دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)
خوشحالم که آمریکا هم نیروهایش را در عراق و سوریه افزایش داده و هم تصمیم به تأسیس پایگاه های نظامی جدید گرفته است. حال ما و کردها باید گام های ضروری خود را هماهنگ و تکمیل کنیم.
نخست کردهای سوریه: ما اینک در لحظاتی به غایت حیاتی و تاریخی برای نه فقط کردها که سایر اقلیت های سوریه و حتی اعرابی قرار داریم که در نظام کنفدرال شما متحد شده اند و یاد گرفته اند که هم چگونه سرنوشت شان را خود در دست گیرند و هم آموخته اند که آرمان هایشان را در حد شعارها فرو نکاهند و طریق عملی آشتی بین آرمان ها و تحقق شان روی به اصطلاح زمین را با درنظر گرفتن تمامی بازیگران منطقه ای در پیش گیرند. شما از معدود اقوام و مللی هستید که تاکنون نسبت به توصیه هایی که به شما کردم گزینشی عمل نکردید و زیر عهدهای تان نزدید و به جای فرصت طلبی بدنبال احقاق حق خودتان و دیگران بودید. گزارش اخیر سازمان ملل پیرامون رعایت حقوق اقوام و اقلیت ها توسط نظام کنفدرالی که تأسیس کردید و دوری از هر گونه پاکسازی قومی یا تغییر بافت جمعیتی گواهی است بر عملکردتان. اگر با همین فرمان پیش روید، ما به زودی شاهد دستیابی به ارض موعود کردها و سایر اقوام و اقلیت های منطقه هستیم که تاکنون به سبب در اقلیت بودن از بسیاری از حقوق شان محروم شدند و “آزادی و آرمان های شان” نیز سرکوب شد.
مهمترین نکته آن است که شما این میزان انتظار و سختی و تلاش و ایثار به خرج ندادید تا عده ای به اسم یکپارچگی سوریه تعدادی نام را در قانون اساسی آتی سوریه (حذف واژه عربی از جمهوری سوریه) عوض کنند و چند تغییر صوری (آزادی در استفاده از زبان کردی) را به شما صدقه دهند. تلاش های صادقانه روسیه در نزدیکی تان به هماهنگی و همکاری بیشتر با سایرین از جمله قوای اسد قابل تقدیر است و همین اندک تغییراتی را که اسد پذیرفته به سبب تلاش و اصرار مقامات روسیه بوده است. با این وجود ما هم اینک از بسیاری از آزادی ها و حقوقی که بدنبالش هستیم، برخورداریم و قرار نیست تا طی توافق با دیگران آن ها را کاهش دهیم یا طی چانه زنی از دیگران گدایی کنیم! اسد که به سبب پرونده های جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت در سازمان ملل فاقد مشروعیت حقوقی و بین المللی است، برای ماندن در قدرت با زور نتوانسته به جز روسیه و ایران توسط کشوری دیگر به رسمیت شناخته شود، و خود مشروعیت ندارد چه رسد که به شما مشروعیت دهد و آن تنها موجب بی اعتباری شما و آلوده شدن دستان تان به دستان خون آلود حزب بعث خواهد شد و فرزندان تان در آینده نخستین معترضان به از این دست تصمیمات تان خواهند بود. شما می توانید با روسیه برای انواعی از اهداف مشترک همکاری کنید و به خصوص کانتون عفرین که دور از نیروهای آمریکایی است، برای این کار مفید خواهد بود. ما دولت اوباما را متوجه حمایت از شما به جای نیروهایی کردیم که برخی از مقامات منطقه با سودای احیای امپراطوری عثمانی به سمت غلطی کمک های آمریکا را هدایت می کردند که سر از داعش و القاعده و گروه های تندروی ناشناخته دیگری در آوردند. اما اوباما یک حقوق دان بود که مایل نبود ورای اقدامات رسمی کاری صورت دهد و درخواست های شما برای کمک های بیشتر را رد کرد و آن را در حد همکاری های نظامی برای جنگ با داعش محدود ساخت. اما رئیس جمهور کنونی آمریکا یک عملگرا است و تیمی حرفه ای و کارکشته را مسئول پرونده خاورمیانه کرده است که آماده برای تغییرات اساسی اند در خاورمیانه ای که منافع همگان را تأمین کند و البته تروریست ها و دولت های حامی شان را تضعیف و حتی نابود سازد. بنابراین، ما باید به ورای همکاری نظامی با آمریکا پیش رویم (البته در زمینه عملیات نظامی کاملاً با نیروهای ائتلاف و فرماندهان شان هماهنگ عمل کنید و از هر گونه اقدامات خودسر بپرهیزید) و شما برای اینکار نیاز به دریافت کمک های بیشتر در سایر حوزه های دیگر دارید. آمریکا و روسیه متحد استراتژیک شما برای رسیدن به آرمان های تان خواهند بود، اگر بدانید چگونه این شطرنج حساب شده را با کمک یکدیگر پیش بریم، همان گونه که تا پیش از این راندیم.
