«آیا چادر لباس ملی ما ایرانیان است؟ بدون تردید چنین نیست. پوششی شبیه به چادرهائی که امروزه بر سر زنان ایرانی می بینید؛ در سرزمین ما هیچگاه معنائی از اعراب نداشته است. لباس های رسمی وغیررسمی بانوان ایرانی در دوران گذشته، تشکیل می شد از پیراهن هائی با دامان و آستین های بلند، در بسیاری از مناطق کشور چنین لباسهائی پوششی مشترک بین زنان و مردان آن زمان بود؛ با این تفاوت که لباسهای مردان زیبائی و زرق و برق پوشش خانمها را نداشتند.
در دوران حکومت ساسانیان و اشکانیان، که زنان ایرانی هم مانند مردان میهن باستانی ما، در گارد ویژه زنان از کاخها و برج و باروهای مهم حفاظت می کردند؛ همانند مردان گارد ویژه دارای لباس های رسمی خودشان بودند. پوشش آنها مانند یونیفورم های کنونی که نظامیان در بر می کنند؛ از مشخصه های خاص خودشان برخوردار بودند. و بدان وسیله کسانی که آنان را می دیدند، از فرم پوشش ایشان در می یافتند که آنها ابواب جمعی گارد ویژه می باشند.
در اینجا توجه تان را به خاطره ای که یکی از زنان سرسپرده انقلاب نامیمون اسلامی، از یکی از محاوراتی که با خمینی بنیانگزار جمهوری ننگین اسلامی داشته است جلب می کنم. مرضیه حدیده چی دباغ، که او نیز از بنیانگزاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است می گوید: ” در نوفل لوشاتو خدمت امام رسیدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم؛ یک بار در مهران(احتمالا مرادشان شهر مهران در استان کردستان است.) پایم صدمه دید؛ و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: ” اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد؟ ” عرض کردم – نه حاج آقا، چون به کوه میرفتم، و اسلحه روی دوشم بود، و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و گاهی هم باید سه پایه تیربار را روی دوش میگرفتم؛ چادر سرکردن برایم دشوار بود. فرمودند: ” چادر برای زن بهتر است. ” من از آن روز چادر سر کردم.”
این روایتی است از مرضیه حدیدهچی دباغ، که از جمله زنان نزدیک به خمینی بود. مرضیه دباغ، از بنیانگذاران سپاه پاسداران بود؛ و مدتی نیز فرماندهی سپاه همدان را به عهده داشت. وی علاوه بر این، سه دوره نیز نمایندگی مجلس را بر عهده داشته است. به نظر میرسد، با توجه به جایگاه مرضیه دباغ، و اعتمادی که خمینی به او داشته است؛ چنین توصیهای به او، و بازگویی آن از طرف مرضیه حدیده چی دباغ، به خوبی نشانگر نگرش خمینی به عنوان بنیانگزار جمهوری فناتیک و واپسگرای اسلامی، به مقوله حجاب زنان است. اجباری شدن حجاب با این شرایط و جلوه هائی که در این رژیم برای زنان ایرانی مشخص کرده اند؛ مقولهای است، که از همان ابتدای پیروزی انقلاب ننگین اسلامی مورد تاکید خمینی رهبر نخستین رژیم آخوندی قرار گرفته بوده است. و در نهایت هم به عنوان یک قانون در مجلس شورای اسلامی تصویب شده بوده است!
رهبر بعدی جمهوری اسلامی یعنی سید علی خامنهای نیز، بر چادر به عنوان حجاب برتر تاکید کرده است؛ و حتی به نظر نگارنده، در حد وقاحت، آن را لباس ملی زنان ایرانی هم دانسته است. او در مهرماه سال ۱۳۷۳ خورشیدی در جمع زنان پرستار گفت: ” مردم ما چادر را انتخاب کردهاند.(دروغ به این بزرگی! چون بایست می گفت، ما چادر را به زنان ایرانی تحمیل کرده ایم)؛ البته ما هیچ وقت نگفتیم، که حتماً چادر باشد، و غیر چادر نباشد؛ گفتیم که چادر بهتر از حجابهاى دیگر است. ولى زنان ما میخواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند.(دروغ پشت دروغ)، چادر، لباس ملى ماست؛ چادر، پیش از آن که یک حجاب اسلامى باشد، یک حجاب ایرانى است(عرض نکردم وقاحت سید علی حد و اندازه ندارد.)! مال مردم ما و لباس ملى ماست. ” اما آیا تاکنون به جنبههای اقتصادی اجباری بودن حجاب در ایران اندیشیدهایم؟!
۱۶هزار میلیارد تومان برای رعایت حجاب!
