دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)
خوشحالم که اکثریت کردهای اقلیم و حتی برخی از اقلیت های ساکن اقلیم “اینک” به اهمیت و اولویت استقلال نسبت به هر هدفی دیگر پی برده اند و حداقل برخی از اختلافات پیرامون آن را حل کرده اند. با این وجود، ملاحظاتی هست که مسئولانی از اقلیم که درصدد طی این گام های پایانی هستند می بایست در نظر گیرند.
نخست اعلام آزادانه نظرات هر کسی و به خصوص مخالفان است. هم مردم و هم احزاب اقلیم کردستان در سرنوشت مشترک شان شریک اند و حق دارند در هر موردی رأی داشته باشند که برخلاف ماست. آن ها باید اجازه مخالفت و حتی اجازه اقدامات قانونی مخالف داشته باشند. خوشبختانه هم آنان نظرشان را پیرامون همه پرسی استقلال اقلیم کردستان و مناطق مورد مناقشه اعلام کرده اند و هم کشورهای مختلف جهان. با این وجود، کسانی می توانند پیرامون سرنوشت اقلیم کردستان “تصمیم بگیرند”، که در این محدوده جغرافیایی زندگی می کنند و نه هیچ کسی دیگر. حتی احزاب کردی نیز نمی توانند به جای مردم تصمیم بگیرند یا حدس بزنند که چون اکثریت به استقلال رأی می دهند نیازی به همه پرسی نیست. تنها و تنها با برگزاری همه پرسی و تأیید نتیجه آن با رأی مستقیم مردم –ونه پارلمان- است که آن رسمیت می یابد و آن گاه نمایندگانی از اقلیم می توانند به بغداد بروند و درخصوص راه های عملی و قانونی این اراده ملت شان مذاکره کنند. تا پیش از آن، چنین حقی از طرف مردم اقلیم کردستان و مناطقه مورد مناقشه با آنان داده نشده که بتوانند بروند و در این مورد مذاکره کنند. پس عدم مذاکره مقامات اقلیم با دولت عراق درست و حساب شده بوده است. دوم، با وجود احترام برای تمامی دولت هایی که پیرامون استقلال کردستان اظهارنظر کردند، باید بیافزایم که تصمیم گیرنده آنان نیستند و تنها می توانند نظرشان بگویند و تصمیم گیرنده ملت کردستان و اقوام ساکن آن اند که تصمیم شان تنها پس از همه پرسی مشخص می شود. گفتگوی مقامات اقلیم با همسایگان و به خصوص کشورهایی که دارای اقوام کرد هستند، به هیچ وجه برای کسب اجازه از آنان نیست و تنها می خواهند به “اطلاع” آنان برسانند که نگران نباشند و “همین و بس”.
خرسندم چنان که توصیه کرده بودم، مقامات و احزاب اقلیم، کمیته هایی برای پیگیری امور، هم برگزاری همه پرسی و هم انتخابات برای برگزیدن نمایندگان و ریاست اقلیم- ترتیب دادند. گرچه برخی از احزاب و فعالان مخالف بودند که قبل از بازگشایی پارلمان چنین تصمیمی گرفته شود، چون آن را خارج از روال قانونی می دانستند. واقعیت این است که مشکل اقلیم تنها بسته بودن پارلمان نیست، ریاست اقلیم نیز زمانش گذشته است و این چیزی نیست که به صرف گشایش پارلمان حل شود. علاوه بر آن، زمان فعالیت پارلمان نیز پیش از برگزاری همه پرسی تمام می شود. اقلیم کردستان قرار است از یک ایالت فدرال به یک کشور مستقل تبدیل شود و ساختار آن –چه پارلمان و چه ریاست و بسیاری از بخش های دیگر باید بازتعریف شده و چه بسا تغییر یابند. “کشور کردستان که با سیستم فدرال اداره شود” و هر یک از استان ها به ایالت فدرال تبدیل می شوند و آن امکان “اختیارات و تنوع” لازم را به احزاب کردی که در هر منطقه قدرت دارند، می دهد. لذا قانون اساسی جدید باید همه این روندها را مشخص کند. همان طور که قبلاً هم گوشزد کردم، موکول کردن کارها به بحران های حل نشده پیشین، نه تنها به حل شان کمک نخواهد کرد، بلکه به بحران ها خواهد افزود؛ همان گونه که پیش از این چنین شده است. در این مورد احزاب منتقد تازه کار باید برای رسیدن به اهداف شان در جهت حل مشکلات ملت کرد، اهرم فشاری بیش از اعلام مخالفت صرف یا قرائت بیانیه داشته باشند. مردم کرد به شما رأی دادند که مشکلات گذشته را حل کنید، “نه این که بر مشکلات بیافزایید”. تاکنون عملاً عملکردتان تنها بر بحران های گذشته افزوده است! مقامات اقلیم و احزاب پخته تر کرد توجه کنند، که احزاب مخالف باید در مشارکت در همه پرسی استقلال آزاد باشند و هیچ اجباری برای علیه شان اعمال نشود؛ اگر خواستند به سرنوشت کشور مستقل کردستان بپیوندند و اگر مایل نبودند، یعنی آن گونه که قبلاً اعلام کردند، در چارچوب دولت فدرال عراق باشند، پس می توانند در انتخابات آتی عراق به نمایندگی از کردهای مناطق دیگر عراق فعالیت بکنند و طبعاً در کشور کردستان نمی توانند فعالیتی داشته باشند.
