آیا در آن زمانی که شاعر خوش قریحه ای این بیت از یک غزل زیبایش را سرود: « هر دم از این باغ بری می رسد**** تازه تر از تازه تری می رسد » ؛ مرادش میوه ها و ثمرات خوشگوار و لذت بخش بود. که تا مردم را به امید بیشتری برای زندگی سالم تر تشویق کند؟ یا آنها را به فرا رسیدن بد یمنی های زندگانی شان هشدار می داد؟!
اکنون اما در برهه زمانی فعلی اینگونه نیست؛ و صدها قطعه غزل و قصیده های ناب هم نمی توانند؛ اینهمه رنج دردناک در زندگانی آمیخته به غم و اندوه بسیاری از مردم دنیا را، از میان بردارند و آنان را به شادی و مسرتی که شاید در انتظارشان باشد بشارت بدهند!
غیر از تمامی مشکلات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و غیره، که مردم بسیاری از ممالک گیتی را در کام خود فرو برده اند. ایرانیان دربند اسارت ملاهای بیدادگر نیز، طی چند دهه اخیر با آنها مواجه می باشند. در دو سال گذشته، با ورود انواع ویروس های کشنده از تولیدات چینی های قدرت پرست، و گسترش آنها توسط دیگر قدرتمداران جهان، جهت کمتر نمودن ساکنان این کره خاکی، به جان مردمان دنیا افتاده اند؛ که تا به این وسیله، آنها را دچار مرگ های زودرس بکنند؛ و خودشان با طیب خاطر، همه جهان را در اختیار چپاولگرانه خویش قرار بدهند!
در این میانه، مردم بی پناه ایران هم، همه روزه به تعداد بی شماری به دام این مصیبت فزون از آزار گرفتار می شوند؛ و جان های گرانقدر خودشان را در این مسیر بی برگشت از دست می دهند!
همانگونه که شاهدیم، و از اخبار پراکنده در این باره در می یابیم. چنین فرومایگانی دست از سر این ملت های بی پناه دنیا بر نمی دارند؛ و پیاپی موجبات خطر آفرینی های بسیار را برای شان پدید می آورند؛ که در این رابطه سهم مردم میهن مان، اگر بیشتر از سایر جهانیان نباشد؟ کم تر از آنها هم نیست!
لامبادا یا لاآندا واریانتی از ویروس کووید نوزده است؛ که اولین بار در ماه آگوست(اوت) ۲۰۲۰ در کشورهای آمریکای جنوبی مشاهده شد؛ که از آن زمان تا کنون، بیش از چهل کشور دیگر، آن را شناسائی کرده اند. مبتلا شدن به چنین امراض کشنده ای، مربوط به سال های اخیر نیست. در گذشته های دور یا نزدیک هم، بیماری های واگیردار کشنده ای در دنیا اپیدمی گشته اند؛ که هنوز برخی از آنها همچنان حضور دارند؛ و کاملا ریشه کن نگشته اند!
از جمله این پاندمی ها، بیماری هائی هستند که معمولا کودکان به آنها مبتلا می شوند. مانند آبله مرغان، سرخک، سیاه سرفه و ..… ؛ اما بزرگسالان هم با ابتلا به بیماری هائی مانند سل، حصبه، کزاز، یرقان، مخملک، وبا، آنفلوآنزا، آبله و تعداد دیگری از چنین بیماری های مسری دست و پنجه نرم می کردند و می کنند؛ و برخی شان به دلیل عدم دسترسی به مداوای بیماری شان تلف شده و می شوند!
البته پس از کشفیات بسیار ارزشمند دانشمندان در مسائل پزشگی، و ساخته شدن انواع واکسن های مربوطه جهت پیشگیری نمودن از مواجهه مردم با آنها، خدمات ارزشمند و قابل توجهی هم به علم پزشکی، و هم به ساکنان جهان نموده اند؛ که با تزریق واکسن های مربوط به چنین بیماری های خطرناکی، همه گیتی را از بروز مرگ های زودرس رها نموده اند؛ و به ساکنان دنیا فرصت مصونیت بخشیدن بدن شان نسبت به مریضی های نامبرده را داده اند!
متاسفانه بر اساس اظهارات متخصصان، سرایت لامبادا میان مردم، و شیوع عامدانه آن در بین نعداد زیادی از ایشان، بسیار شایع تر از انواع بقیه شبه کرونا است؛ که خطر مرگ و میر مردم از این انواع جدید، هم سریع تر و هم کشنده تر است!
با علم به این که مشکل مورد نظر، در ظاهر امر هیچگونه ارتباطی با مسائل سیاسی ندارد. اما از آنجائی که همه چیز از این موجود دو پا بر می آید. میتوان در لا به لای این قضیه به حقایقی دست یافت؛ که گوشه هائی از این نارسائی های کنونی در جهان را، برخاسته از دامان همواره ننگین سیاست و گروندگان به آن دانست!