شما کردهای سوریه قبلاً با پارادوکسی مواجه بودید که چگونه هم خواسته های تاریخی کردی را محقق سازید و هم خواسته های سایر اقوام و ملل متحد با شما را. شما کردها از هر گونه نام و ساختار صرفاً کردی گذشتید و نظام کنفدرال تان را صرفاً کنفدرالیسم شمال سوریه نامیدید (بدون هر گونه نام کردی) تا خواسته های دیگران را نیز تأمین کند. با این همه، این پارادوکس راه حلی ظریف دارید. برتری بزرگ نظام کنفدرال نسبت به نظام فدرال در همین است که تنوع و تکثر بیشتری را می تواند در خود بگنجاند بدون این که در راه یکسان سازی شان تعدادی را قربانی کند. نظام کنفدرال به شما این امکان را می دهد تا در آن انواعی از خودمختاری ها، خودگردانی ها (برای اقلیت های بسیار کوچک مثل آسوری ها و ایزدی ها) و حتی ساختارهای فدرال مختلفی را هضم کنید. کانتون جزیره، کوبانی و عفرین که اکثریت کرد دارند، می توانند یک “فدرالیسم کردی تحت نام رژاوا” یا هر نامی دیگر که خودتان تصویب کردید، تشکیل دهند با ساختاری فدرال (مجلس و دولت مشترک) برای صرفاً کانتون های کردی. سپس همین فدرالیسم کردی رژوا با سایر خودمختاری ها، خودگردانی ها و حتی (اگر اقوام دیگر مثل اعراب یا ترکمن ها خواستند) ساختارهای فدرال دیگر، جملگی با همدیگر نظامی کنفدرال را تعریف و سازماندهی کنند. این را به شما بگویم، از روال گفتگوهایی که بین نمایندگان اسد با سایر رزمندگان اسلام گرا پیداست که آن به ورای آتش بس نخواهد رفت. چون هیچ افعی، کبوتر نمی زاید. شما نمی توانید حزب بعثی را که یک عمر (نزدیک به نیم قرن) بر اساس آموزش، سازماندهی و تجربه ای پرورش یافته و حکومت کرده که بر یک “استبداد حزبی” متکی بوده و سال هاست بدان عادت کرده و به خاطر آن که در قدرت بماند هزاران نفر را کشته و زخمی کرده و مملکت را ویران کرده انتظار داشته باشید که یک شبه با امضای یک قرارداد ناگهان دموکرات شود و دموکراتیزه شدن فرآیندی است زمانبر و دشوار که باید با آن خو کرده باشید و هرگز با تغییر چند نام و یک دفعه تحقق نمی یابد. برادران اسد برای ماندن در قدرت حتی بسیاری از نزدیکان و مزدوران سابق خودشان را ترور کرده اند و کشته اند (هزاران مار خورده اند تا افعی شدند)، بعد انتظار دارید با کسانی که در حال جنگ هستند، حکومتی مبتنی بر حفظ حقوق و دموکراسی بر پا کنند؟ حتی لطیفه هم باید خنده دار باشد! اسد و متحد متجاوزش رژیم ایران بخش بزرگی از کشور را از دست داده اند و حاضر اند، به خاطر بدست آوردن دوباره اش هر کاری بکنند؛ اگر شد با زور، سلاح و به قمیت ویرانی و کشتار دیگران و اگر زورشان نرسید با تزویر و وعده و وعیدهای دروغین تا سوار کار شوند؛ آن موقع دیگر هیچ خدایی را بنده نیستند. ما سال هاست اربابان اسد را می شناسیم، اگر شما تازه با آنان کار می کنید می توانید عملکردشان و تناقضات آشکار و حتی وقیحانه وعده ها با عملکردشان را پس از رسیدن به قدرت از کردهای ایران بپرسید تا بی خود نه به بیراهه روید و نه وقت و انرژی تان را بابت وعده های آنان هدر دهید. به آموزش سایر اقوام و ملل منطقه هم –چه نظامی و چه “شیوه حکومت خود بر خود” ادامه دهید. فتوحات شما با کمک نیروهای ائتلاف بر وسعت سرزمین هایی که از دست تروریست ها آزاد می شوند، خواهد افزود، اما آن برای شما مشروعیت مردمی و حقانیت حکومت نمی آورد و باید مثل گذشته مردم هر منطقه اگر مایل بودند با رأی شان به کنفدراسیون شما بپیوندند. شما هم نفت دارید و هم رودخانه و سدهایی برای کمک به کشاورزی و تأمین مایحتاج ضروری و نیروهایی با انگیزه برای ساختن فردایی برای کشوری جدید که هویت و مرزهایش را اینبار دیگران تعیین نکنند و خودتان باشید که آن را رقم زنید و سازمان ملل و نهادهای بین المللی نیز با اندکی تأخیر آن را به رسمیت خواهند شناخت و بدنبال کسب رسمیت به قیمت کنار گذاشتن برخی از حقوق و داشته های تان نباشید.
