دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
باز مسئولان عراقی سخنانی گفتند که حکایت از بی اطلاعی شان از شرایط واقعی در مناطق مختلف عراق دارد. کردها گفتند که نیروهای حشدالشعبی و پلیس عراق در مناطقی هم مرز با کردستان در حال تجمع و تدارکاتی برای حمله هستند و نه ارتش عراق. دقیقاً درست است و تنها ارتش عراق تحت فرمان نخست وزیر و دولت عراق هستند و حشدالشعبی از رژیم ایران و سپاه قدس و پلیس عراق از سپاه بدر فرمان می برد. زمانی که به نخست وزیر عراق گفتند حشدالشعبی نیروی ملی نیست و فرقه گراست، به این دلخوش کرد که از او دستور می گیرد و مجلسی فرقه گرا آنان را قانونی اعلام کند. در حالی که ما تجربه این نحوه تشکیل گروه های شبه نظامی و فرمانبری واقعی از رژیم ایران و گسترش آن را به تدریج به دولت و نهادهای مدنی یک کشور را در نقاط مختلف دنیا داشتیم که بارزترین شان حزب الله لبنان است. حزب الله لبنان نیرویی شبه نظامی است که اگر از ارتش و دولت لبنان دستور می گرفت، هیچ اشکالی نداشت و نیروی بازدارنده برای حملات اسرائیل می توانست باشد. اما فرمانبری آنان از سپاه قدس و ملاهای ایران، نشان داد که هرگز یک نیروی ملی نیستند. حشدالشعبی عراق که در میان آن ها به وضوح حزب الله عراق –عصائب اهل حق- وجود دارند و حتی برخی از آموزش دهندگان شان از حزب الله لبنان بوده اند، وضعیت سرسپردگی اش مبرهن است. در گزارشات متعدد خودتان آمده که این نیروهای شبه نظامی مدتی است اقدام به ربودن افراد و مخالفان، بدون اطلاع دولت عراق می کنند. بی شک با یک سخنرانی زیبا و تعریف و تمجید از این و آن، نه نیروی شبه نظامی مزدور و رباینده مردم، ملی و بدون آزار برای مردم می شود و نه عراق به سرزمین گل و بلبل بدل می گردد! نخست وزیر عراق حداقل کاری که می توانست بکند، نیروهای مردمی را که در رأس نیروهای مردمی حشدالشعبی -که به فرمان سیستانی به صحنه آمدند، فرماندهانی غیرفرقه گرا و بدون وابستگی به رژیم ایران و سپاه قدس می گذاشتند و پس از توصیه آمریکا اقدام به تعویض شان کرده و به جای فرماندهانی از سپاه بدر و اشخاص متمایل به سپاه قدس، فرماندهانی به واقع عراقی و ترجیحاً فرماندهان ارتش عراق و نیروهای جنگ های نامنظم ارتش عراق قرار می داد. حتی توصیه آمریکا مبنی بر ادغام آنان در ارتش را نیز جدی نگرفت، و کسانی را که سوریه و یمن را به خاک سیاه نشاندند، بسیار دست کم گرفت و تو گویی قرار است یکبار دیگر آن را در عراق تجربه کنیم! محض اطلاع تان گفته باشم، در صورتی که حشدالشعبی را به زیر چتر ارتش عراق نبرید، شما یک جنگ داخلی دهشتناک دیگر همچون سوریه را در پیش دارید و یک شب از خواب بیدارتان می کنند و می گویند که فرماندهان حشدالشعبی گفته اند، کردها به ما حمله کردند و از این پس دیگر از آتش بس خبری نیست و ما “اسرائیل دوم” را ….
اما کردهای سراسر خاورمیانه خوب توجه کنند. ما امیدواریم که بهترین سناریوها پیش روند، اما در صورتی که طرف مقابل تمایلی نداشت، بی کار نمی نشینیم و کار تشکیل کشور کردستان را به تعویق نمی اندازیم. زمانی آن را به تعویق می اندازیم که بغداد حاضر به گفتگوی بدون پیش شرط با کردستان عراق شده باشد و گفتگو را شروع کرده باشد. پس هم کارهای اجرایی و مدیریتی (هم مناطقی که قبلاً اقلیم کردستان خوانده می شدند و هم مناطق مورد مناقشه سابق) و هم کارهای نظامی و حتی چریکی لازم را سازماندهی می کنیم و در صورتی که بغداد به اقدامات یکجانبه دست زند، ما متقابلاً تلافی خواهیم کرد.
