بابک خرمدین آزادیخواه میهن پرست

0
786

خلیفه: اگر توبه کنی میبخشمت!
بابک: گنهکاران توبه میکنند نه وطن پرستان.
خلیفه: تو اکنون در چنگ ما هستی!
بابک: جسمم آری ولی روحم نه,دژ آرمان من تسخیر ناپذیر است…
خلیفه:جلاد قطعه قطعه اش کن تا با زجر بمیرد!جلاد با یک ضربت دست راست بابک را قطع کرد…
بابک به زمین نشست و با خون کتفش صورتش را غرق خون کرد…
خلیفه: کافر! این چه بازیست!
بابک: پیش نامرد باید مردانه مرد…با رفتن خون از تنم رخسارم زرد میشود و تو گمان میکنی از ترس است!اما مرا ترسی از گله ی روباهان نیست…با قطع هر عضوم بابکی در این سرزمین متولد میشود…
با هر جمله ای که بابک میگفت عضوی از بدنش بر زمین می افتاد…
خلیفه: جلاااااااااااد ببر صدایش را!
و شمشیر فرود آمد…و سر,سری که پیش هیچ ظالمی خم نشده بود به زمین افتاد…

بابک ،رهبر اصلی مبارزان ایرانی خرمدین است که بعد از مرگ ابومسلم بر خلافت عباسی شوریدند. خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار می کردند و معتقد بودند که ابومسلم بازخواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار نماید، در دوران خلافت عباسیان شمال آذربایجان کانون نافرمانی ها و قیام های متعدد و طولانی مدت و خطرناک ، علیه خلافت بود که توسط بابک خرمدین رهبری می‌شدهو بیش از ۲۰ سال طول کشیده ‌است. این اعتراضات پایه‌های دینی ، سیاسی واجتماعی داشت .بابک مرد گمنامی بود که مدت کوتاهی در رکاب جاویدان ،مرد ثروتمندی که رهبری خرمدینان را برعهده داشت ،بود و پس از مرگ وی با به دست گرفتن رهبری مخالفان تسلط اعراب در ایران، قدرت جدیدی به جنبش دینی-اجتماعی که ریشه در مذهب مزدک داشت، بخشید، محل اقامت او شهر بذ بود، منطقه و قلعه‌ای در شمال آذربایجان، که مرکز اصلی مقاومت خرمدینان و بابک در برابرخلفای عباسی به ویژه معتصم ذکر شده است. خرمدینان درآذربایجان، طبرستان، خراسان، بلخ، کاشان، قم، قزوین، ری، کرج، همدان، لرستان، خوزستان و بصره و ارمنستان پراکنده بودند و قبل از بابک شورش‌هایی کرده بودند،ولی هیچ کدام از این شورش‌ها شدت و مدت شورش ۲۰ ساله بابک را نداشتند. بعد از ظهور بابک، آذربایجان کانون شورش جنبش خرمدینان شد و از مناطق دیگر داوطلبان به تقویت جنبش آمدند. جسارت، زیرکی و استعداد بابک در فرماندهی نظامی در مبارزات طولانی ،بی تردید استثنائی است.و شیوه دلاورانه مرگ شکوهمند او ،دروغ بودن تمامی نارواهایی را که دشمنانش برای سخیف نمودن شخصیت او ساخته و پرداخته بودند،آشکار می کند. متاسفانه جزئیات زندگی بابک در پس پردهٔ تعصب و دشمنی مورخان اسلامی پنهان مانده‌است،زیرا خلفا چنان از شجاعت و دلاوری او هراس داشتند و از احیای مبارزات علیه استبداد اسلامی می ترسیدند که تمام تلاششان را برای تخریب شخصیت او به کار گرفتند،به همین دلیل بسیاری از انچه به عنوان تاریخ نبشته در مورد او به جا مانده جز تهمت و کینه ورزی و دشمنی مشتی عرب تهی مغز ،نیست.