کردهای عراق: کردهای عراق باید این گام های انتهایی تا یک کشور رسمی را “بسیار حساب شده” بردارند. باید شرایط برگزاری همه پرسی هر چه زودتر فراهم شود. گفتگوهای شما پیرامون استقلال با دولت عراق باید به دو گزینه محدود شود. اول پذیرش اعلام استقلال اقلیم کردستان در مرزهای رسمی توسط دولت عراق و موکول کردن تعیین سرنوشت مناطق مورد مناقشه به پس از همه پرسی مردمی هر منطقه به شکلی جداگانه. در صورتی که دولت عراق این پیشنهاد را نپذیرفت، شما اعلام خواهید کرد که به شکلی یک طرفه استقلال کلیه مناطق کردستانی (شامل مناطق مورد مناقشه ای که اینک در اختیار دارید هم می شود) را به عنوان کشور عراق اعلان خواهید کرد؛ چون مناطق مورد مناقشه ای که اینک پیشمرگه های کردستان در اختیار دارند، همان مناطقی است که دارای اکثریت کرد است و برگزاری همه پرسی مستقل برای هر منطقه درحقیقت برای تنویر افکار عمومی و متقاعد کردن دولت عراق و سازمان ملل است. حتی کرکوک اینک برحسب پراکندگی جمعیت اقوام تقسیم شده و بخش های با اکثریت کردی در اختیار کردها و با اکثریت ترکمنی در اختیار آن هاست. لذا بخش کردی و اقلیت هایی مثل ایزدی و مسیحی آن جزو مناطق مورد مناقشه الحاقی به کشور کردستان خواهند بود و بخش های ترکمن نشین و عرب نشین جزو اقلیم جدید اقلیت ها (با مرکزیت موصل) تحت حاکمیت دولت فدرال کشور عراق و طبعاً مناطق نفتی که در حوزه جغرافیایی هر یک قرار دارند، به همان ها تعلق می گیرند. تقسیم بقیه مناطق نیز بر اساس همین معیار خواهد بود.
