اگر چنین رویدادی ( نداشتن شناسنامه رسمی و بدون هویت بودن شهروندان یک سرزمین ) ، در برخی از کشورهای عقب افتاده قاره آفریقا رخ می داد؛ جای کم ترین شگفتی و اعجاب را نداشت. اما وقتی که این اتفاق تاسف برانگیز، در دیاری به وجود آمده، که صدور نخستین شناسنامه رسمی در آنجا، به تاریخ سوم دیماه ۱۲۹۷ خورشیدی باز می گردد. یعنی دست کم یک قرن کامل از شناسنامه رسمی داشتن مردم ایران می گذرد. دارا نبودن این برگه هویت برای بسیاری از مردم ایران، آنهم در قرن اخیر با تمامی پیشرفت هایی که دنیا نموده است. فقط و فقط حکایت از آن دارد؛ که دست اندرکاران حاکمیت کنونی در میهن مان، آنقدر گرفتار دزدی و چپاول و رانت خواری در کشور می باشند؛ که داشتن و نداشتن هویت شهروندی مردم برای شان، هیچ دغدغده ای را به وجود نمی آورد. کم ترین اهمیتی هم برای شان نخواهد داشت؛ و کوچک ترین دلواپسی یی را نیز، برای ایشان به وجود نخواهد آورد. که اینهمه از فرزندان ایرانزمین، چگونه باید بدون هیچ هویت و مدرک شناسایی، درون امواج متلاطم اجتماع در کشورشان زندگی بکنند؟!
به خامنه ای چه ارتباطی دارد؛ اگر طبق آمار رسمی کشور زیر سلطه اش، بیش از ۴۹ هزار تن از کودکان ایرانی، به خاطر نداشتن شناسنامه نمی توانند از امکانات کامل شهروندی در کشورشان بهره مند گردند؟!
به ریاست قوه مجریه این جمهوری نا کارآمد چه مربوط است؛ اگر طبق آمار غیر رسمی، بیش از پنجاه هزار تن از کودکان و نوجوانان ایرانی، دارای هیچگونه برگه ی شناسائی معتبری، در باره مشخصات خودشان از جمله: نام – نام خانوادگی – نام پدر و مادر – جنسیت – روز و تاریخ تولد – محل تولد اعم از روستا و شهر و کشور – نام همسر و تاریخ ازدواج – نام های فرزندان دارای آن مدرک بسیار معتبر و رسمی ، در صفحات آن وجود نداشته باشد؟!
معاون وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی دولت بری از مسؤلیت جمهوری ننگین اسلامی، با بیان این که بیش از ۴۹ هزار کودک بدون شناسنامه در ایران وجود دارند گفته است: « برخی آمار غیر رسمی این رقم را، بیش از پنجاه هزار نیز اعلام کرده اند. » !
به گزارش خبرگزاری ایسنا، احمد میدری معاون وزیر کار رژیم آخوندی در ایران، امروز ۲۵ دیماه ۱۳۹۷ خورشیدی، در یک سمینار رسمی گفته است: « کودکان بدون شناسنامه، از فقر حقوقی و هویتی رنج می برند؛ و قانون آنها را به رسمیت نمی شناسد. کودکان بدون شناسنامه، از حقوق اولیه یک کودک در ایران از جمله حق تحصیل و درمان بی بهره می مانند. » !
تاکید این مقام جمهوری اسلامی از اشاره به این موضوع شرم آور برای حکومت شان، در باره ازدواج کردن زنان ایرانی با مردانی غیر ایرانی است؛ که به نظر ایشان و سایر مسؤلان چنین حاکمیت آزار دهنده و ناتوان، فرزندانی که حاصل ازدواج با مردان غیر ایرانی هستند( البته منظور اصلی شان مردان غیر مسلمان است. ) ؛ نباید از شهروندان ایرانی محسوب بشوند. اما آیا هزاران کودک بدون شناسنامه و بدون هویت ایرانی، که در مناطق محروم کشور زندگی می کنند. پدر یا مادرشان بیگانه هستند؟ که از طریق حاکمیت اشغالگر و دولت تحمیلی کنونی در میهن شان، از هیچیک از مواهب سرزمین بزرگ و باستانی و دارای همه گونه نعمت های فراوان شان برخوردار نمی شوند؟ یا این که گرفتاری های بیش از اندازه حضرات حکومتی و دولتی، که همه تلاش خویش را، بر روی حفظ حاکمیت منفور اسلامی شان متمرکز کرده اند. فرصت چندانی جهت رسیدگی به این امر بسیار مهم را ندارند؟!
البته جای تعجب هم نیست؛ اگر سردمداران رژیم آخوندی در ایران، به جای رسیدگی به اوضاع پریشان زندگانی بری از هویت فرزندان ایرانزمین، بیشترین سرمایه های ملی همین محرومان ایرانی را، برای کودکان لبنانی و فلسطینی و عراقی و سوریه ای و حوثی های یمنی هزینه می کنند. آنچه برای این نامردمان دینزده و قدرت پرست و جاه طلب، در درجه نخست اهمیت قرار دارد. زیادتر شدن « تخم لااله الاالله » در ایران و سایر ممالک اسلامی در جهان است. تا با این روش بتوانند؛ آقا!!!! امام زمان شان را، از خویش راضی نمایند؛ و برای آفرینش حکومت الهی و زایل نشدنی مهدی موعود!!! در کل دنیا، مردم ستمدیده ایران و فرزندان رنجدیده و ستم کشیده ایشان، از هیچ حقوق شهروندی خویش در میهن شان برخوردار نباشند. اما در عوض، دل امام زمان شان از آنها راضی و خشنود گردد!
« آن که در خردی اش (خوردی اش) ادب نکند *** در بزرگی فلاح از او برخاست
چوب تر را هر آنچه خواهی پیچ *** نشود خشک، جز به آتش راست»!!
محترم مومنی