نمی دانم چرا در میان تصویرهای کارت بازی، زیاد از بی بی پیک خوشم نمی آید. چندین بار هم به خود نا آگاهم( ناخود آگاه) مراجعه کرده ام؛ که تا شاید دلیل این حس غریب را بتوانم، در لابلای موارد انباشته شده در این محفظه ناپیدای وجودم پیدا بکنم. اما تا امسال تلاش هایم به جائی نرسیده بود. تا اینکه یک بار به خودم گفتم: ” اصلا چه اهمیتی دارد که تو از این کارت خوش ات نیاید. رهایش کن برود. ” ولی با همه نهیبی که به خودم می زدم؛ نمی توانستم دست از سر این موضوع بردارم. چون به لحاظ دریافت های حس ششم( حسی که در بعضی از آدمها قوی تر از بقیه است. و خیلی از رویدادها را به دارنده خودش تلقین می کند.)!
به همین خاطر، مطمئن بودم که این تصویر( کارت بی بی پیک )، به گونه ای و در مورد و موقعیت خاصی، موجب ایجاد تنفر در من گشته است؛ و یا شاید در آینده نزدیک یا دور، باعث بروز چنین حسی در من خواهد شد. اما چون در آن شرایط توجه چندانی به این مورد نکرده بودم؛ توسط ضمیر درونی و خود نا آگاهم ، به طور اتومات در آن ذخیره شده است؛ تا در موقعیت دیگری از مخفی گاه بیرون بیاید و خودنمائی بکند!
پس از انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری حکومت اشغالگران اسلامی، وقتی که شیخ حسن روحانی، پس از برنده انتخابات شدن خویش، اعضای کابینه اش را مشخص نمود. در این فکر بودم که از این به بعد، چه کسانی به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه معرفی خواهد شد ؟ طولی نکشید که چهره ی نازیبا و کریه ” بی بی پیک ” بر روی مانیتورهای تلویزیونها قرار گرفت؛ و مشخص گردید که از این پس، مرضیه افخم به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه دولت یازدهم به ایفای نقش خواهد پرداخت !
این انتخاب به امر و با حکم هر کسی به عمل آمده باشد؛ اهانتی مستقیم به شعور مردم ایران، به ویژه زنان تحصیل کرده و کاردان و مدیر مملکت مان است؛ که درمیان شان چهره های برجسته تری نسبت به بی بی پیک وجود دارند؛ که خیلی بهتر و بیشتر از مرضیه افخم، بتوانند چنین امر مهمی را به انجام برسانند. بدون تردید سران نیرنگباز رژیم آخوندی، فقط به دلیل آنکه به ملت ایران نشان بدهند؛ که برای زنان کشور نیز ارج قائل هستند؛ و در کابینه یازدهمین دوره ریاست جمهوری شان، یکی از پست های مهم دولتی را، به یکی از زنان ایرانی داده اند؛ احتمالا به توصیه شخص خاصی وی را برای چنین امری در نظر گرفته اند!
اگر چه که ما، و شاید هم مردم درون مرزهای میهن مان نیز، در مورد مرضیه افخم، و میزان و رشته تحصیلات او، و سایر مشخصات اجتماعی و علمی ایشان چیزی نمی دانیم و نمی دانند. اما وضعیت ظاهری او( عدم تسلط به نقشی که برایش انتخاب کرده اند.)، فرم سخنگوئی وی، و دو سه جمله کوتاهی که تا به حال نیاز بوده در موقعیتی مهم، از سوی وزارتخانه متبوع اش، توسط سخنگوی آنجا، موضوعی را به رسانه های گروهی و مردم ایران و سایر نقاط جهان گزارش بدهند. و نیز با مشاهده عدم اعتماد به نفس او در هنگام ارائه دیدگاه و مصوبه یا مورد دیگری از وزارت امور خارجه رژیم را، به نظر و به گوش علاقمندان چنین موضوعاتی برساند.فرض برخاسته از یقین این است؛ که ایشان صرفا به سبب آشنائی، خویشاوندی و دوستی خانوادگی با یکی از مسؤلین جمهوری اسلامی، برای انجام دادن این کار برگزیده شده است!
کار و مسؤلیتی که نه به قد و قواره ایشان می خورد؛ نه با شکل و شمایل حضرت علیّه مرضیه افخم تناسبی را دارا است؛ و نه از فرم اجرای این مسرلیت، که به سفارش کسانی نامشخص بر عهده وی قرار داده شده است؛ به آسانی می توان دریافت؛ این انتخاب، و گماردن بی بی پیک در چنین نقش مهمی، فقط می تواند ژست سیاسی دولت ” امید و تدبیر ” روحانی باشد؛ که بتواند با حضور یک زن در یکی از مهمترین وزارتخانه های دولت اسلامی، به این نیز تفاخر بکند؛ که در دولت من به زنان ایرانی هم امکان حضور در نقشهای مهم دولتی داده شده است. حال اگر این زن یک بی بی پیک هم باشد؟ برای بی خردان حکومت بی کفایت، و دولت بی لیاقت این جمهوری خودکامگان هیچ تفاوتی را در بر نخواهد داشت!
محترم مومنی