به اردوغان؛ اساساً مشكل تان جاي ديگري است!

0
137

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

اردوغان اخيراً سخناني ايراد كرده كه در تركيه بسيار بحث انگيز شده و برخي از آن ها به فراتر از تخصص او مي رود كه ضروري است، برايش روشن و تشريح شوند.

نخست كشف قاره آمريكا. اين كه پاي انسان هايي به قاره آمريكا قبل از كلمب باز شده باشد، جاي بحث نيست؛ چون وقتي آنان و بدنبال شان اسپانيايي ها به آمريكاي مركزي و جنوبي پاي گذاشتند، هم تمدن هايي را در آنجا مشاهده كردند كه توسط بوميان پايه گذاري و اداره مي شدند (همچون اينكاها) و يا بقايايي شگفت انگيز به اصطلاح تمدن هاي ديگر (ماياها و آزتكها). اگر منظورتان نخستين انسان هايي است كه از سرزمين هاي شرقي پاي به آمريكا گذاشتند، بايد بگويم كه كانديداهاي قوي ديگري نيز وجود دارند؛ وايكينگ ها، چيني ها، مصريان و حتي گروه كوچكي از عبريان. البته مستندات چيني ها از همه قوي تر است و آنان سفرنامه اي با بيان جزئيات مشاهدات از مناطق و مردم و آداب رسوم بوميان قاره آمريكا پيش از كلمب در اختيار دارند. با اين همه، آنچه كشف قاره آمريكا را مهم جلوه مي دهد، نه پا گذاشتن نخستين انسان ها از شرق بدانجا (چون مسابقه اي بچگانه كه مدنظر نيست تا ببينيم چه كسي اول سوك سوك كرده است!) كه تحول و رشد جامعه بومي آنجا تحت تأثير تمدن اروپايي است كه موجب سقوط تمدن هاي خشن و متوحش بوميان باستاني آنجا شده (كه اينجا جاي بحث بر سر فجايع آن تمدن هاي بومي باستان نيست) و به تدريج به جوامع مترقي و حتي پيشرفته امروزين بدل شده اند كه از اين نظر تنها “پس از كلمب” است كه چنين تغييراتي در قاره آمريكا روي مي دهد و اهميت اش و تفاوت اش با ديگر كنديداها نيز همين است. با اين همه، پرداختن به اين مباحث، كار يك سياستمدار نيست كه با دستور حكومتي، پروژه هاي تحقيقاتي در اين زمينه را سفارش دهد و اين كار دانشگاهيان و دانشگاه ها و پژوهشگران و پژوهشكده هاست (و گرنه چون روضه خوان هاي حكومتي ايران كه از اين دست حكم هاي مسخره حكومتي براي تأسيس تمدن ايراني و اسلامي صادر مي كنند، نزد متخصصين مايه مضحكه مي شويد). اما اين كه چرا اينك شما بدين قضيه مي پردازيد، آن هم وقتي كه جامعه جهاني امروز چيزي به جز توحش اسلامي از تقريباً تمامي اسلام گرايان حال حاضر جهان نمي بينند و شما كه مثلاً اسلام گرايان ميانه رو خوانده مي شديد، از تمدن اسلامي حرف مي زنيد، ولي به متوحشين و جنون زدگان داعش عملاً كمك مي كنيد، فكر مي كنم حركت انحرافي مناسبي براي ردگم كني نيست (مشابه همايش هاي درباري و فرمايشي كه روضه خوان هاي ايران برپا مي كنند، تا توحش و ناداني شان را بپوشانند؛ غافل از اين كه خوك با ماتيك زدن زيبا نمي شود) و لااقل امروزه دستان تان براي همه رو شده است.

دوم جايگاه زنان و نقش مادران. در ادعاي دوم تان در مقايسه با ادعاي پيشين، لااقل صداقت داشتيد. مادري تنها يكي از نقش هايي است كه يك زن در زندگي ايفاء مي كند (همسري، خواهري و نقش هاي اجتماعي، فرهنگي و حتي سياسي از موارد ديگر مي توانند باشند) و البته معمولاً مهمترين شان، همان گونه كه پدري تنها يكي از نقش هايي است كه مردان بازي مي كنند (شوهري، برادري، نان آوري و نقش هاي اجتماعي و فرهنگي و سياسي از موارد ديگر) و نكته جالب اينجاست كه اتفاقاً زنان وقتي نقش يا مسئوليت ديگري را مي پذيرند، آن هرگز نمي تواند باعث فراموشي يا كمرنگي نقش مادري شان شود و حتي با زور نيز نمي توان آنان را واداشت تا نقش مادري شان را فراموش كه هيچ، حتي از اولويت اول شان خارج كنند و در نقطه مقابل نزد مردان بسيار پيش مي آيد كه نقش هايي كه در خارج از خانه و به خصوص در شغل هاي خارج از منزل شان دارند، باعث شود كه نقش پدري و شوهري شان كمرنگ و بعضاً حتي فراموش شود كه با هشدارهاي ساير اعضاي خانه برخي هوشيار مي شوند و به برخي نيز نه.

