به لطف بی کفایتی های رژیم خودکامه آخوندی، و دولت حراّف و زبانباز و بدون عملکرد حکومت اشغالگر اسلامی، راههای منطقی و مفید و کارسازی، برای رهائی ایران و ایرانی از زیر بار سنگین حکومت جمهوری چپاولگر اسلامی گشوده شده اند. این راهها که می توانند مفّر سودمندی جهت نجات یافتن ملت ایران از یوغ استبداد آخوندی به حساب بیایند؛ از سوی دستگاه حاکمه کاملا ناخواسته و بدون هرگونه طرح و برنامه ای در این خصوص، از سوی خود سران قدرت پرست حاکمیت اسلامی در ایران پدید آمده اند. چنانچه مردم ایران در این شرایط آماده، باز هم تعلل کنند و به میان مسخ شدگان میخانه کامیابی یورش نبرند؛ و اجازه هشیار شدن و ایستادگی نمودن در برابر معترضان را به ایشان ندهند. باید که تا صبح قیامت در انتظار بمانند؛ تا امکان ارائه نمودن اعتراضات صریح خویش به حکومت و دولت جمهوری اسلامی را پدید بیاورند؛ که تا ایشان باری دیگر بتوانند، از مسؤلان بدون احساس مسؤلیت رژیم منفور اسلامی، برای احقاق حقوق معنوی و مادی خویش به پا خیزند!
معلمان مدارس چند شهر در کشور، یا جلوی مراکز آموزش و پرورش شهرشان، و یا در خیابان های اصلی آنجا دست به اعتراض زده اند؛ و از رفتن به سر کلاسهای خویش خودداری نموده اند. تعداد 167 روزنامه نگار ایرانی، با تنظیم نمودن بیانه ای ، در مورد توقیف شدن روزنامه های ” مردم امروز ” و ” روزان ” توسط مسؤلان کشور، به آنچه که ایشان(روزنامه نگاران) ” شیوه غیر قانونی توقیف و تعطیل زنجیره ای مطبوعات ” می نامند؛ به توقیف فلهّ ای نشریات در ایران توسط مسؤلان مربوطه اعتراض کرده اند. 150 تن از کارگران نانوا در کشور، به سبب کم بودن حقوق و دستمزد خویش، جلوی اتحادیه نانوائی ها گرد آمدند؛ که با وجود اضافه شدن بیست درصد بهای نان در کشور، یک ریال هم به دستمزد ایشان اضافه نشده است معترض گشتند. اما مدیر اتحادیه، با زبانبازی و حیله گری، ایشان را به درون آنجا برده تا با آنها در این زمینه مذاکره کند!
هنگامی که ریاست دولت یازدهم رژیم آخوندی، در آغاز سال جاری خورشیدی، لایحه بودجه این سال را به مجلس شورای اسلامی ارائه نمود. حیرت آور به نظر می رسید، که بودجه سالانه نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را، با آنکه ایشان خودشان با تجارت هائی که می کنند؛ به تنهائی یک دولت به حساب می آیند؛ به میزان سی درصد افزایش داده است. اما بودجه سالانه معلمان وزارت آموزش و پرورش کشور را، که به دلیل کثرت دانش آموز و مراکز آموزشی در کشور، هزینه اش بسیار بالا نیز می باشد؛ و غیر از چند درصدی که از درآمدهای شهرداری های کشور، و بودجه سالیانه خودشان، هیچ درآمد دیگری ندارند. هیچ مبلغی و درصدی، از سوی دولت جهت افزایش بودجه سالانه آنها در نظر گرفته نشده است !
سه گروه از مهمترین اقشار کشور در ایران، با همه ارعاب و وحشتی که رژیم به عمد و به طور نمایشی به وجود می آورد؛ در رابطه با نقص های عملکرده های دولت، دست به اعتراض و اعتصاب کردن زده اند. چنانچه اینها بخواهند که درخواست های خودشان از دولت و حکومت را تحقق ببخشند؛ نیاز به پشتیبانی های سراسری دیگر اقشار مملکت دارند؛ که برای حمایت از ایشان و خواسته های منطقی آنها، با هر روشی که می دانند و می توانند؛ با راهپیمائی، تهیه بیانیه، منتشر کردن نامه سرگشاده، تجمع در برابر مراکز ذیربط و وزارت خانه های مربوطه، تحصن در هر کجائی که برای این کار مناسب باشد. از هم مینهان روزنامه نگار و معلم و نانوای خویش پشتیبانی به عمل بیاورند.
یازده تن از زندانیان سیاسی زندان رجائی شهر در کرج، با صدور بیانیه ای از اعتراضات اخیر معلمان کشور در چندین شهر ایران حمایت کرده، و خواستار بهبود یافتن وضعیت معیشتی معلمان کشور شدند. در بیانیه این گروه از زندانیان سیاسی، در باره اعتراضات صنفی این معلمان آمده است: ” پشتیبانی از اعتصایات و اعتراضات دموکراتیک، راه حل ریشه ای همه مشکلات و معضلات تحمیلی و طبیعی است. ” !
ننگ مان باد، که اسیران و در بند ماندگان میهن مان، که به عنوان زندانیان سیاسی شکنجه گاه های رژیم خون آشام جمهوری اسلامی، با علم به این که صدور چنین بیانیه ای، به ویژه در شرایط کنونی مملکت، احتمال طولانی تر نمودن مدت زندانی بودن آنها را زیاد می کند؛ ولی در کمال رشادت و میهن پرستی، دست به انجام دادن چنین امر خطیری زده اند. اما آنانی که هیچ محدودیت اجتماعی و حرفه ای و سیاسی و ….. ندارند؛ حتی از تهیه نمودن تعدادی ” شب نامه ” جهت پخش کردن در همه جای ایران، برای باز گرداندن حقوق مادی و معنوی سایر هموطنان شان، هیچ جوهری از خویش نشان نداده اند !
محترم مومنی