برجام، یا بازگشت به مذاکرات ۲۰۱۵؟ !!

0
167

اگر به تیتر و عنوان پرسش گونه این نوشتار بخندید و آن را مورد تمسخر خودتان قرار بدهید؟ باید بگویم، که صد در صد حق با شماست. پس بیائید به اتفاق هم، گوینده نادان و بی سواد فحوای این بیان دور از تعقل و درایت را، هم مورد استهزاء خویش قرار بدهیم؛ و هم در حد لزوم و توان خود، بررسی واقع بینانه مختصری، در باره اموری داشته باشیم؛ که افرادی همچون او، به خصوص طرفداران نابخرد فرد مورد نظر به آنها مشغول می باشند !

مخصوصا نسبت به کسی، که از تمامی موارد مطرح در این جهان بزرگ، فقط سودجوئی و قدرت پرستی و ستمگری را آموخته و انجام می دهد. چون که این فرد نالایق، در طول سی و دو سالی که از حکومت نامبارک و پلیدش در کشور ما می گذرد. افکار غلط و نادرست و عامیانه خویش را، نسبت به ملتی به مرحله اجرا می گذارد؛ که نه به سود آن مردم است؛ و نه دردی از آحاد آن جامعه را التیام می بخشد!

شاعر دانا می گوید: « از کمالات شیخ ما این است **** شیره را خورد گفت شیرین است »!

در مورد کنش ها و عقاید غیر متخصصانه افراد عادی و عامی جامعه، نمی توان به راحتی در باره هر امری که ایشان به آن می پردازند. با دیدی انتقاد آمیز نگریست؛ و در مورد موضوعی که آنها ابراز می دارند؛ نظر داد و اظهار عقیده نمود. برعکس، در رابطه با کسانی که به اصطلاح شخصیت بارز و دهان پرکنی درون اجتماعات بشری دارند. چنانچه خوش کردار و دارای سابقه خوبی هم باشند؟ می توان از کارهای شان تمجید نمود، و آنان را جهت انجام دادن امور شایسته ای که به آنها مشغول می باشند. مورد تشویق هم قرار داد!

اما، در این جهان گسترده کسانی را هم می شناسیم؛ که درون یاران و همدستان امثال خودشان، به عنوان شخصیتی بارز و برجسته مطرح هستند؛ ولی در میان بیشتر آحاد مردم سرزمینی، که متاسفانه این ستمگران در آنجا حضور اشغالگرانه یافته اند؛ و نیز نزد کارشناسان امور اجتماعی در دیگر جوامع بشری، به خصوص بین سیاستمداران دنیا، که بدون واهمه از عواقب پیش بینی ها و بیان نظرات سیاستمدارانه خودشان، حرف های خود را می زنند و بیمی از دیگران ندارند؛ و نه در مورد ابراز عقایدشان نسبت به آنچه که مطرح می کنند. نیازمند دریافت کردن مجوز، از عاملان آن امور و کسانی که کردار و گفتار غیر منطقی ایشان را تفسیر می کنند نمی باشند؛ که چرا و به چه مجوزی با اینگونه افراد پر ادعا برخورد واقع بینانه و اصولی در مسائل سیاسی داشته اند؟! و به راحتی می توانند، دیدگاه های آگاهانه خود را عنوان کنند. و گاها نتایج درستی هم از اظهارات خود به دست بیاورند. و به اطلاع همگان نیز برسانند؛ که خطاکاران در این رابطه، نه عددی به حساب می آیند؛ و نه کسی به ابراز نظر آنان اهمیتی می دهد!

