندگی کنند.”
هادی اسماعیل زاده، عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر که او نیز به زندان محکوم شده است در سخنانی گفت: “امیدوارم آزادی، آزاد شود و حقوق بشر از محبس زندانبانان حقوق بشر آزاد شود و مثل کبوتران سفید در آسمان جهان پرواز کند.”
فرزانه دشتی، فعال فرهنگی نیز گفت که آقای سلطانی انسانی آزادی خواه است که در این راه هر هزینه ای را به جان خریده است.
محمد نوری زاد، مستند ساز نیز با بیان اینکه ما لاجرم باید با جهل درافتیم، گفت: “آقای عبدالفتاح سلطانی، نسرین ستوده، نرگس محمدی، بهاور و تاجزاده یک فهم هستند و حاکمیت این فهم ها را نمی فهمد.”
در ادامه این مراسم نسرین ستوده، وکیل دادگستری گفت که آقای سلطانی به دلیل پای بندی به شرافت حرفه ای خود بازداشت شد و اکنون در زندان است.
سعید دهقان دیگر وکیل دادگستری حاضر در این مراسم نیز گفت: “حق دفاع در ایران مظلوم واقع شده است و وکلا مانند کوزه گرانی هستند که از کوزه شکسته آب می خورند.”
در ادامه مهدیه گلرو، دانشجوی محروم از تحصیل و عضو کانون شهروندی زنان با یاد کردن از ضیاء نبوی که 5 سال از حبسش را گذرانده و 5 سال دیگر از آن باقی مانده است، گفت که آقای سلطانی در دفاع از دانشجویان همواره پیشگام بود.
مریم شیرینی، همسر امیر اسلامی از دراویش زندانی دیگر فردی بود که در این مراسم از اعتصاب غذای دراویش زندانی ابراز نگرانی و توجه حاضران را به این نکته جلب کرد.
آرتین غضنفری از موکلان بهایی عبدالفتاح سلطانی نیز گفت که آقای سلطانی در دفاع از مدیران جامعه بهایی با حضور فیلمبرداران صدا و سیما به نحوی سخن گفت و دفاع کرد که با هرگونه سانسور هم قابل پخش نشد.
پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی که در حوادث سال 1388 کشته شد نیز خطاب به حاضران گفت که در پیگیری پرونده فرزندش مصمم است.
این مادر صلح گفت که هنوز هیچ پرونده ای از کشته شدگان سال 88 به نتیجه نرسیده است چرا که اکثر خانواده ها دیه نمی خواهند و خواهان معرفی آمران و عاملان این قتل ها هستند.
در ادامه فاطمه بابادی، همسر سهیل بابادی که اینک در زندان به سر می برد، گفت: “آقای سلطانی در بند 350 با همه و به ویژه با جوانان همچون همسر من با تعهد واخلاق رفتار می کند.”
خانم مرادی، مادر داور حسینی که اینک در زندان به سر می برد نیز از زندانیان سیاسی به ویژه هم بندان فرزندش یاد کرد و خواهان آزادی آن ها شد.
در پایان این مراسم نرگس محمدی به عنوان نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر در کنار مهدیه گلرو به عنوان یکی از محرومان از تحصیل و محمد ملکی، اولین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب ایستاد و گفت: “از شنیدن خبرهایی در خصوص ممانعت از ادامه تحصیل و اعمال و تداوم محرومیت های تحصیلی جدید از جمله ممنوع التحصیلی چند تن از دانشجویان در روزهای گذشته و همچنین جوانان بهایی، نگران و نسبت به این نقض فاحش حقوق بشر معترض هستیم.”
او با بیان اینکه حق تحصیل حق مسلم شهروندی و حقوق بشر است و با هیچ عذر و بهانه ای نزد افکار عمومی در دولت جدید پذیرفته نیست، گفت: “از دولت آقای روحانی انتظار داریم که به این نقض حقوق بشر پایان دهد و ما شاهد ممنوعیت تحصیل برای هیچ جوانی در کشور نباشیم.”