به چه دلیل نقش سرمربی کروات در موفقیت‌های تیم ملی نادیده گرفته می‌شود

0
36

تیم ملی فوتبال ایران دهمین پیروزی خود را هم در دوران سرمربیگری دراگان اسکوچیچ به‌دست آورد. برتری برابر امارات، تعداد بردهای تیم کشورمان زیرنظر مربی کروات را دورقمی کرد؛ ۱۰ برد از ۱۰ بازی. با این حال همچنان در تحلیل‌ها به ندرت از اسکوچیچ یاد می‌شود. فضا طوری است که انگار او نقش چندانی در این موفقیت‌ها نداشته و هر چه هست، به هنر و نبوغ بازیکنان مربوط می‌شود. حالا نه اینکه اسکوچیچ بهترین مربی دنیا باشد، اما بعضی از این تفاسیر بوی نامهربانی و قدرنشناسی می‌دهد. آیا واقعا دراگان هیچ نقشی در این کامیابی‌ها نداشته است؟

ویلموتس، سند شایستگی اسکوچیچ

در رد اثرگذاری دراگان اسکوچیچ، بسیار شنیده می‌شود که اگر هر مربی دیگری هم بود، با این بازیکنان بهترین نتایج ممکن را می‌گرفت. مثال نقض این ادعا اما بسیار نزدیک است؛ کاملا در دسترس! داریم از مارک ویلموتس حرف می‌زنیم. سرمربی بلژیکی پیشین تیم ملی دقیقا با همین بازیکنان یک تراژدی تمام عیار فنی و اقتصادی خلق کرد. او با ۲ شکست برابر بحرین و عراق، تیم ملی را به پرتگاه حذف از مرحله پیش‌مقدماتی جام‌جهانی کشاند و از نظر مالی هم بزرگ‌ترین و زیانبارترین پرونده تاریخ فوتبال مملکت را روی دست مدیران فدراسیون گذاشت.

آیا ویلموتس، طارمی و آزمون را در اختیار نداشت؟ آیا هر دو بازیکن در نیمه دوم دیدار با عراق تعویض نشدند؟ چرا این دو در آن زمان بازیکنان اضافی بودند، اما حالا تبدیل به ناجی شده‌اند؟ یعنی واقعا مربی هیچ نقشی ندارد و همه‌چیز اتفاقی بوده؟ این ناسپاسی نیست؟

مگر بهتر از این نتایج داریم؟

بی‌توجهی به دراگان اسکوچیچ و حتی بعضا انتقادات تند از او در شرایطی است که این مربی بهترین نتایج ممکن را روی نیمکت تیم ملی گرفته است. اصلا کاری به ۱۰ برد از ۱۰ بازی نداریم. فقط به این نکته توجه کنید که او نه‌تنها طلسم سال‌ها ناکامی برابر عراق را شکست، بلکه طی مدت کوتاهی
 ۲ بار موفق به شکست این تیم شد. این مربی برای نخستین بار بحرین را در زمین خودش شکست داد و همین امارات را بعد از یک سال نباختن به زانو درآورد. دیگر از یک مربی چه می‌خواهیم؟ یادتان هست بعد از شاهکار ویلموتس در مرحله قبلی چه حس و حالی داشتیم؟ باید هر ۴ بازی باقی‌مانده را برابر کامبوج، بحرین، عراق و هنگ‌کنگ می‌بردیم و تازه میزبانی را هم به منامه دادند. بسیاری از کارشناسان و هواداران از صعود ایران قطع امید کرده بودند، اما حالا برخی از همانها شرایط فوق‌العاده این مرحله را طبیعی و حتی کمتر از توان تیم ایران می‌دانند!

بازی زیبا؟ قبلا چطور بودیم؟

بخش دیگری از انتقادات معطوف به نمایش کیفی تیم ملی است. این یعنی یک عده پذیرفته‌اند که نتایج خوب است، اما از تیم ملی بازی‌های زیباتری مطالبه می‌کنند. این در حالی است که در همین مدت هم مثلا نمایش‌های تیم کشورمان برابر عراق و بحرین یا بازی دوستانه برابر بوسنی و سوریه تماشایی بوده است. در ضمن به این نکته هم باید توجه کرد که تیم ملی به‌خاطر شرایط خاص موجود، امکان برگزاری اردو یا مسابقات تدارکاتی را ندارد و بازیکنان با کمترین هماهنگی کنار هم به میدان می‌روند. از همه اینها که بگذریم، انصافا در طول همان ۸ سال به‌اصطلاح «آقایی» فوتبال ایران با کارلوس کی‌روش، چند بازی زیبا و به یاد ماندنی از این تیم دیدیم؟ بله؛ بازی خوب مثل دیدار برابر آرژانتین یا نمایش سزاوارانه مقابل پرتغال را داشتیم، اما آیا بازی با مراکش تماشاگرپسند بود؟ دیدار با کره‌جنوبی در اولسان کیفیت داشت؟ آن همه برتری خفیف و یک بر صفر، موجب مسرت خاطر بود؟ حتما کی‌روش زحمات زیادی برای این فوتبال کشیده، اما بعید است حتی سرسخت‌ترین حامیان او هم به زیبایی فوتبال تیم ملی در آن دوران نمره قبولی بدهند.

کمترین چیزی که اسکوچیچ دارد

اصلا از جنبه‌های فنی دست برداریم؛ حداقل فاکتوری که دراگان اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی دارد و به ما کمک کرده، آرامش اوست. در دوره کی‌روش اگر یک نفر در صفحات میانی کم‌تیراژترین روزنامه‌های محلی هم از مربی پرتغالی انتقاد می‌کرد، از سوی کارلوس و تیم پشتیبان او درهم کوبیده می‌شد، اما اسکوچیچ از روز اول با سخت‌ترین حملات مواجه بوده و خم به ابرو نیاورده است. او با همه عیوب و ایراداتش عاشق فوتبال است و برای کارش وقت و انرژی می‌گذارد. مربی کروات فضای تیم ملی را سالم، بدون تنش و شاداب نگه داشته است. خوب است دست‌کم همین اتفاق مثبت را ببینیم.

منبع؛ همشهری