پيرامون اين موضوع كه زن و مرد با هم تفاوت دارند و قبل از شما نيز خيلي از اسلام گرايان بدان پرداخته اند و بسياري نيز هنوز گرفتارش هستند، بايد بگويم كه “ميزان زيادي” مغلطه و سفسطه وجود دارد. هيچ دو مردي نيز در دنيا نمي يابيد كه مثل يكديگر باشند و حتي پدران و پسران با هم فرق مي كنند و جالب تر اين كه تفاوت يك پسر با مادرش يا يك دختر با پدرش عمدتاً كمتر از تفاوت دو مرد يا دو زن غيرفاميل با يكديگر است و هيچ يك نمي تواند بهانه اي براي تبعيض و نابرابري انسان ها (مرد، زن يا دگرجنس) باشند (البته اين كه شما از بين تمام تفاوت هاي انسان ها با هم، تنها به تفاوت جنسي شان معطوف شده ايد، مشكل تنها شما نيست و بسياري از اسلام گرايان امروز نيز متأسفانه دين و اسلام را در حد كمر به پايين شان دانسته و خلاصه مي كنند!!). انسان ها از منظر دين و دنيا داراي حقوقي يكسان هستند و هر گونه تأويلي از دين براي مشروعيت بخشي به تسلط گروهي بر گروهي ديگر مصداق ظلم و ضد دين و ضد انسانيت است. اينكه همسر شما (و احياناً همسر برخي ديگر از اسلام گرايان كه درك درستي از دين و اسلام ندارند و رسوم اعراب 1400 سال پيش را با اسلام عوضي گرفته اند) برابري نمي خواهد و عدالت مي خواهد، به اين معني نيست كه هيچ زني برابري نمي خواهد و اساساً در دنيايي به سر نمي بريم كه يك حكم كلي براي همگان صادر كنيم و هر انساني و زني در زندگي حق دارد كه آن گونه كه مي انديشد و مي پسندد، برگزيند و رفتار كند و دخالت در زندگي خصوصي مردم، حقي است كه خداوند حتي به پيامبرانش نداده، چه رسد من و شما.

گذشته از اين ها، اساساً مشكل شما تنها اين مباحث نيست و بسيار فراتر از آن مي رود. شما بين دو خوانش از اسلام گرايان در خاورميانه امروز سرگردانيد و مسأله مهمتر از آن، اين است كه آن به فراتر از “خانوده تان” و حتي حزب عدالت و توسعه رفته و مشكلي براي تمام تركيه شده است: اول خوانشي است كه ترك هاي اسلام گراي مدرن و ميانه رو دارند و اتفاقاً همين خوانش موجب محبوبيت سريع شما در ابتداي بهار عربي شد كه اكثريت بزرگي از ترك هاي اسلام گرا به همين خوانش از اسلام گرايش دارند. دوم شما گرفتار خوانشي از اسلام شده ايد كه معمولاً يك گروه اقليت اسلام گراي عرب در سرزميني ديگر در خاورميانه مي تواند داشته باشد كه متعصب و بسته بار آيد. هر دوي ما مي دانيم خاستگاه آن كجاست و آنچه خطرناك تر است، كه اين خوانش از اسلام شما، كه با دفاع از اخون المسلمين شروع شد و به دفاع از ديوانگان داعش كشيده شد، شما را نه تنها از موفق ترين كشور در كوران بهار عربي به منزوي ترين كشور در منطقه بدل كرده است كه مي رود، باعث سقوط تان شود و شما نيز اصلاً متوجه آن نيستيد، همان گونه كه در مصر شما و مرسي با وجود هشدارهاي مكرر متوجه نبوديد و نشديد، تا آنجا كار از دستان در رفت.

مقاله قبلی«مرد پرنده» نامزد بیشترین جوایز اسپیریت ۲۰۱۵ شد
مقاله بعدیآنچه که در جلسه مجمع روحانیون گذشت
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکتر کاوه‌ احمدی‌ علی‌آبادی‌ تاکنون تحصیلات دانشگاهی را در مقطع دکترای جامعه شناسی (Ph.D) با عنوان دانشجوی ممتاز از تگزاس و مقطع فوق‌ دکترای‌ (Post Doctoral of Philosophy) فلسفه‌ علم‌ به همراه گواهی "ارزیابی کمال" از دانشگاه‌ آبردین‌ (Aberdeen) در داکوتای‌ جنوبی‌ آمریکا به پایان رسانده و و اینک عضو هیئت علمی (ACADEMIC BOARD) دانشگاه آبردین (ABERDEEN) با رتبه پروفسوری (PROFESSORSHIP) است. ایشان موفق به دریافت درجه دانشمندی (scientist) در رشته فلسفه علم با رساله "روش شناسی علم و فلسفه" و انتخاب به عنوان دانشمند برجسته (Distinguished scientist) سال 2008 از طرف دانشگاه آبردین شدند. دارای 14 عنوان کتاب چاپ شده، 6 عنوان در نوبت چاپ، بیش از 45 پژوهش و مقاله علمی از کنفرانس ها و همایش های ملی و بین المللی و فراتر از 120 عنوان مقاله در نشریات کثیرالانتشار بوده و دارای 11 جایزه و لوح تقدیر و سپاس از جشنواره ها و مراکز علمی و آکادمی مختلف است. در حال حاضر ایشان عضو جامعه شناسان بدون مرز (Sociologists without borders (ss هستند.