دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
اينك رزمندگان و ارتش آزاد سوريه، به يك ارتش كارآزموده و مسلط به پهنه رزم در سوريه بدل شده اند؛ از تنوع شيوه نبرد در مكان هاي مختلف تا انعطاف پذيري با شرايط موجود (تسليحات و شرايط زمين و زمان) و مصمم براي نابودي دشمن كه نيك مي داند كجا بايستد و كجا عقب نشيني كند، كجا لحظه اي مزدوران اسد را راحت نگذارد و كجا آتش بس برقرار كند و چگونه مقاومت را با انعطاف در هم آميزد. با اين همه نبايد فراموش كنيد كه با پايبندي تان به آرمان ها، چه در اهداف و چه روش ها و ابزار رسيدن به آنها، است كه يك ارتش واقعي خواهيد بود و گرنه به مشتي ياغي و طاغي تقليل خواهيد يافت. بنابراين، بازخواني همه آن ها ضروري خواهد بود.
پيش و بيش از هر چيز نبايد فراموش كنيد كه شما براي دفاع از مردم سوريه و نجات شان از كشتار، شكنجه و آزارشان دست به اسلحه برديد و به ميدان رزم پا گذاشتيد؛ پس هر گاه ديديد كه در مقطعي از نبرد، مردم از حضورتان بيشتر آسيب مي بينند (قحطي، بمباران و غيره)، بايد شرايط را خودتان تغيير دهيد و از تداوم نبرد به شيوه گذشته پرهيز كنيد. اگر حضورتان باعث بمباران مردم بي دفاع مي شود، آنجا را ترك كنيد و به جاي ديگر حمله كنيد يا عقب بنشينيد. اگر تصرف يك شهر موجب مي شود كه مردم در معرض محاصره و قحطي و گرسنگي توسط مزدوران اسد قرار گيرند، منصرف شويد يا آنجا را ترك كنيد؛ با آتش بس يا طي عقب نشيني و غيره. رژيم اسد اسيران را آزار و شكنجه مي دهد، اما شما قرار نيست كه همچون او جاني شويد، پس شما اسيران مزدور اسد را آزار و شكنجه نمي دهيد و نمي كشيد و با اسيران همان گونه رفتار مي كنيد كه پيامبر اسلام عمل مي كرد. اسد به صغير و كبير رحم نمي كند، اما شما مي كنيد، چون قرار نيست كه طي نبرد با او، مثل او به يك جنايتكار بي رحم بدل شويد. اسد از سلاح هاي شيميايي و ممنوعه استفاده مي كند، ولي شما حق نداريد چنين كنيد. نيك مي دانم كه پياده كردن عملي چنين اصولي هنگام جنگ چقدر دشوار است، اما بايد بايد بدانيد كه تنها در صورت پايبندي به اين اصول است كه حتي در صورت مرگ، شهيد خواهيد بود و اگر همچون مزدوران اسد به اخلاقيات و اصول انساني و اسلامي پايبند نباشيد، همچو او و متحدانش “بازنده اي ظالم” خواهيد شد.