بابک با شجاعت بی مثالش توانسته بود پیروانش را متقاعد به نفرت از اعراب ،دشمنان همیشگی ایران وایرانی بنماید و انها را برای شورش علیه رژیم خلافت اسلامی ،آماده قیام کند. انها باحمله به قلعه‌ها و نقاط استراتژیک دشمن در طی بیست سال ،حکومت استبدادی خلفا را که جز نابودی و بدبختی هیچ ارمغان دیگری برای ایران و ایرانیان نداشتند ،همواره در ترس و وحشت نگه دارد،این تلاش او باعث میشد اتش مبارزه با دشمن شعله ور شده و امید رهایی از چنگال خلفای خون اشام در دل ایرانیان،زنده بماند.
مبارزات ایرانیان در قالب جنبش خرمدینان ،واکنش طبیعی مردمی ازاده و شجاع بود که به چنگال دیو گرفتار امده بودند،انها می خواستند عزت،ملک،سلطنت و سربلندی را که توسط غارتگران پست فطرت عرب ،به یغما رفته بود ،دوباره به ایران و ایرانیان باز گردانند.همچنین انها به دلیل فقر عمومی ناشی از زورگویی و غارت اعراب وحشی تحت امر خلفا،که موجب نارضایتی گسترده در بین ایرانیان بود به پا خاستند،تا از حق ایرانی در برابر دشمن محافظت کنند.وچقدر وضعیت کنونی ایران از نظر مشکلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شبیه ان دوره می باشد.
علی رغم پیمان بابک و افشین و مازیار برای مبارزه با اعراب و بازگرداندن شکوه و عزت به ایران ،متاسفانه ،افشین خلاف پیمان و جوانمردی عمل نمود و به بابک خیانت کرد،علت خیانت افشین به بابک این بود که معتصم خلیفه عباسی او را در مقابل بابک ناتوان می دید و می‌خواست سرکوب بابک را به طاهریان بسپارد، افشین که با طاهریان در بدست آوردن مقام در دربار خلیفه رقابت می‌کرد، ترجیح داد خود به جای طاهریان بابک را دستگیر کند.بدین ترتیب با خیانت افشین و دستگیری و کشته شدن بابک یکی از بزرگترین و مهمترین فرصتهای تاریخی ایرانیان برای عرب زدایی و بازپس گیری ایران از دشمنان همیشگی ،از دست رفت.
معتصم دستور داد تا جلاد دست‌ها و پاهای بابک را قطع کند ، سپس با دستور خلیفه جنازه تکه‌تکه شده بابک در حومه شهر سامرا به دار آویخته شد. سرش برای نمایش به دیگر شهرها فرستاده و گردانده شد تا عبرتی باشد برای دیگران.
بابک خرمدین یک قهرمان ملی و یک دلاور آزاده بود،که علی رغم قرنها تلاش دشمن ،هرگز نتوانستند شخصیت ایران پرست او را تخریب کنند و این نام از واژه هاییست که نور ناسیونالیسم را،هر چند کم سو ، در حافظه ایرانی زنده نگاه داشته،هرسال در زادروزش بسیاری از آزادگان آذری تحت تدابیر شدید امنیتی که نشان از ترس حکومت ایران از تجدید حیات دلاوران دارد، با گردهم ایی در قلعه بابک در منطقه کلیبر، یاد و نامش را گرامی می دارند و تلاش می کنند علی رغم خفقان حاکم برجامعه ایران،آرمان باشکوهش،نجات ایران از سلطه اعراب را ،زنده نگاه دارند،به امید روزی که با اندیشه ایران پرستی و وطن دوستی ،بابک خرمدین درون هرکدام از ما ایرانیان،به پا خاسته و دست در دست هم برای نجات ایران متحد شویم تا با عرب زدایی از سرزمین و فرهنگ مان،شکوه و سربلندی را به ایران بازگردانیم.
پاینده باد ایران
جولای 2015