کانال تلگرامی آمدنیوز طی گزارشی، اعلام کرد که «امید محمدنژاد» یکی از نیروهای امنیتی «ساحفاسا» و «ساس»، به عنوان مأمور نفوذی میان هنرمندان، سرمایهداران و دراویش گنابادی، وظیفه «جمعآوری پنهان» اطلاعات این اقشار را برای نیروهای امنیتی سپاه پاسداران بر عهده داشته و اطلاعات افراد مختلف را برای بهرهبرداری نیروهای امنیتی به طور مرتب برای این سازمانهای امنیتی ارسال میکند.
پس از انتشار این گزارش، «امید محمدنژاد» طی واکنشی در یکی از شبکههای اجتماعی ضمن تکذیب گزارش منتشر شده نوشت: «علیرغم درخواستهای مکرر برخی نهادها حاضر به هیچگونه همکاری با آنان نشده است.» وی ادامه داد: به دلیل ارادتش به عرفان و تصوف، در تاریخ دهم آذرماه ۱۳۸۶توسط دستگاههای امنیتی بازداشت و «با افتخار و سربلندی» متحمل دوران طولانی حبس شده است.
اما واقعیت ماجرا چیست؟ چرا «امید محمدنژاد» دروغ گفته است؟
در همین رابطه شبکه رسانه ای بیان به ادامه افشاگری ها پرداخته که در زیر می خوانید:
«امید محمدنژاد» از تاریخ ۱۱ آذرماه ۸۶، لغایت ۲۳ دیماه ۱۳۸۶، نه به خاطر ارادتش به عرفان و تصوف، بلکه به اتهام حمل و نگهداری سه قبضه سلاح کمری، مشارکت در افترای عملی و اخذ ۲۶۰ میلیون ریال رشوه، جمعا به مدت ۴۲ روز تحت بازداشت نیروهای امنیتی بوده که با دخالت دوستان امنیتیاش از بازداشت رها شده است. «ترکی» بازپرس شعبه یکم دادسرای نظامی نیروهای مسلح (دادسرای رسیدگی به جرائم نظامیان) که برای صدور حکم تحت فشار بود، در نهایت تعجب وی را به دلیل اخذ رشوه به یکسال حبس و به دلیل حمل سه قبضه سلاح غیر مجاز به یکسال و نیم حبس تعزیری محکوم کرده است. این در حالی است که مجازات حمل یک قبضه سلاح، دستکم پنج سال زندان است! وی پس از خلع سلاح توسط نیروهای امنیتی، برای جلب ترحم آنان فردی را اجیر کرد تا او را با چاقو بزند و گرچه در بیمارستان رسالت سیدخندان نیز ساعتی بستری گردید تا وانمود کند جانش در خطر است، اما به وی سلاح مجدد اعطا نشد. وی تصمیم گرفت از «محسن لره» سه قبضه سلاح خریداری کند که دو قبضه آن را در کیسهی برنج منزل خواهرش مخفی کرد و با یکی از سلاحهای غیرمجاز در شب دهم آذرماه سال ۸۶ بازداشت گردید.
«امید محمدنژاد» در حالی ادعا کرده که به خاطر ارادتش به تصوف و عرفان بازداشت شده که در بازجوییهای مربوطه از تصوف و عرفان تبری جوییده و با صراحت نوشته که «تمامی اعضای خانوادهام حتی همسرم عضو این فرقهاند الا من!» وی پیشتر مدتی در اطلاعات ناجا هم بوده و پس از آن به اداره اطلاعات سپاه ناحیه شمال تهران (جماران) منتقل شده است. وی حتی از بسیجیان و سپاهیان نیز به نیروهای حفاظت سپاه گزارش ارسال کرده است. ارتباط وی با مسئولین این سازمانها به قدری خوب بوده که کارهای مربوط به بازسازی منزل سرهنگ افشار از مسئولین ردهبالای «ساحفاسا» در شهرک شهید محلاتی به وی واگذار شده بود.
جذب «امید محمدنژاد» با هدف «نفوذ» و «جمعآوری پنهان اطلاعات» از پرسنل سپاه و بسیج، ابتدا توسط «ساحفانمسا» (سازمان حفاظت اطلاعات نیروی مقاومت بسیج) صورت گرفته بود و مأمور رابط وی با «ساحفانمسا» نیز «ر.ح» بوده و پس از آن به «ساحفاسا» و «ساس» منتقل شده است. این انتقال پس از آن صورت گرفت که وی طی یک خوش خدمتی، دروغ و خیانت، داستانی ۳۰۰ صفحهای را در سلول VIP مجموعه شهید مطهری علیه خانوادهی سردار سیدیحیی رحیم صفوی مشاور فعلی رهبری در امور نظامی نوشت و سلمان صفوی برادر وی که ساکن انگلستان است را به ام آی سیکس وصل کرد. وی در بخشی از این داستان که با عنوان «تخلیه اطلاعاتی حمزه و حمید» فرزندان رحیم صفوی عنوان شد نوشت که: «حمید صفوی با شخصی به نام ارسلان بدخشان که مافیای کوکائین است، ارتباط دارد و حمید صفوی، ارسلان بدخشان و چند نفر دیگر در زمانیکه سیدیحیی رحیم صفوی در ماه رمضان سال ۸۴ و ۸۵ در سفر مشهد بوده، در منزل وی در شهرک غرب تهران بساط مشروبخواری و فسق و فجور به راه انداخته بودند!»
«امید محمدنژاد» از پدرش که فرد VIP دراویش است نیز برای جمع آوری اطلاعات دکتر مردانی استفاده میکند، به طوریکه اتاق پشت حسینیه دروایش در کرج که دکتر مردانی از آن برای جلسات خاص خود استفاده میکند، توسط عوامل «ساس» به تجهیزات شنود و جمعآوری اطلاعات تجهیز شده است.