اما در موقعیت کنونی، در بیشتر نقاط این گیتی پهناور، شخصیت های بدون هرگونه تشخص حقیقی و حتی حقوقی هم وجود دارند؛ که هنگام بیان دیدگاه خود، در رابطه با پرسش هائی که از ایشان می شود. آنچنان ساده لوحانه و غیر متخصصانه و سهل انگارانه به سؤآلات مربوطه پاسخ می دهند؛ که گوئی این افراد(شخصیت های مورد سؤآل )، ظاهرا در هیچ رابطه ای از مسائل جاری در جهان، به خصوص در امور سیاسی و حتی اقتصادی هم، کم ترین تجربه قابل بیان و مطرح شدن نزد دیگران را ندارند. ولی در حد بی نهایت، دارای دیدگاه های اشتباه و خودمحورانه و غیر تخصصی می باشند؛ که روشنفکران دنیا را هم متعجب می سازند. چه رسد به آنانی، که یا هیچگونه تجربه ای در مسائل مطرح در جوامع بین المللی را ندارند. یا اگر هم داشته باشند؟ افکار و نظرگاه خودشان در باره موضوعات مطرح شده را پنهان می کنند. تا مورد آزار عوامل و طرفداران آن بی خردان واقع نشوند!

چنین کسانی که بیانات و کنش های شان به دور از بینش صحیح و اصول بین المللی است؛ و واکنش های شان به امور جاری در دیاری که اشغال نموده اند. دور از شؤنات انسانی و بشر دوستانه است. می توان به آسودگی و بدون واهمه از بازتاب های منفی دیگران یا خود ایشان، رفتار و کردار و گفتارشان را زیر ذره بین گذاشت؛ و در باره آنچه می کنند نظر منتقدانه داد!

آخوند سید علی خامنه ای، روضه خوان یک تومانی چهل و اندی سال پیش، که پس از به درک واصل شدن خمینی دجال ، اولین رهبر رژیم خودکامگان در ایران، به یاری رفسنجانی مکار توسط شورای انقلاب شوم آخوندی به مقام دومین رهبری در این حاکمیت بری از شؤنات انسانی رسیده است. که به پندار نگارنده این نوشتار، فقط رهبر مجموعه طرفداران عاری از خرد خودش می باشد؛ و نزد مردم میهن پرست ایران چنین جایگاهی را ندارد. گوئی نه خودش در جریان مسائل سیاسی مربوط به حاکمیت استبدادی رژیم منفورشان قرار دارد؛ و نه مشاوران بی کمال و بی خردش نیز، وی را در جریان آنچه که اکنون در دنیا مطرح است می گذارند!

کسی که در ارتباط با موضوع فراگیر کنونی، در خصوص مذاکرات سلسله وار مربوط به توافق بین المللی، در مورد فعالیت های اتمی حکومت جبار و غیر قانونی اسلامی « برنامه جامع اقدام مشترک = برجام » چیزی نمی داند. هنگامی که با مشاوران و مزدورانش در این باره گرم گفتگو و داد و ستد کلامی بوده است. به ایشان یادآوری می کند: از به کار بردن واژه « برجام » خودداری کنند و بگذرند؛ و فقط عبارتی را که همان مفهوم را می رساند « توافق ۲۰۱۵ » را به کار بگیرند!

هر چند که چنین اظهار نظر بی خردانه ای، می تواند و امکان دارد برخاسته از اثر ماده چسبانده شده بر « حقه ی وافور » حضرت آقا!!! باشد؛ که پول و همه دارائی های این ملت رنجدیده را می چاپد و حیف و میل می کند؟!

آیا برای اعوان و انصار ظاهرا دانش پژوه او، که در مقام استادی دانشگاه های سرزمینی که بر آن استیلا یافته اند هستند. خفت آور نیست؟ که با علم به ناآگاهی های رهبر عالیقدرشان، هنوز حتی در خفا و پنهانی هم، وی را با مضامین و مصداق اصلی مطرح در چنین مذاکراتی آشنا ننموده اند؟ که در حقیقت کنش های همین سیستم جهنمی، که نام حکومت هم برای شان زیاد می باشد موجب گشته است؛ که دولتمردان کشورهای قدرتمند جهان، به خاطر اشتباهات مکرر این اشغالگران، هر از چند گاهی دور هم جمع می شوند. تا باز هم آن را مورد سنجش گروه خود( که تا قبل از خروج ایالات متحده از آن، منصوب به « پنج به علاوه یک » بود. اما اکنون « چهار به علاوه یک » نامیده می شود) ؛ که هم اکنون در حال برگزاری هفتمین نشست مذاکرات هسته ای در وین پایتخت کشور اتریش می باشند؛ و به همین دلیل گرد هم آمده اند. تا باز هم در مورد فعالیت های اتمی همین جانیان حاکم بر ایران به گفتگو بپردازند!

