دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
محمود عباس و صائب عریقات و دولت، تشکیلات فلسطینی و فتح توجه کنند که کلیه قراردادهایی که با اسرائیل دارید و مورد تأیید سازمان ملل و نهادهای ذیربط بوده، تنها مدافعان حقیقی حقوق فلسطینیان و نهادهای فلسطینی هستند و در صورتی که آن ها را نقض یا ملغی کنید، چون شرایط میدانی به نفع اسرائیل و در کنترل آن است، هیج راهی برای احقاق حق تان نخواهید داشت، و این اتفاقاً آرزوی تندروهای اسرائیلی است که تعهدات بین المللی که با شما دارند و برای شان دست و پا گیر است، توسط خودتان ملغی شود و دست شان برای هر اقدامی بر علیه تان باز باشد. به خصوص “پیمان اسلو” که بسیار مهم است، تا زمانی که آن پیمان پا برجاست، تصمیمات آمریکا و اسرائیل کوچکترین تأثیری بر آینده کشور فلسطین و اسرائیل ندارد و تنها برای نجات ترامپ از استیضاح (با کمک لابی اسرائیل) و نخست وزیری مجدد نتانیاهو مفید اند و بس. اینک اهمیت تصویب کشور فلسطین به پایتختی قدس و مرزهای 1967 را در سال 2012 در سازمان ملل بهتر می توانید بفهمید، که نقشه تندروهای اسرائیل را برای ضمیمه خاک کشور فلسطین به اسرائیل چگونه نقش بر آب کرد و هر ساخت و ساز اسرائیل از آن زمان تنها جزو کشور فلسطین است و هیچ اشغالگری نمی تواند ساخته های خودش در کشور دیگر را جزو خاک خودش بداند، نه از نظر حقوق بین الملل و نه هر توافق صلحی و نه توسط کشورهای مختلف جهان و سازمان ملل. اقدامات تان بر علیه معامله قرن باید “معقول، متعادل و حساب شده” باشد و پایبندی به تمامی تعهدات پذیرفته بین المللی تان را در برگیرد و این اسرائیل باشد که آن ها را نقض کند. همین اتفاق تعهد شما و عدم تعهد اسرائیل به قرارداد اسلو بوده که موجب شده جامعه جهانی با شما باشد و کشور شما را در سال 2012 به رسمیت بشناسد و نیاز نباشد برای رسمیت یافتن اش از اسرائیل آن را گدایی کنید و در مقابلش انواعی از امتیازات دهید. درست است که در همان قراردادها و مصوبات ذکر شده که باید گفتگوهای صلح فی مابین همه چیز را روشن کند؛ که هر نوع انعطافی تبعاً باید موازی با هم و هم وزن باشند؛ یک متر مربع زمین در مقابل یک مترمربع زمین و از کشور فلسطین در مرزهای 1967 حتی یک وجب نیز کمتر نشود و هیچ مقام یا دولت فلسطین اجازه آن را ندارد که از کیسه خلیفه ببخشد و سرزمین فلسطین ملک شخصی اش نیست که انعطاف نشان دهد یا ندهد. تمامی همکاری ها در زمینه “امنیتی” را باید با اسرائیل ادامه دهید که برای امنیت خودتان و مردم تان ضروری است و نه فقط الان، بلکه در آینده نیز.
مقامات و نهادهای فلسطینی و به خصوص ابومازن و دولت فلسطین توجه کند به جز مواردی که در بالا ذکر شد (پایبندی به تمامی تعهدات بین المللی سابق تان و همکاری های ضروری، به خصوص امنیتی)، بقیه تصمیماتی را که اعلام کردید در مقابل طرح معامله قرن اتخاذ می کنید، عملی کنید و بدون مانع است. از کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا بخواهید که در مقابل کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند. کشورهای عربی نیز همچون گذشته باید اعلام کنند، هر طرحی که توسط دولت و تشکیلات فلسطینی پذیرفته نباشد، حتی “قابل طرح و بحث” نخواهد بود. برای تصمیمات در مقابل معامله قرن، فتح با حماس نباید هماهنگ باشند، چون از شدت و وزن اقدامات حماس می کاهد (وقتی می گویم شطرنج حساب شده یعنی این)، پس شما اقدامات متعادل تان را انجام دهید و در مقابل حماس نیز در انجام هر نوع اقدامی علیه اسرائیل آزاد است و خودش مسئولیت آن را می پذیرد و به تشکیلات و دولت فلسطین و فتح هم ربطی ندارد. این عدم هماهنگی به فلسطینیان این امکان را می دهد تا هم صلح و اقدامات قانونی را از یک سوی و هم جنگ مسلحانه را از سوی دیگر دنبال کنند تا “ارض موعود فلسطین” (چون کشور فلسطین را از سال 2012 دارید و تنها بخشی از آن در اشغال است و بس).
مابقی حرکات شطرنج حساب شده مان را “به موقع” به شما خواهم گفت، و تنها باز تأکید می کنم، دولت فلسطین از اقدامات و تصمیمات افراطی پرهیز کنید و همه تعهدات تان را پایبند باشید تا عدم پایبندی اسرائیل برایش هزینه داشته باشد. ببینم چه می کنید.