حال مي رسيم به استراتژي و تاكتيك ها. حالا به وضوح مي توان ديد كه در هر منطقه از سوريه، رزمندگان به شيوه اي مي جنگند. در جايي با تصرف مناطق نظامي، جايي به شكل جنگ و گريز، زماني با كمين و شبيه خون و زماني و جايي با عقب نشيني حساب شده و حتي چه بسا آتش بس. اين نشان از آن دارد كه اينك فرماندهان ميداني رزمندگان به خوبي آموخته ها را به كار مي گيرند و با تجربه دريافته اند كه كي و كجا، چگونه به جنگند. آن هم با ارتشي كه از سه قوا تنها نيروي زميني دارد و در زمينه تسليحات و تجهيزات در مضيقه است، ولي دشمن اش از هر سه نيرو برخوردار است و كمبودي نيز ندارد. مهمترين نكته آن است كه پس از توصيه ها، حالا به جاي پيگيري و تداوم حملات و عمليات در شهرها، به پادگان ها، مراكز امنيتي و نظامي و فرودگاه ها معطوف شده ايد كه هم موثرتر است و هم تلفات مردم عادي و غيرنظامي را بدنبال ندارد. توافق آتس بس با اسد در برخي از مناطق تحت محاصره و عقب نشيني از برخي از مكان ها، اقدام بسيار درست ديگري بود كه صورت داديد. فراموش نكنيد: ارتش بدون عقب نشيني مرده است. ايستادن در جايي كه بايد عقب نشست و صلابت در جايي كه بايد منعطف بود، عين حماقت است و خويشتن را به هلاكت افكندن. يك رزمنده يا ارتش كارآزموده، رزمنده و ارتشي است كه بداند، كي و كجا بايستد و كي و كجا و “چگونه” عقب نشيني كند. اما يك ارتش مدام كارآزموده تر و تواناتر و حتي شكست ناپذير مي گردد، زماني كه نه تنها از تجارب و شكست هاي خود درس بگيرد، كه “از دشمن اش نيز”. بزرگترين ارتش هاي دنيا در تاريخ كه موفق شدند سرزمين هاي وسيعي را فتح كردند، فرماندهان شان از اين ويژگي بهره مي بردند كه با زيركي و درايت، از پيروزي ها و شكست هاي دشمنان و روش ها و تاكتيك هاي آنان درس مي گرفتند. با چنين ارتشي دمشق كه سهل است تا به بغداد نيز مي توان تاخت. با اين همه، نبايد فراموش كنيد كه استراتژي ما در نبرد با اسد و حاميان اش، زمين نيست، بلكه زمان است. چون وقتي جايي را تسخير كرده باشيم، اما دشمنمان را هنوز زمينگير نكرده باشيم، آنان دوباره به سراغمان خواهند آمد؛ آن هم زماني كه آنان آماده و ما غافلگير مي شويم. اگر دمشق را بدون زمين زدن رژيم ايران فتح كنيد، مزدوران ايراني از ايران و لبنان و عراق باز به آنجا مي آيند. اما اگر آنان را در سوريه و عراق و ايران زمين زده باشيد، به طوري كه ديگر تاب و توان تداوم نبرد را در خود نداشته باشند، بالا بردن دست ها بهترين گزينه شان خواهد بود و حذف از تاريخ جهان بهترين گزينه براي همگان. ديديد كه با شطرنج حساب شده در سوريه چگونه كله شق هاي رژيم ايران، در مذاكرات هسته اي دست ها را بالا بردند و به سبب وخامت وضع شان (هزينه سرسام آور و تصاعدي جنگ در سوريه و عراق به همراه تحريم هاي شديد اقتصادي) بود كه رضايت دادند تا شخصيت هاي ميانه رو در ايران طي انتخابات به قدرت رسند و گرنه باز با مهندسي انتخابات، اشخاصي تندرو را بر سر كار مي آوردند. بنابراين، اين شطرنج حساب شده ما بايد تداوم يابد و “استراتژي زمان” براي هر نبردي در پيش روي ما باشد و هدف از كار انداختن ماشين جنگي اسد و متحدان اش است. اين استراتژي در قالب چند سناريو مي تواند تحقق يابد كه بايد آن ها را طراحي و تحليل كنيم. از ضربه زدن به فرودگاه ها با تصرف يا حملات مداوم خمپاره اي و موشكي از راه دور گرفته تا تصرف زاغه هاي مهمات و تسليحات تا حمله به مراكز سوخت و ترابري و تعميرات و غيره دشمن.
از آنجايي كه موارد توصيه شده را اكنون به شكلي جدّي و موثر و قابل انعطاف به كار مي بريد، از تكرارشان پرهيز مي كنم و بايد آن ها را چون گذشته تداوم بخشيد و تنها به مواردي كه نياز است بدان ها بيافزاييد، اشاره مي كنم. حملات و جنگ و گريز شما اينك صورت مي گيرد، اما عملياتي ويژه با رزمندگاني دوره ديده و غافلگيرانه (ترجيحاً در شب) را كه با بمب گذاري و انهدام مراكز حساس و انبارهاي رژيم اسد صورت گيرد، هنوز به كار نگرفته ايد. درست است كه اين نوع از عمليات معمولاً توسط كماندوهاي دوره ديده و باتجربه صورت مي گيرد، اما واقعيت اين است كه هم مدتي است تيم هاي ويژه تان در زمينه هاي مختلف در عمليات ها شركت مي كنند و هم بسياري از شما در اين چند سال نبرد، حسابي كارآزموده شده ايد. كافي است تا بهترين ها از داوطلبان تان را برگزيده و طي يك دوره فشرده توسط نيروهاي ويژه كشورهاي متحدان تان (تا آموزش ببينيد كه چگونه كار نفوذ، بمب گذاري و فرار در اختفاء را با موفقيت صورت دهيد)، براي حمله به عميق ترين و حساس ترين مراكز رژيم سازماندهي و آماده شويد تا ضرباتي كاري به ماشين جنگي اسد وارد كنيد.
