هفتاد و هفت سال از عمرم می گذرد؛ که در چرخه این هستی پر نشیب و فراز قرار گرفته ام. افراد خوب و بد زیادی را دیده و می بینم و می شناسم. که خوب های شان فقط به آدم بودن بسنده نکرده اند؛ و خود را به مقام « انسانیت » هم رسانده اند. البته نه آن « مقام انسانیتی » که خمینی جلاد می خواست مردم ایران را به آن برساند. ولی بد های شان، نه فقط چنین نکرده و خودشان را به هیچ مقامی نرسانده اند( چه رسد به انسانیت ) ؛ حتی همان آدم بودن شان را نیز، فدای خودکامگی و قدرت پرستی های بی بدیل خویش نموده و می نمایند؛ که دست کم، در تاریخ کهندیار باستانی ما بی سابقه و نادر بوده و هست!
افتضاح تاریخی مراسم برگزاری انتخابات اخیر دو مجلس خبرگان رهبری و شورای اسلامی رژیم ددمنش آخوندی، که خوشبختانه به خاطر عدم استقبال مردم ایران از آن، بیش از پیش کوس رسوائی حکومت ننگین « جلاد بزرگ » سید علی خامنه ای را به صدا در آورد. یکی از کوبنده ترین « نه » هائی بود؛ که ملت دلاور میهن مان به مقام عظمای رهبری، و مزدوران جیره خوار او گفتند!
شرکت نکردن حد اکثری مردم کشورمان در این سریال هر چهار سال یکبار حکومتی، پدیده ای واقعی از تنفر ملت ایران، نسبت به اشغالگران میهن شان بود؛ که حتی بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی در سراسر جهان، در رسانه های خارجی نیز به تفسیر آن پرداختند. و دلائل چنین واکنش بی نظیری از سوی ملت ایران به آن را، حق طلبی و انزجار ایشان از حکومت رسوای خامنه ای بر شمردند!
اما طرف( رهبر خود بزرگ بین ) حاکمیت ننگین ملاها، امروز سه شنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۲ خورشیدی، در کمال بی شرمی، مرزهای وقاحت خودش را بیشتر گشود؛ و ضمن تشکر از مردم ایران برای شرکت شان در انتخابات مربوطه، آن را جهاد ملی نامیده و گفته است: « از حدود یک سال، دشمنان جمهوری اسلامی تلاش کردند؛ مردم را از شرکت در انتخابات منصرف کنند؛ و انتخابات را از رونق بیندازند. بنابراین، این یک جهاد بود. حضور مردم پای صندوق ها، حرکتی حماسه آمیز…… بود. »!
و این در حالی است، که روزنامه « فرهیختگان » متعلق به ولایتی مشاور خامنه ای نوشته است: « انتخابات یازده اسفند، پائین ترین مشارکت انتخاباتی تاریخ جمهوری اسلامی است. اینکه سه انتخابات پیاپی، مشارکت زیر پنجاه درصدی داشته باشند. در هر کجای جهان یک معنا می دهد؛ اما در ایران، نخستین معنایش بحران مشروعیت است. » !
روزنامه « هم میهن » نیز نوشته: « بی توجهی به صندوق رای به آنجا می رسد؛ که کم ترین مشارکت کنندگان، با کم ترین درصد آرای تاریخ ۴۵ ساله اخیر را شاهدیم. آرای نفرات برگزیده، از حد اقل های لازم رای مردم نیز برخوردار نیست. برای نمونه در تهران، آرای نفر اول حدود پنج درصد واجدین حق رای است. و آرای نفر سی ام، شاید به یک درصد هم نرسد.» !
حتی روزنامه « جوان » وابسته به سپاه پاسداران هم اعتراف کرده: « کسانی که به هر دلیل، اعم از تبلیغات دشمنان و فتنه گری ها و حتی اختلافات داخلی، در این میدان حاضر نشدند؛ عدد کمی نیستند. و باید به طور جدی برای آن چاره ای اندیشید. » !
فکر می کنم خامنه ای و همدستانش، در لحظاتی که ماموران شان در کنار صندوق های حوزه های رای گیری، بدون مراجعه چشمگیر مردم « سماق » می مکیدند. ارباب شان و هم پالکی هایش، دچار استرس فراوان گشته اند؛ و جهت برطرف نمودن شدت اضطراب و نگرانی شان، « دود و دمی » هم راه انداخته بوده اند. تا خیلی هم دچار افسردگی ناشی از خلوت بودن حوزه های رای گیری نشوند!!
در غیر این صورت، موجودی که « نشئه » نباشد و مخیله اش از شدت مصرف افیون از کار نیفتاده باشد. چگونه می تواند متوجه خلوت بودن مکان های رای گیری نشود؟!
به همین دلیل بوده که خامنه ای، سهوا اشباح اطراف صندوق های رای را، با مردم کشور اشتباه گرفته بوده است. و امروز از باب آنکه رهبری بی کلاس تلقی نشود. مراتب تشکرات رهبرانه خودش از شرکت کنندگان انتخابات پوشالی حاکمیت منفورش را به آنها تقدیم کرده است!
شاید هم برایش مسجل گشته، که پایان عمر منحوس حاکمیت ضد بشری اش فرا رسیده است. به همین خاطر به خودش گفته است: یک بار تشکر کردن از مردم، بهشت را به دوزخ تبدیل نمی کند!