از سی وچهار سال پیش، که رژیم خودکامه اسلامی، کشور عزیز ما را اشغال کرده است؛ تمام عملکردهای این حکومت ناشایست، همینطور واکنش هائی که نسبت به نظرگاههای دیگر دولتها از خویش ابراز می کند؛ و نیز آنچه که در مورد دخالت هایی که در مسائل مربوط به دیگر کشورها دارد؛ و هر آنچه که غلط انجام می دهد و مورد اعتراض نیز واقع می شود؛ همه روزه از مباحث دائمی خبرگزاری های جهان، بخش وسیعی از رسانه های گروهی، اعم از گفتاری و شنیداری، و یا تصویری و دیداری، همچنین سایت های خبری دنیا، به پخش نمودن اخبار مربوط به آنها اختصاص یافته است!
اینکه هر خبری مورد توجه این خبرگزاریها و رسانه ها قرار داشته باشد؛ لازمه به وجود آمدن آنها، جهت رساندن تازه ترین خبرها به مردم گیتی است. اما اینکه مدیران این رسانه ها، و نیز بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی روز، در سرمقاله هائی که می نویسند و منتشر می کنند، هرچه که خواستند و به نظر خودشان صحیح آمد را بنویسند؛ این دیگر به هیچوجه لازمه فعالیت های آنها نیست، و هرگز در یک رسانه با مدیریتی مسؤل انجام نخواهد شد.
بعضی از تحلیلگران مسائل سیاسی، که در مورد رویدادهای داخل ایران مطالبی را تحلیل می کنند؛ چون شناخت شان به خصوصیات آخوندها و حکومت آنها محدود و نسبی است؛ نمی توانند کاری ارزشمند، بدون ایراد و قابل توجه به شنوندگان و بینندگان و کاربران خود ارائه بدهند. از اینرو، و به دلیل محدودیت هائی که دارند؛ خرد کافی برای چنین امر مهمی را ندارند. در نتیجه چنین نابخردی ها و عدم شناخت ذات و ظاهر و باطن آخوندهای کلاش، متأسفانه آبی زیر پوست این حکومت نالایق و بدسرشت می اندازند؛ و نمی دانند که انجام شدن چنین عملی، ظلم آشکاری به ملت مورد ستم ایران است!
یکی از بدترین این نوشته ها و تحلیل های غیر منطبق با حقیقت از سوی تحلیلگران، ابراز این عقیده است که امسال با مصادف شدن با برگزاری انتخابات در حکومت اسلامی، و به ریاست جمهوری رسیدن حسن روحانی، احتمالا امسال این رژیم، چهره سیاسی قدرتمندی را از خودش به جهانیان ارائه خواهد داد؛ و عملکرد رئیس جمهور جدید رژیم آخوندی، در رابطه با روابط بین الملل حکومت و دولت شان با سایر دول دنیا، تأثیرات سیاسی بسزائی در خارج و در داخل کشور خواهد داشت!
چنین سخن پوچ و استدلال یاوه ای را باید کسانی به کار ببرند، که قبل از روحانی، دیگر رؤسای جمهور این حکومت را ندیده باشند و نشناسند. ندانند که همین آقای رهبر، که خودش هم دو دوره متوالی در پست ریاست جمهوری حضور داشته است؛ اگر نه در میان همه سران حکومت های جهان، بلکه در میان کشورهای منطقه، به ویژه در بین شیخ نشینان، چه قرب و منزلتی داشته است؟ یکی از کسانی که در زمان ریاست جمهوری اش، هنگام شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی غرائی در آنجا ایراد کرد؛ همین رهبر جنایتکار حکومت قاتلان بود؛ که تأثیر زیادی بر سایر شرکت کنندگان در آن اجلاس گذاشته بود.
یا همین روباه مکار انقلاب، شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی، با مطرح نمودن ” دوره پنج ساله سازندگی “، چقدر خودش را بر سر زبانها انداخت و به سردار سازندگی شهرت یافته بود!
سید خندان، محمد خاتمی، که با مطرح نمودن ” گفتگوی تمدنها ” در سازمان ملل متحد، توانست چهره نسبتا باسوادی از خودش به آنها بنمایاند؛ پیشنهادش تا ماهها بعد از برگشتن او از آمریکا مورد بحث رسانه و سیاستمداران جهان بود!
حسن روحانی، هر چقدر که زرنگ و زبده باشد که نیست، از آنها آگاه تر نخواهد بود. همگی شان وقیح و رند و شارلاتان هستند؛ همگی شان جز به منافع خودشان و حفظ نظام پوسیده شان نمی اندیشند؛ همگی شان هیچ چیزی بارشان نیست؛ چه مدرک تحصیلی حقیقی داشته باشند، و چه آنکه با تبانی با یک دانشگاه خارجی یا داخلی، و پرداختن نمودن هزینه ای هنگفت، و دادن رشوه کلان آن را به دست آورده باشند؛ هیولاهائی هستند که همین کشورهای قدرتمند جهان، برای به تباهی کشاندن مملکت باستانی ما، و دسترسی ایشان بر هست و نیست ملت شریف ایران، بر میهن ما مسلط نمودند!
آنچه که بر ایرانیاران حقیقی است، مطرح کردن دسیسه های ابرقدرتان، و خلاف بودن خلیفه مسلمین و نوکرهایش، و نشان دادن چهره واقعی همه اینها، به تمامی جوامع بین المللی است. نه آنکه همه این تحلیل های بی پایه و اساس را بخوانند و بشنوند، ولی به آنها معترض نشوند که چرا با این هندوانه های سیاسی، که زیر بغل ایادی این رژیم شیطانی می گذارید؛ آب را به آسیاب دشمن می ریزید، و در این رهگذر پیروزی مردم ایران بر آنها، و ساقط نمودن حکومت ننگین شان را به تعویق می اندازید؟!
بهار 2572 آریائی هلند
محترم مومنی روحی