امپراطوری 95 میلیارد دلاری خامنه ای!

0
232

خبرگزاری رویترز روز دوشنبه بیستم آبان گزارشی تحقیقی را منتشر کرده است؛ که به نوشته این خبرگزاری، سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، نظارت بر سازمانی به نام ” ستاد اجرائی فرمان حضرت امام ” را بر عهده دارد؛ که میزان دارائی های این سازمان بالغ بر 95 میلیارد دلار تخمین زده می شود. به نوشته رویترز: ” این رقم، چیزی بیشتر از چهل درصد از صادرات نفتی ایران در سال گذشته است. “!

رادیو فردا به گزارش از رویترز، ستاد اجرائی حضرت امام، در شش سال گذشته، به یک بازوی عظیم اقتصادی تبدیل شده است؛ که کنترل این امپراطوری عظیم اقتصادی، فقط به دست یک نفر است؛ و آن هم کسی نیست مگر مقام معظم رهبری انقلاب، حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای!!

این گزارش در سه قسمت با نامهای ” اموال تحت کنترل رهبری، مصادره املاک ” و ” قهرمان ملی ” و ” عدالت ناهموار ” تنظیم شده، و تاکنون فقط قسمت اول آن انتشار یافته، عنوان نموده که موفق شده در مدت شش ماه، تحقیق ویژه ای در زمینه قدرت مالی علی خامنه ای را انجام بدهد؛ و کامل ترین فهرست اموال ” ستاد اجرائی فرمان حضرت امام ” را تا به امروز منتشر نماید!

به نوشته رویترز، رقم ” 95 میلیارد دلار ” که این گزارش به آن دست یافته، از تجزیه و تحلیل بیانیه های مقامهای رسمی ستاد آمار بورس آوراق بهادار تهران، و وب سایتهای شرکتی و اطلاعاتی وزارت خزانه داری آمریکا برگرفته شده است!

به گزارش خبرگزاری رویترز، ستاد اجرائی فرمان حضرت امام، تقریبا در هر بخشی از صنعت ایران سهام دارد. از فعالیت های بانکی و مالی، نفت و مخابرات گرفته، تا تولید قرصهای ضد بارداری، و حتی پرورش شترمرغ، دارای سهام بسیار سود آوری می باشد!

رویترز می نویسد، راهی که ستاد مورد نظر این ثروتها را از آن خویش می کند؛ مصادره املاک تجار و اموال بهائیان و ایرانی هائی که در خارج از کشور زندگی می کنند است. ستاد یادشده که به حکم دادگاه و پشتیبانی علی خامنه ای، امتیازی انحصاری برای مصادره اموال را دارد. دادگاههای جمهوری اسلامی ادعا می کنند که این املاک متروکه هستند. سپس املاک مصادره شده را یا در مزایده می فروشند؛ و یا سعی می کند که معادل قیمتش را از صاحبان اصلی و اولیه این املاک بگیرند!

در این گزارش آمده که بررسی های آگهی های روزنامه های ایران، و وب سایت های مزایده نشان می دهند؛ که تا به حال دست کم 59 مزایده انجام شده که در میان آنها، یکی از مزایده هائی که در اردیبهشت ماه گذشته انجام یافته، حدود سیصد ملک به مزایده گذاشته شده است؛ که شامل مجموعه های دارای استخر و سونا نیز می باشند!

به نوشته این گزارش، دفتر سازمان ملل جامعه بین المللی بهائی، که یک سازمان غیر دولتی است؛ طبق آماری اعلام کرده، که در سال 2003 میلادی، ستاد اجرائی فرمان حضرت امام، 73 قطعه از املاک اعضایش را، که در آن زمان یازده میلیون دلار ارزش داشته اند را مصادره کرده بوده است!

تمامی مصادره های انجام شده پنهانی هستند و هنگام دادن آگهی برای به مزایده گذاشتن املاک مصادره شده؛ از آرم و نام کامل ستاد مورد نظر استفاده نمی شود. فردی به نام حمید واعظی، مدیرکل روابط عمومی ستاد اجرائی فرمان حضرت امام، ضمن ارسال ایمیلی به این خبرگزاری، داده های این گزارش را غیرصحیح دانسته و نوشته است؛ که ستاد در روند استخدام وکیل آمریکائی برای رسیدگی به این موضوع است!

از آقای حمید واعظی می پرسم، چرا باید وکیلی آمریکائی برای بررسی این موضوع استخدام بکنند؟ ضمن آنکه به ایشان خاطرنشان می کنم، که به قول خود رهبرشان در ماجرای اختلاس سه هزار میلیارد دلاری: ” حالا یک اتفاقی افتاده، انقدر آن را کش ندهید. “!

آیا باید به یادتان بیاورم، که وزارت خزانه داری آمریکا، در تاریخ 14 خرداد امسال، از شناسائی و تحریم ” ستاد اجرائی فرمان امام خمینی ” و شبکه ای متشکل از 37 شرکت تجاری وابسته به این ستاد خبر داد؛ که به طور مخفیانه به سرمایه گذاری برای حکومت جمهوری اسلامی اقدام می کنند؟!

آقای حمید واعظی، مدیر کل روابط عمومی ستاد اجرائی فرمان حضرت امام، آیا فراموش کرده اید که وزارت خزانه داری آمریکا، در همین رابطه اطلاعیه ای داده و اعلام کرده بود؛ که این ستاد، و دو مؤسسه تابعه آن از سوی حکومت جمهوری اسلامی در ایران، در بخشهای اقتصادی ایران و سایر نقاط جهان، مانند آفریقای جنوبی، کرواسی، امارات متحده عربی سرمایه گذاری کرده و توانسته است سالانه میلیاردها دلار به حکومت ایران سود برساند؟ یادتان نرود، که هر چه بیشتر این موضوع را هم بزنید؛ بوی گند آن، رهبر و ولی و فقیه تان را، از آنچه که هست رسواتر می سازد!

خزان 2572 آریائی هلند

محترم مومنی روحی

 

مقاله قبلیآخرین وضعیت جسمانی حمید مرادی در بیمارستان: ریسک عمل جراحی وی شدید است
مقاله بعدیانتقال یک زندانی سیاسی هموطن بلوچ به سلولهای انفرادی شکنجه گاه زاهدان
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.