دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
اول: دیروز حقیقتاً روز خبرنگار بود، نه بدین سبب که به شکلی قراردادی قرار بود جشنی گرفته شود یا تعدادی جایزه بگیرند و ما برای خبرنگاران دست بزنیم و روزشان را تبریک بگوییم، بلکه بدین سبب که یکبار دیگر خبرنگاری را هنگام “ایفای نقش و وظیفه شغلی اش” قربانی کردند و به قتل رساندند. از نادر لحظاتی بود که من با تماشای مضبح یک خبرنگار توسط جنایتکار و زورگویی دیگر، در کمال تعجب نسبت به شغل روزنامه نگاریم،” احساس مباهات و حتی افتخار” کردم. آن تصاویری زنده، نشان دهنده “رسالت مقدّسی” است که هر خبرنگار و روزنامه نگاری را وا می دارد تا با وجود درک تمامی آن خطرات به وظیفه انسانی خویش که خبرسانی است -و به خصوص از مناطقی که کمتر خبر از آنجا مخابره می شود، عمل کند.
دوم: اما قاتلان داعش اگر با این اعمال مشمئز کننده و ضد اسلامی و ضد انسانی شان می خواستند، آمریکا و جامعه جهانی را از مجازات شان منصرف سازند، باید بگویم که آن درست نتیجه عکس داشت و آن تصاویر نه تنها گویای میزان توحش و جنایات داعش بود که اهمیت اقدام فوری جامعه جهانی را گوشزد می کرد تا داعشیان را به سزای اعمال شان برسانند و حتی مجوزی شد که افکاری عمومی جامعه جهانی هر گونه اقدام دولتمردان و نظامیان آمریکا و غرب را مشروع و محق می ساخت و با چنان نمایشی شما –بدون این که بدانید و بفهمید- دست آمریکا و متحدان اش برای هر گونه اقدامی جهت ممانعت از جنایتی مشابه توسط شما باز گذاشتید و دلیلی دیگر بر این که شما مشتی متعصب و وحشی بی سواد بیشتر نیستید و همان گونه که توسط دیگران ناگهان ظهور کردید، به سرعت طی شطرنجی حساب شده محو خواهید شد.
سوم: روزی که آمریکا حمله برای فتح بغداد و سقوط صدام را آغاز کرد، رسانه ها دو خبر متفاوت را گزارش کردند که من ارتباطی معنادار بین شان یافتم. نخستین خبر پیرامون تجهیزات سربازان آمریکایی بود که برخورداری از جلیقه ضد گلوله (برای حفاظت از جان سربازانش) و لپ تاپ برایم جلب نظر کرد و دومین خبر از جلیقه های انفجاری گزارش می داد که صدام به فداییان خود می داد تا به شکلی انتحاری خود را منفجر کنند تا میزان جان نثاری شان را به ثبوت برسانند. آن برایم پیش از اعلام نتیجه جنگ، خبر از فرهنگ پیروز میدان را می داد که یکی به سوی مرگ و دیگری به سوی زندگی می راند (مصداق این عبارت معروف که “دنیا مزرعه آخرت است” و کس یا فرهنگی که مرگ و نیستی می کارد، همان را نیز درو خواهد کرد و کس یا فرهنگی که زندگی می دهد، ماندگار و پیروز پا بر جا خواهد ماند) دیروز نیز برایم فرجام این نبرد چون آیینه ای روشن آشکار شد؛ پس: “به نام زندگی”.