این موضوع که چند سال متمادی از آغاز آن می گذرد. ظاهرا در جریان یکی از همین گفتگوها که در سال ۲۰۱۵ میلادی آغاز شد؛ و تا سال ۲۰۱۸ میلادی، پس از چند سری از همین مذاکرات طولانی، طرفین مقابل با حاکمیت آخوندی را بر آن داشت. تا با ارائه شروط لازم به نمایندگان رژیم آحوندی، که در آن نشست بسیار مهم حضور یافته بودند. به یک توافق کلی رساند؛ که همگی شان ملزم به رعایت اصول مندرج در آن گشتند!

اما از آنجائی که رژیم، همچنان و بدون بها دادن به تعهدات خود، نه فقط به این کار ادامه داده است. بلکه به طور مستمر بر میزان تولید اورانیوم با غنای غیر قانونی آن مشغول است. در حدی که چند ماه پیش خودشان گفتند؛ که غنای اورانیومی را که تولید می کنند به واحد غنای شصت درجه از خلوص آن ارتقاء داده انده. اما پس از گذشتن همین مدت کوتاه، دیروز ( دوشنبه هشتم آ‌ذر ۱۴۰۰ خورشیدی، برابر با بیست و نهم نوامبر ۲۰۲۱ میلادی اعلام کرده اند. در حال ایجاد امکانات، جهت رساندن غنای اورانیوم با خلوص نود درجه می باشند. البته به تفسیر دولتمردان اسرائیل، ظرف دو ماه پیش رو، آخوندها خواهند توانست. اورانیوم با خلوس آنچه که حالا اعلام می کنند غنی نمایند !

البته چنین امکانی وجود دارد. ولی حتی اگر در موقعیت فعلی دروغ هم بگویند؟ به احتمال نزدیک به یقین، چنانچه خدای ناکرده بر سر قدرت اهریمنی خویش در ایران باقی بمانند؟ با توجه به آنچه که این روزها دولتمردان اسرائیلی در خبرگزاری های رسانه های معروف دنیا مطرح می کنند. سران رژیم حتی به دروغ هم که شده، رقم ادعای خودشان در این مورد را بالاتر هم می برند؛ که اسرائیل و شیخ نشین های حوزه خلیج همیشه پارس را، مورد تهدید خویش قرار بدهند!

با این تفاصیل است، که بیان توضیحات نابخردانه رهبر حکومت ولائی – فقاهتی حکومت آخوندی، برای ابراز فضل یا ارائه حکم و دستور صاحب نظرانه خود به نوکران و مزدوران و جیره خواران حاکمیت رسوای شان، پیشنهادی را ارائه می دهد؛ که به خودی خود به همین وجه وجود دارد؛ و نیازی نیست که مقام عظما، شیره گوارای یکی از میوه جات ایرانزمین، مانند انگور، توت یا خرما را بخورد. بعد با قاطعیت ابراز کارشناسی در آن مورد بکند و بگوید: « شیرین است!

به همین دلیل مضمون این بیت کنایه آمیز در مورد چنین شخصیت بری از هرگونه تشخصی مصداق می یابد: « از کمالات شیخ ما این است **** شیره را خورد و گفت شیرین است » !!!

مقاله قبلیرافائل گروسی: احیای «برجام» بسیار دشوار خواهد بود
مقاله بعدیسازمان ملل، دولت طالبان در افغانستان را به رسمیت نشناخت
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.