مقامات اقلیم باز دقت و توجه کنند، توافقاتی را که خودشان در نشست ها تصویب کردند نباید صرفاً روی کاغذ بماند و باید عملی شود. در زمینه نفت و گاز از این پس تنها با شرکت های روسی، چینی و شرکت های غربی که مایل باشند، قرارداد ببندید. برای فعالیت شرکت های خارجی و سرمایه گذاری نیز علاوه بر کشورهای فوق، کشورهای عربی را (مثل امارات و عربستان که اطلاع دارم، قبلاً از استقلال اقلیم حمایت کرده اند)، جایگزین شرکت های کشورهایی کنید که مخالف استقلال کردستان هستند (در این مورد مقامات حزب دموکرات کردستان و به خصوص خانواده بارزانی خوب توجه کنند).
برخی از این کشورهایی که زحمت کشیدند و درباره استقلال کردستان عراق فراتر از نظر پیش رفتند و حتی تلویحاً تهدید کردند، خودشان دارای کارنامه بسیار تأسف باری در همین چند سال اخیر با کردها و سایر اقوام شان هستند و با چراغ سبز به داعش برای حمله به اقلیم کردستان، عملاً نمک خوردند و نمک دان شکستند. (حکایت آن شخصی بود که هزار نقص جسمی و اخلاقی داشت، رفت درب خانه زیباترین دختر شهر را زد و گفت می خواستم بگویم روی خواستگاری من یکی حساب نکنید!) “آنان نباید هیچ آینده ای در کشور کردستان داشته باشند”.
درضمن، تصمیمی که کشورهای ائتلاف برای تشکیل ارتشی یکپارچه برای کردستان گرفتند، تصمیمی در مسیری درست بود و علاوه بر آن، در زمینه “سیستم امنیتی نیروهای امنیتی” نیز نیاز به چنین باز سازماندهی دارید. باید حرکت در مسیر استقلال علاوه بر احزاب و مقامات اقلیم به یک جنبش مردمی بدل شده و دیده شود.
توصیه دوستانه و خیرخواهانه من به اقوام و اقلیت های پیرامون اقلیم کردستان این است که به جای نگرانی از بابت تشکیل کشور کردستان در آن سوی مناطق تان، نگران اوضاع در مناطق خودتان، پس از رفتن داعش باشید. از هم اینک در موصل پیداست که با کوتاهی در آنجا، قرار است شبه نظامیان رژیم ایران بر شما حکومت کنند و با در بوق و کرنا کردن استقلال اقلیم، توجه ها را به آن سمت مشغول کرده و با چراغ خاموش در حال قبضه مناطق اقلیت نشین و سنی نشین عراق هستند. تشکیل اقلیم های سنی نشین و اقلیم اقلیت نشین را در دستور کار بگذارید و اگر خودتان آن را طلب کردید، آمریکا و کشورهای دموکرات از شما حمایت می کنند، اما اگر شما مطالبه اش را نداشته باشید، آنان نیز اقدامی نخواهند کرد. کشورهای امارات و عربستان نیز متوجه فتنه ای که رژیم ایران در پشت ساقط کردن داعش بدنبال اش هستند، شده اند و از شما حمایت می کنند. اگر اختیارتان بیافتد دست دولت مرکزی عراق با اکثریت شیعه، سپاه قدس و سپاه بدر بلایی به سرتان بیاورند که دوباره به خصوص جوانان تان به دامن گروه تروریستی دیگر در مناطق سنی نشین مشابه داعش و القاعده پناه برند (و پس از این همه کشتار و ویرانی، دوباره روز از نو، روزی از نو)، همچنان که پیش از این در زمان مالکی چنین کردند. دیدید تک تک پیشگویی های که پیرامون رفتار رژیم ایران در عراق انجام داده بودیم، اتفاق افتاد، “چون ما سال هاست این روسیاهان تاریخ را می شناسیم”.