درضمن، شما کردهای اقلیم، خطوط قرمزی را برای دولت و مجلس عراق تعیین خواهید کرد که در صورت وقوع آن، یک طرفه و ناگهانی اعلان استقلال خواهید کرد. استیضاء یا کنار رفتن عبادی و دولت اش باید خط قرمزتان باشد. انتخاب دوباره مالکی نیز برای تان یک “فرصت” است تا همان گونه که آقای بارزانی بدرستی عنوان کرد، یک طرفه اعلان استقلال کنید. کردهای اقلیم کردستان عراق و مناطق مورد مناقشه هیچ کاری با انتخابات آتی عراق نخواهند داشت و برای کشور مستقل آینده کردستان برنامه ریزی کنند. البته با توجه به حضور جمعیت قابل ملاحظه ای از کردها در سایر نقاط عراق و جاهایی که در اقلیت هستند و خارج از حوزه جغرافیایی کردستان عراق قرار می گیرند، افرادی از احزاب شما که ساکن آن مناطق هستند می توانند در آن مناطق دفتر بزنند و به فعالیت در انتخابات آتی عراق بپردازند و برای آن برنامه ریزی کنند و همین طور کردهایی از عراق که خواهان تشکیل احزاب جدید هستند و می خواهند از حقوق کردهای سایر مناطق عراق در مجلس یا دولت آتی عراق دفاع کنند. البته انتخابات آینده عراق توسط سپاه قدس ایران چون انتخابات قبلی عراق آزادانه و بدون تقلب نخواهد بود و این چالش آتی تمامی عراقیان و احزابی است که مزدور رژیم ایران نیستند و برای عراق و حقوق مردم خودشان تلاش و فعالیت می کنند. به هر روی احزاب و کردهای اقلیم کردستان و مناطق مورد مناقشه، کاری با آن انتخابات مهندسی شده عراق نخواهند داشت و برنامه ریزی و رقابت برای کشور جدید کردستان را باید در دستور کار قرار دهند. احزاب کردستان عراق به هر میزان که با هم اختلاف داشته باشند، اگر به “بلوغ سیاسی کافی” رسیده باشند باید بر سر “کشور مستقل کردستان” و همه پرسی برای آینده آن با هم اتفاق نظر داشته باشند و گرنه در این لحظات تاریخی برای کردها سهمی از افتخار و مشارکت در سرنوشت شان نخواهند برد و پشیمانی برای خودشان خواهد ماند.
لطفا این نظر را سانسور نکنید، بزرگترین فلاکت ملت ایران در 50 سال اخیر سطحی بودن سیاسیون این ملت بوده. ما واقعا اگاه سیاسی نداریم حتی در جزئی ترین مواردی که مربوط به کشور ایران است. بعد از فاجعه انقلاب اسلامی که محصول دورغهای روشنفکران و سیاسیون ایران بود نه ملت ایران حالا نسل سیاسیونی که انقلاب فرمودند باید اخرین ضربه را هم به ملت و کشور ایران بزنند و ان محو کامل ایران از نقشه سیاسی است.
جناب علی ابادی ایا ملت ایران و مردم منطقه انقدر ارزش برای شما ندارند که در مورد مسائل مربوط به انها تحقیق بیشتری بکنید تا مقاله شما بیش از ان که شبیه دل نوشته فعلی باشد تبدیل به مقاله علمی شود تا مردم با خواندن ان اگاهی کسب کنند؟
سازمان دیدیبان حقوق بشر، سازمان عفو بینالملل همگی طی مقالات و گزارشهای متعددی اشکارا احزاب کردی سوریه و عراق را متهم به جنایت جنگی و پاکسازی قومی کرده اند. ارمنیها در وب سایت رسمی خود اگوس طی انتشار بیانیه ای گفتند که کردها انها را از خانه های خود بیرون میندازند. این بلای است که سر یزیدیها؛ ارمنیها، اعراب و ترکمنها هم امده است.
سازمان دیدبان حقوق بشر گزارش داده است که احزاب کرد سوریه کودکان زیر 16 سال را در نقاط ایست و بازرسیهای دستگیر کرده مجبور میکنند تا برای انها بجنگنند.
مگر سال 2008 مجلس ملی کردهای شمال عراق چند همسری را ازاد اعلام نکرد.
چه میگوید استاد ! مگر سال 2015 احزاب کردی نبودند که فقط طی 1 ماه 9 حمله به کاارگران . رانندگان و مسافران ایران کردند که 3 نفر از انها مردند.
چرا سیاسیون ایرانی با خون ملت ایران بازی میکنند چرا ما را راحت نمیگذارید. بروید چیز دیگری برای بازی انتخاب کنید ایران میدان کار اموزی شما نیست که هر چه به ذهنتان رسید اعمال کنید.
https://www.amnesty.org/en/latest/news/2015/10/syria-us-allys-razing-of-villages-amounts-to-war-crimes/
https://www.hrw.org/report/2014/06/19/under-kurdish-rule/abuses-pyd-run-enclaves-syria
https://www.hrw.org/news/2015/07/10/syria-kurdish-forces-violating-child-soldier-ban-0
https://www.hrw.org/news/2015/02/25/iraqi-kurdistan-arabs-displaced-cordoned-detained
جناب سازمان ملل رسما تایید کرده که کردها هیچ کار خلافی انجام ندادن اونی که شما میفرمایید تبلیغات داعش و ارباب و متحد داعش یعنی ترکیه فاشیست بوده از ترک فاشیست تر و ادم کش تر تو دنیا وجود نداره اونوقت دم از حقوق بشر میزنید
نظرات بسته است