دو سالی می گذرد که کشورهای مختلف عضو سازمان ملل متحد، بر اساس پیشنهاد « یونسکو » ( بخش آموزشی – فرهنگی ) سازمان ملل متحد، روز بیست و چهارم ژانویه را، با عنوان « روز جهانی آموزش در جهان » نامگذاری و به دبیرکل سازمان ملل متحد، آقای « انتونیو گوترس » پیشنهاد کرده، و این امر مورد پذیرش ایشان نیز واقع شده است. به همین مناسب در دو سال اخیر، بسیاری از کشورهای عضو سازمان ملل متحد، به چنین کار تحسین آمیزی بها می دهند و جهت بزرگداشت آن اقدام می نمایند!
اما در نهایت تاسف و تاثر، در میان اعضای سازمان ملل متحد، ظاهرا فرزندان همواه دانش پژوه سرزمین باستانی ایران می باشند؛ که این امر در دیارشان نه رونق دارد؛ و نه طی سال گذشته تا کنون توانسته اند؛ که مانند بسیارانی از دیگر کودکان و نوجوانان سایر کشورهای جهان، این روز مهم جهانی را بزرگ بشمارند؛ و همچون کودکان بقیه ممالک دیگر دنیا، از امکانات یونسکو در رابطه با دریافت نمودن کمک های آموزشی « یونسکو » بهره مند بشوند!
در سال ۱۳۳۰ خورشیدی، در سن پنج و نیم سالگی ام، دانش آموز کلاس اول ابتدائی یک مجتمع ملی آموزشی(کودکستان ، دبستان ، و دبیرستان در دو مقطع « سیکل اول(تا انتهای کلاس نهم) و نیز سیکل دوم ( تا پایان کلاس دوازدهم دبیرستان در رشته های تحصیلی گوناگون) » در غرب تهران بودم. با آنکه مدرسه ما ملی بود و خانواده های دانش آموزان، ماهیانه مبلغ مقرر شده برای هزینه تحصیلی در آنجا را می پرداختند. اما با این حال، با آن که خانواده های چنین مدارسی دارای امکانات مالی نسبتا خوبی در حد متوسط جامعه بودند. مانند مدارس دولتی کشور، از هدایای آموزشی سالیانه یونسکو نیز برخوردار می گشتیم. چرا که تامین هزینه هدایای « یونسکو » که معمولا برای کودکان و نوجوانان ساکن در کشورهای جهان سومی ارسال می شدند؛ برای دانش آموزان دیار ما نیز فرستاده می شدند. بسته بندی کردن اجناس ارسالی از طرف یونسکو به ایران آن روزگار، توسط کادر آموزشی مدارس به انجام می رسیدند. سپس در محوطه ی آن بخش آموزشی در هر منطقه یا ناحیه اداره آموزش و پرورش کشور، میان دانش آموزان توزیع می گشت!
یکی از هدیه های بسیار مورد علاقه دانش آموزان بیشتر مدارس کشورمان، که به مدیران مدارس داده می شد؛ تا در موقعیت های امکان پذیر، آنها را به دانش آموزان خودشان هدیه نمایند. فیلم های علمی و تاریخی کوتاهی بودند. که توسط ناظم مدرسه در سالن اجتماعات آنجا، کلاس به کلاس برای کل دانش آموزان به نمایش گذاشته می شدند!
اما اکنون دانش آموزان کشورمان، نه فقط از تمام این امکانات بی بهره اند. بلکه بسیاری از ایشان، حتی یک فضای آموزشی مناسب را هم ندارند؛ و در برخی از موارد، یا درون طویله های دام ها درس می خوانند؛ و یا در مساجد روستاهائی که در آنها زندگی می کنند. بدون بهره مندی از میز و نیمکت مدرسه، بر روی زمین های نمناک و بیماری زا می نشینند. تا که آموزگارشان دروسی را به آنان بی آموزند!
( آقای آنتونیو گوترس ) دبیر کل سازمان ملل متحد، به مناسبت فرا رسیدن دومین « روز جهانی آموزش در دنیا» ، موارد و مطالبی را به بحث گذاشته است؛ که قسمت های خاصی از آن، مربوط می شود به چگونگی آموزش در ایران کنونی، و عدم بها دادن مسؤلان جمهوری پلید آخوندی به این موضوع در ایران. ضمن پرداختن به توضیح دادن ماده بیست و ششم اعلامیه جهانی حقوق بشر در دنیا، همچنین با اشاره به مفاد « حقوق کودکان » در کنوانسیون مربوطه در سازمان ملل متحد، نامگذاری نمودن ۲۴ ژانویه به نام « روز جهانی آموزش » را، از آن باب گرامی می دارد؛ که آن گسترش دادن آموزش با کیفیت و عادلانه در سراسر گیتی برشمرده است؛ و به لحاظ برخورداری تمامی کودکان و نوجوانان دنیا از تمامی امکانات عادلانه، آن را گرامی می دارد!
بدیهی است که امر آموزش در دنیا، می بایست که همواره از اهمیت به سزائی برخوردار باشد. ولی آیا این مورد مهم در همه جای گیتی از ارزش خاص خودش بهره مند می باشد؟!
تا آنجائی که می دانید و می دانیم؛ در دو سال گذشته، هیچگاه در ایران کنونی زیر سلطه حاکمیت اشغالگر و بدنام و دیکتاتور و رسوا و منفور حاکمیت آخوندی در کشورمان، هنوز به این مهم پرداخته نشده است. تا جائی که دبیرکل سازمان ملل ، خودش در بیانات مبسوط و منطقی و درستی، علت اصلی آن و دلایل چنین بی تفاوتی دشمنانه ای از سوی حکومت اسلامی به دانش آموزان ایرانی را، در بیانات بسیار مهمی شرح داده و به آن پرداخته است!
آقای « گوترس » می گوید: « ما باید از کیفیت آموزشی فراگیر و عادلانه اطمینان حاصل کنیم. و فرصت یادگیری مادام العمر برای همگان در سراسر جهان را ایجاد کنیم. اما متاسفانه من ندیده ام؛ که در اعلامیه های موجود و اسناد مربوط به « روز جهانی آموزش » سخنی از آموزش آزاد و بدون سانسور برای همه مردم جهان نیز گفته شود. مانند کشورهائی چون ایران، که کودکان و نوجوانان آنجا به دلیل تسلط مذهب در کشورشان، اجازه فراگیری بسیاری از آموزش ها و مهارت ها را ندارند. زیرا که مذهب حاکم بر کشورشان، بسیاری از آنها را انکار می کند. » !
ننگ مان باد اگر که اجازه بدهیم؛ که این حاکمیت استبدادی و دیکتاتوری و واپسگرا و فناتیک، بیش از این سرزمین اهورائی مان سلطه داشته باشد و بر مسند قدرت اهریمنی خود باقی بماند!
محترم مومنی