اگر بنا به محاسبه سایت ” اقتصاد نیوز” ، کمترین قیمت مانتو و شلوار را در ایران، هر یک به مبلغ ۵۰ هزار تومان، و کمترین قیمت روسری و شال را ۱۰ هزار تومان در نظر بگیریم؛ و این را هم مورد توجه خویش قرار بدهیم، که به تبع چهار فصل سال، هر زن و دختری، دست کم سالی چهار مانتو و شلوار و روسری یا شال میخرد؛ میتوانیم بگوییم، که هر زن ایرانی برای رعایت حجاب سالانه اجباری ۴۴۰ هزار تومان خرج میکند. با در نظر گرفتن جمعیت ۳۷ میلیونی زن ایرانی، و با یک محاسبه ساده متوجه میشویم، که زنان ایرانی سالانه حداقل <۱۶ هزار میلیارد تومان> برای رعایت این حجاب اجباری پرداخت میکنند. بزرگی این رقم، آن موقعی به چشم میآید؛ که متوجه باشیم ۱۶ هزار میلیارد تومان، تقریبا نصف بودجه سالانه یارانه نقدی کشور است که دولت پرداخت میکند. این را هم توجه داشته باشیم، که این رقم بزرگ، تازه بدون محاسبه هزینه چادر است. که چادر خود حکایتی مفصل دارد !
واردات ۱۰۰ میلیون دلاری چادر مشکی
شاید در هیچ کشوری، به اندازه ایران، از چادر مشکی استفاده نکنند؛ و عجیب آنکه ایران، بزرگ ترین وارد کننده پارچه چادر مشکی است. محمد مروج حسینی، رئیس هیئت مدیره انجمن صنایع نساجی ایران، از واردات ۱۰۰ میلیون دلاری چادرمشکی در سال خبر داده است. به گفته او و بر اساس آمار گمرک، بیشتر این واردات از کشورهایی مثل کره، ژاپن، چین، امارات و ترکیه انجام میشوند. جالب اینکه، سه کشور نخست که از کشورهای شرق آسیا محسوب میشوند؛ به عنوان کشورهای اسلامی محسوب نمیشوند؛ حجاب و مخصوصا پوشش چادر در آن کشورها رواج ندارد. علیرضا حائری دبیر انجمن صنایع نساجی نیز، سود واردات پارچه مشکی مخصوص چادر را، به قدری بالا میداند؛ که عملا تولید این نوع پارچه مشکی در داخل کشور را، متوقف شده تلقی می کند. به گفته وی در سالهای اخیر، ۹۵ درصد نیاز بازار به چادر مشکی، عملا از طریق واردات تأمین میشود!
قاچاق پرسود چادر مشکی
گفتنی است، بخش اعظم واردات چادر مشکی به صورت قاچاق انجام میگیرد. سيد مهدي صادق عضو وقت كميسيون صنايع مجلس شوراي اسلامي، به نیاز سالیانه ایران به حدود ۲۰۰ میلیون متر مربع پارچه چادر مشکی اشاره کرده است. و در حالی که آمار واردات رسمی چادر به داخل کشور در سال ۸۸ – ۸۹ را، ۴۰ میلیون متر مربع اعلام کرده بود؛ در این باره گفته است: ” این اختلاف(که تا سال 89 چهل میلیون مترمربع و اکنون 200 میلیون مترمربع پارچه چادر مشکی وارد کشور می گردد)؛ نشاندهنده حجم عظیم واردات غیر رسمی و قاچاق این کالا به داخل کشور است. سود بالای واردات و قاچاق، مانع اصلی تولید در کشور شده است. علیرضا حائری نیز، برای مبارزه با قاچاق چادر مشکی، از درخواست برای تأسیس یک گمرک تخصصی سخن گفته، و به این نکته اشاره کرده، که عمده واردات چادر مشکی، از طریق قاچاق یا بار همراه مسافر به کشور انجام میشود!
به عبارتی دیگر و به زبان ساده، سینه زدن آقایان زیر بیرق حجاب اجباری، آنهم از نوع پوشش چادر، خیلی هم برای فلسفه خود حفظ شدن حجاب بانوان و دوشیزگان ایرانی نیست. بلکه سود های بالای واردات پارچه های چادر مشکی، چه به صورت عادی و چه به حالت قاچاق، عامل تعیین کننده تری است؛ که دزدان ریاکار وابسته به حاکمیت اسلامی آخوندی، با درآمدهائی که از وارد کردن و به فروش رساندن این پارچه های مشکی برای تولید چادر به دست می آورند؛ همچنان در این زمینه فعال باشند؛ و با تحمیل نمودن سختی های تحمل کردن پوشش چادر بر زنان ایرانی، خودشان را به رفاه و آسایش کامل برسانند!
محترم مومنی