اكنون كه بخشي از سواحل سوريه را به تصرف در آورديد بايد از اين منطقه استراتژيك كمال استفاده را بيريد و بايد با تهيه موشك هاي ضد كشتي و ضد سطحي، بنادر ساحلي اسد را برايش ناامن كنيد. اين كار بايد هر چه زودتر صورت گيرد، چون با متغير بودن مواضع معلوم نيست كه آنجا تا كي در اختيارتان باشد. عقب نشيني تان از هر منطقه بايد با انهدام هر موضعي كه از دست مي دهيد باشد. براي اين كه تله ها توسط ارتش اسد شناسايي و خنثي نشوند، بايد كاملاً زير زمين مخفي شوند يا از شيوه هاي مبتكرانه استفاده كنيد. جانيان بايد بفهمند كه در ازاي تصرف زمين، ناگزيرند جان شان را بدهند.
در جبهه شمال شرقي نياز به تغييراتي هست. در آنجا به جز چند موضع در ديرالزور و حسكه، بقيه مناطق از دست اسد خارج شده است و رزمندگان آنجا يا بي كارند يا به جان هم مي افتند. بايد مناطق آزاد شده به مردم و رزمندان محلي سپرده شود و بقيه رزمندگان، آنان كه سوري هستند به ديگر مناطق جنگي بروند و آناني كه غيربومي هستند به عراق رخنه كنند -و پس از هماهنگي با عشاير عراقي، براي كمك به عشاير عراقي براي ضربه زدن و ساقط كردن ديگر متحد رژم ملاها سازماندهي و برنامه ريزي كنند. اين ماشين جنگي در همه جا بايد ضربات كاري دريافت كند، به خصوص جاهايي كه اصلاٌ انتظارش را ندارد. حفر تونل ها در سوريه بسيار موفق بوده است؛ چه براي حفظ جان مردن و رزمندگان هنگام بمباران هوايي و چه براي نقب زدن به مواضع دشمن و انفجارشان از زير. كندن اين تونل ها با دست كاري دوشار و زمانبر است و رزمندگان بايد به ليست درخواست هاي شان از كشورهاي متحدشان، دستگاه هاي پيشرفته حفر تونل اضافه كنند. آن هم براي رزمندگان و هم براي مردم بي دفاع بسيار مفيد خواهد بود. درضمن، رزمندگان بايد از تجارب افسراني از ارتش اسد كه از آن جدا شده و به رزمندگان مي پيوندند، بهره برند. آناني شناختي دقيق از ارتش اسد و نقاط ضعف و قوت اش دارند و سوريه را نيز بهتر از آنان مي شناسند و نبايد افسران جدا شده از ارتش اسد، ناديده گرفته شده يا كنار زده شوند و براي پيروزي در هر نبردي به چيزي بيش از شجاعت و ايمان صرف نياز هست.
كشورهاي متحد ائتلاف سوريه بايد علاوه بر افزايش كمي و كيفي انواعي از تسليحات و تجهيزات مورد درخواست رزمندگان، به وضعيت آوارگان رو به افزايش سوريه بيشتر رسيدگي كرده و قبول مسئوليت نمايند. وقتي در طول اين سه سال و اندي نبرد نتوانستيم كمك هاي نظامي مورد انتظار سوريان را به ايشان برسانيم و به شكل مستقيم و با نيروي نظامي از ايشان دفاع كنيم، حداقل كاري كه مي توانيم بكنيم جبران خسارت هاي شان است و پذيرش شمار بيشتر پناهندگان به شكل دائمي و موقت، حداقل كاري است كه كشورهاي غربي و عربي مي توانند انجام دهند؛ چون كشورهاي همسايه سوريه تا همين حالا نيز بسيار بيش از ظرفيت شان آواره قبول كرده اند.