بیانیه زندانی عقیدتی سید حسین کاظمینی بروجردی به مناسبت عید غدیر و اشاره ایشان به سوء استفاده های آخوندهای حاکم از مناسبتها و و شعائر مذهبی .آقای بروجردی دربخشی از این بیانیه نوشته اند با تمام وجودتان از الهه این رژیم تبری بجوئید و نفرت باطنی و دائمی خویش را نثارسردمداران بی وجدان وقسی القلب نمائید که با اعلان موضع اعتقادی، اعتباری و اجتماعی دیانت ما عین سیاست ماست و بالعکس، ریشه معنویات و الهیات را از دلهای مسلمین کندند و به جایش مذهب دولتی را جعل نمودند و آن کردند که امروزبیلان حیات سه دهه و نیم جمهوری اسلامی است، این بیانیه جهت انتشار در اختیار رسانه ها قرار داده شده است.
به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان از فعالین حقوق بشر و دمکراسی درایران متن بیانیه به قرار زیر می باشد:
بار دیگر عید غدیر آمد
سلام بر فرمانروایان انسان دوست،
تبریک به هر حاکم عادل بنده نوازی که با خشونت بیگانه است و تهنیت به هرکسی که رعیت حکومت صالحه و صادقه است.
این روز بزرگ را به آفریدگارمهربان تسلیت می گویم زیرا که با کمال جسارت و خباثت سرپرستی او را بر خلایق به مخلوق دادند و پیام این انقلاب منحوس، انتساب ولایت تکوینی به انسانی درمانده و فرومایه بود. چقدر زشت و کریه و اسفناک می باشد زمانی که به فردی از قشر رعایای معمولی و طبقه سفلی، مقام عظمای ولایت میگویند! یعنی عالیترین مرتبه از اعتلای توحیدی را چنان تمسخر کردند و به بازیچه گرفتند که همه طول و عرض اولوهیت را محدود به بشری کردند که قادر نیست مانع مرگ خود شود و دستش از تقدیرات دلخواه، کوتاه می باشد.
آری تا دیروز عناوین ظل الله و خدایگان روی زمین را برای پادشاهان ایران، کفر و الحاد می دانستند اما برای هوسرانی ها و شهوت پرستی ها و خودکامگی های خویش ، با ابراز دین بازی نمودند و اساس مذهب را ملعبه کردند و لباس خدائی را بی شرمانه بر تن نمودند تا برای کشتار بی گناهان و غارت بیت المال و قطع نفسها و ایجاد فضای رعب و وحشت، مجوز مشروع و مقبولی ارائه دهند. آری امروز روز عزای موحدین و مومنین است.
ای علی جویان ،
با تمام وجودتان از الهه این رژیم تبری بجوئید و نفرت باطنی و دائمی خویش را نثارسردمداران بی وجدان وقسی القلب نمائید که با اعلان موضع اعتقادی، اعتباری و اجتماعی دیانت ما عین سیاست ماست و بالعکس، ریشه معنویات و الهیات را از دلهای مسلمین کندند و به جایش مذهب دولتی را جعل نمودند و آن کردند که امروزبیلان حیات سه دهه و نیم جمهوری اسلامی است، فقر و فلاکت ثروتمند ترین ملل جهان، دردهای لاعلاج و غمهای بی پایان و طلاقهای مستمر و اعتیادهای فراگیر و مرگ های زودرس و پیری های بی موقع و فحشای زیر زمینی و زندانهای گسترده و قبرستانهای آباد و جوانان بی انگیزه برای زندگی. آیا در چنین شرایط بحرانی و خطیری علی بن ابی طالب شاد است ؟ منجی موعود کامیاب است؟
اینجانب، در هشتمین سال اسارت بی وقفه و لاینقطع خود در چنگال روحانیون لامذهب و وطن فروش و مردم کش با ابراز انزجار تمام عیار از شعائرو علائق آنها، حمایت قلبی و عینی و عملی خویش را از ملت مظلوم ایران اعلام می دارم و تنها چیزی که برایم در زندان دیکتاتوری عمامه باقی مانده و آن تپش قلب بیمارم هست،به تاریخ معاصر اهدا می نمایم و مهیای مرگ خونینم.
هرگز تقویم گویا و پویا و جویای عصر، فلسفه فنایم را که بخاطر افشای ماهیت اسلام سیاسی و مقابله با ملاهای درباری می باشد، فراموش نمی نماید.
سید حسین کاظمینی بروجردی
زندان اوین – تهران – ایران
آبان 1392- ذی الحجه 1434