بخشش های غیر مجاز از خوان گسترده ایرانزمین به بیگانگان !

0
131

استکبار جهانی، به ویژه آپاچی های وحشی آمریکائی، در نهایت رذالت و پستی ، محیلانه ملتی ساده انگار را فریفتند؛ تا با منقرض ساختن حکومت هفت هزار ساله پادشاهی در ایران، ننگین ترین جمهوری جهان را، بدون کمترین احساس مسؤلیت نسبت به مردم بی دفاع ایران جایگزین آن نمودند. چرا که می خواستند، مدافع حقوق اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و مادی و معنوی آنان ( پادشاه فقید ایران ) را از سر راهشان بردارند؛ و رهبران بی خرد و بی فرهنگ و جنایتکار و دزد و غارتگر حکومت منفور اسلامی را، با برپائی انقلاب شوم اسلامی، جایگزین آن سازند!

این کار را از آن باب به انجام رسانیدند؛ که خوان همیشه گسترده سرزمین آکنده از نعمت ما را، تا زمانی که بخواهند بر روی خودشان و متحدان خویش، باز و آماده چپاول بگذارند؛ که هر چه می خواهند و نیاز دارند را، بی اجازه و یا با اجازه، بدزدند و ببرند و بخورند. و در این رهگذر، مملکت و ملت دیار خود را فربه تر نمایند؛ ولی ملت و مملکت ایرانزمین را، روز به روز درمانده تر و فقیرتر و نیازمندتر بگردانند!

همگی شان تا حلقوم شان خورده بودند، غیر از آژانس بین المللی انرژی اتمی، که مسؤلان این نهاد بین المللی هم، به مدد قدرت پرستی حاکمیت اهریمنی جمهوری خونخوار اسلامی، و دولت های بی کفایت و دزد و بی اختیار آن، و صد البته بی خیالی و بی مسؤلیتی مردم توانگر کشور، و ناتوانی عده ای مظلوم ظالم پرور به نام طبقه محروم و بی دفاع ایرانزمین، در حال رساندن خویش به بخشهائی از نعمت های این خوان پر نعمت هستند!

به دنبال تمدید توافق اولیه اتمی ایران و گروه 1+5 به مدت چهار ماه دیگر و انجام شدن مذاکرات بیشتر، آژانس بین المللی انرژی اتمی، وابسته به سازمان ملل متحد گفت، طبق شرایط توافق، برای اجرای عمل نظارت بر برنامه اتمی ایران، به یک میلیون یوروی دیگر نیاز دارد. ایران، آلمان، آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه و فرانسه پیشنهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی را پذیرفته اند. بر این اساس، تمدید توافق اولیه جمهوری اسلامی و شش قدرت بزرگ جهان، تا 24 نوامبر سال جاری میلادی، برابر با سوم آذرماه سال جاری خورشیدی، جهت ادامه مذاکرات مربوطه، و نیز ادامه نظارت آژانس بر چگونگی پایبندی حکومت ایران بر تعهداتی که ملزم به اجرای آنها می باشد؛ مبلغ درخواستی آژانس به این سازمان داده خواهد شد!

وقتی بچه های غزه و لبنان و سوریه، بیشتر از فرزندان نیازمند ملت ایران، از کمکهای همه جانبه جمهوری رذل و خبیث اسلامی برخوردار می شوند؛ هنگامی که در نظر این منحوس ترین حاکمیت گیتی در طول تاریخ بشری، همه جهانیان حق دارند به جز مردم ستمدیده ایرانی، وقتی موضوع بقای ننگین جمهوری بی خردان در ایران، حتی برای مخالفان ظاهری و موافقان پنهانی ایشان، مهم تر است تا حفظ آثار باستانی هزاران ساله یک سرزمین باستانی، کارگزاران و مسؤلان آژانس بین المللی انرژی اتمی، آنقدر هوشیاری دارند، که ایشان هم خودشان را در کنار خوان پر از نعمت ایرانزمین قرار بدهند؛ و بخش هائی از این نعمت بی حساب را، به سوی حسابهای بانکی خویش بکشانند!

محترم مومنی

مقاله قبلیتشدید فشارها و اذیت و آزارها علیه خادمین و نوکیشان مسیحی زندانی
مقاله بعدیاولين پوستر رسمي انيميشن «پنگوئن‌هاي ماداگاسكار»
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.