برخوردهای قدرت پرستانه زورمداران دنیا نسبت به همدیگر، عاملی انکار ناپذیر از روش های جاری در میان سیاستگزاران می باشد؛ که تا به هر نحو ممکن، برتری خودشان به بقیه را به گونه های مختلف اثبات نمایند. در این رابطه چشم بادامی های چینی، که در اثر کثرت جمعیت در کشور شان با مسائل فراوانی رو به رو می باشند. برای به ثمر رساندن دو نکته مهم در رابطه با پیشگیری از کثرت جمعیت درون کشورشان، اقدام به اندیشیدن تمهیدات زیادی نموده بودند؛ که عدم داشتن بیش از یک فرزند برای خانوارهای چینی را به گونه قانونی در کشورشان برقرار نموده بودند. ولی در همین سال جاری، قانون جدیدی را ابداع کرده اند؛ که هر خانواده چینی اجازه داشتن تا سه فرزند را نیز دارند. چرا و به چه دلیلی یکباره با داشتن حدود نیمی از ساکنان این گیتی پهناور، به چنین ایده ای رسیده اند و آن را قانونی هم نموده اند؟!
از این که برخی بر این باورند، که تعداد زیاد جمعیت در یک سرزمین، ویژه آن که بی نیاز به دیگر ممالک دنیا هم باشند؛ نقطه عطفی در پیشرفت های آنان خواهد بود؛ که وسیله ای چهت قوی تر شدن شان در عرصه جهانی را هم تثبیت و مبرهن می نماید. اما این نا به کاران فریبکار، حتی ملت خودشان را با حیله ارائه مجوز تا داشتن سه فرزند به آنها فریب دادند. تا به این وسیله و با این تدبیر ریاکارانه، مردم دنیا و دولتمردان کشورهای آنان را نیز بفریبند؛ و با حیله ارائه مجوز به شهروندان چینی جهت داشتن فرزندان بیشتر، بزرگ ترین کلاه تاریخ بشری را، بر سر فرزندان آدم و حوا بگذارند. تا به آرامی و با سرگرم نمودن جهانیان به پاندمی های کرونا، لامبادا، آلاندا و ….. بتوانند. زمینه های تضعیف شدن کشورهای رقیب خودشان را آماده سازند. تا در این رهگذر، آنها را با مساله اپیدمی این ویروس ها مشغول کنند. و خودشان را به مراحل بالاتر علمی در هر زمینه ای ارتقاء بدهند!
آنها حتی به هم پیمان های روسی و ایرانی خودشان هم وفا نکردند؛ و دولتمردان و سیاستگزاران آنها را هم دچار مخاطره های بسیاری در این باره نموده اند!
گفته می شود که در شروع جهانگیر گشتن این بیماری خطرناک، ابتلای شهروندان کشورهای پرو، آرژانتین، مکزیک، کلمبیا، شیلی، برزیل، اسپانیا، هلند، ایتالیا، فرانسه و پرتغال، از نخستین سرزمین هائی بوده اند؛ که این بیماری های خطرناک در آنها دیده شده بودند. از این پس این ویروس ها به سراغ کدامیک از ممالک جهان خواهند رفت؟ به قول آخوندهای اشغالگر و حاکم بر دیارمان: « والله اعلم باالصواب » !
البته نمونه هائی از ویروس های جدید و هم خانواده با کرونا، در عراق و ترکیه و ایران و قطر و هندوستان نیز رویت شده اند. اما با علم به این موضوع، که در برهه زمانی کنونی وضعیت مردم نگونسار ایران می تواند؛ از همه آنها وخیم تر و بدتر باشد. متاسفانه موردی کتمان نکردنی است. چرا که ایشان از داشتن یک مدیریت کاردان و دلسوز در دیارشان بی بهره اند؛ و حاکمان جنایتکاری که بر ایشان و سرزمین شان استیلا یافته و سلطه دارند. هنوز از میان هشتاد میلیون شهروند درونمرزی در ایران، بر اساس گزارش های متفاوت، تعداد کسانی که علیه کرونا واکسینه شده باشند به ده درصد هم نرسیده است. چه رسد به درصدهای بالاتر، که در زمان فعلی حتی در آینده نیز نخواهند توانست، و یا حکومتگزارن اسلامی نخواهند خواست؛ که تمامی مردم ایران را، از چنین خطر بزرگی برهانند؛ و با خریدن واکسن های مورد نیاز، جهت واکسینه نمودن آحاد ملت ایران، آنها را از خطری به این بزرگی برهانند!
چون که دوستی شان با چینی های مزور و حیله گر، که بزرگ ترین هدف شان رساندن دیارشان به سطح بالاترین کشور قدرتمند در جهان می باشد. در حدی از فزونی است؛ که ملاهای جنایت پیشه نیز، هم از آنها می آموزند؛ ک هم برای در موضع قدرت قرار دادن خود و حکومت مافیائی شان را، چنان وابسته روس ها چینی ها نموده اند؛ که اگر بخواهند نیز نمی توانند، از فرامین این دو ارباب سیه دل شان سرپیجی نمایند!