به نام انسانیت و به خاطر زندگی، من به پاهای چنان مسئولانی با افتخار بوسه می زنم؛ دکتر کاوه احمدی علی آبادی

0
354

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

حمله تروریستی اخیر در نیوزلند که اینبار مسلمانان را هدف قرار داده بود، علاوه بر نتایج ناگواری که در بر داشت، چون آیینه ای شد که کنشگران مختلف این عرصه را عیان ساخت؛ از قربانیان حملات گرفته تا به واقع مسئولان و البته نامسئولانی که در سال های اخیر از هر چیزی از جمله خون قربانیان به عنوان فرصتی برای سوار شدن بر امواج عوام فریبی و حتی تبلیغ خودشان بهره گرفتند.

ما زیاد دیده ایم که مسئولان کشوری نسبت به وقایع ناگوار روی داده رفتارهای پخته و حکیمانه داشته اند؛ چنان که از هر مسئولی در چنین جایگاهی انتظار می رود (به استثنای چند مقام نامسئول در خاورمیانه امروز)، اما رفتار اخیر بانو جاسیندا آردرن، نخست وزیر نیوزلند چیز دیگری بود. او -بدون کوچکترین تظاهری- چون یک قربانی حادثه تروریستی بی قرار و دردمند به سراغ بازماندگان و خانواده های آنان شتافت، به نشانه هم بستگی روسری بر سر گذاشت و مردم و رسانه ها نیز با وی همراه شدند و صدای اذان به دیگران یادآوری کرد که جملگی انسانیم و یک تکه پارچه یا حتی ذکر دینی نباید موجب فاصله بین ما شود، چه رسد موجب کشتار! (بگذارید تا بسیاری از سلمانان را آگاه سازم، که نه پخش اذان از رسانه ها و نه خواندن نماز برای شان و نه روسری بر سر گذاشتن هیچ یک به صرف خود فعل معنوی نبودند، بلکه نفس رفتار نخست وزیر نیوزلند و بسیاری از مردم همراه بود که نه تنها بزرگترین فعل معنوی بوده و معرف اسلام حقیقی است که اجر اخروی آن قابل محاسبه نبوده و نیست). تصویر محزون نخست وزیر نیوزلند که بازماندگان را در آغوش کشید، مهم تر از برج های دبی در قلب های همه به واقع انسان ها برای همیشه حک و ماندگار شد و من برای اولین بار به عنوان یک خاورمیانه ای از بابت داشتن چنین مسئولانی به مردم نیوزلند عبطه خوردم.

در این میان، نامسئولانی از خاورمیانه سریع وارد صحنه شدند و تو گویی خون مسلمانان را فرصتی مغتنم شمردند تا از آن برای تبلیغات انتخاباتی شان و سوار شدن بر امواج عوام فریبی بهره برند و برخی نیز که طی این سال ها در عملیات تروریستی در منطقه از طریق شبه نظامیان شان دست داشته و دارند و به کرات لو رفته و در انزوا افتاده اند، سعی کردند که بازار دکان غرب ستیزی شان را گرم کنند که البته کنف و رسوا شدند؛ آن میزان که بدون این که نیاز باشد از آنان نامی برده شود، همگان آنان را می شناسند.