این را هم بیافزایم که همه پرسی که برگزار شد، با رأی آری مردم کشور کردستان به عنوان یک “حق” لازم الاجرا شد و هیچ مقامی نمی تواند پیرامون ابطال آن تصمیم گیری کند، مگر این که با بغداد توافق شود که همه پرسی دیگری با حضور ناظران آنان برگزار گردد. همه پرسی مردمی، پس از تصویب اش در مجلس کردستان، به “قانون” تبدیل شد و “در صورتی که” هر نوع توافقی با بغداد برای تجدیدنظر صورت گیرد، مجلس کردستان در صورت تصویب با اکثریت می تواند، تنها و تنها آن (قانون) را باطل کرده و تنها از حالت قانون بیرون آورد و همه پرسی مردمی را به مثابه یک حق (مردمی) نمی تواند هیچ کاری بکند. اساساً همه پرسی در جهان در مواقعی برگزار می شود که مردم -و نه نمایندگان و مسئولان شان- با رأی مستقیم اعلام نظر کنند که تصمیم اشخاص و احزاب و مسئولان و غیره ارزیابی نشود و نظر واقعی تمامی مردم صاحب حق با اعلام نتیجه همه پرسی حجت را تمام کند و هیچ یک از مقامات و مسئولان و حتی نهادها (پارلمان) نتوانند آن را باطل نمایند. اینک چه به مثابه حق (با رأی آری مردم) و چه قانون کردستان (تصویب پارلمان کردستان)، “کشور کردستان” تشکیل شده است، ولی عراق “هنوز” تجزیه نشده است. “تجزیه یا عدم تجزیه عراق به دولت فدرال و تصمیمات آن و کنش و واکنش هایش بستگی دارد”. بستن درهای گفتگو و هر نوع اقدامات یکجانبه، ترجمه اش برای کردستان این است: ما عملاً شما را از عراق جدا می کنیم، ولی شما رسماً و قانوناً چنین نکنید! ما بر علیه شما مصوبات و اقداماتی می کنیم، اما شما چنین نکنید!!
مهمتر از همه، آن فرآیند تعویق و تعلیق و غیره برای زمانی است که بغداد رسماً اعلام موضع برای گفتگو نماید -و تنها به محض شروع گفتگوهای دو طرف، کارها تعلیق می شود- و گرنه وقتی تحریم هایی –ولو صوری و یک طرفه- تصویب می کند، دیگر تعویق و غیره منتفی است و شما نیز باید به موازات آن تصمیماتی یک طرفه را تصویب و اعلام کنید. تمامی نهادها و مراکز دولتی اقلیم از این پس باید در قالب دولتی در رأس کشور کردستان تغییر هویت دهند. در مناطق مورد مناقشه به کارمندان حقوق بگیر دولت عراق کاری نداشته باشید و همان گونه که دولت عراق یک طرفه استاندار کرکوک را معزول کرد، شما نیز مدیران سابق توافقی را معزول و مدیران جدیدی به جای شان منصوب می کنید؛ البته به استثنای مدیرانی از اقلیت ها اقوام که باید همچنان به فعالیت شان در مناطق مورد مناقشه ادامه دهند. برخلاف تصور دولت عراق و تحریک کنندگان شان، شما اهرم های فشار بسیاری قوی تری از دولت عراق دارید که تنها اعمال یک مورد آن می تواند به آشوب و حتی شورش در عراق بدل شود: آب. البته امیدوارم نیازی نباشد که از این دست واکنش ها را نسبت به کنش های یک طرفه بغداد صورت دهیم. اما در صورتی که هر گونه حمله نظامی به کردستان یا مناطق مورد مناقشه صورت گرفت، تنها پس از یک اخطار کوچک قبلی (و درحقیقت اتمام حجت) باید از آن استفاده شود.
در سطح نظامی کارهای زیادی هست که باید برای احتمال وقوع بدترین سناریوها از “همین لحظه” صورت گیرد. بستن برخی از راه های مناطق را با پیشمرگه ها و ایجاد موانعی –خاکریز و سازه های بتنی و غیره- در مناطق مرزی با کشور کردستان را بدرستی صورت دادید و باید همچنان ادامه یابد. مناطق آسیب پذیر برای نفوذ و حمله دشمنان باید مین گذاری شود. البته “مناطقی که در کنار مناطق مسکونی واقع نشده باشد که خدای نکرده مردم و غیرنظامیان قربانی شوند”. پیش از هر کاری، نیروهای پلیس عراق که در مناطق مورد مناقشه حضور دارند، باید “زیر نظر نهادهای امنیتی” شما قرار گیرند، تا دست از پا خطا کردند، دستگیر شوند. نخست این که بدانید، کشور کردستان باید دارای یک ارتش ملی باشد که از آحاد اقوام و اقلیت ها تشکیل شده باشد. نیروهای پیشمرگ تان ارتش ملی کردستان را تشکیل خواهند داد. با این همه، کردها باید یک ارتش نامنظم و چریکی را نیز به موازات ارتش منظم داشته باشند. “چریک های پ.ک.ک. از این پس آن ارتش نامنظم نه فقط کردستان عراق که تمامی منطقه کردستان در سراسر خاورمیانه خواهند شد”. فعالیت و ارتباط آنان باید به چند شکل باشد. پیش از همه، نیرویی فراملی اند که همچون شنگال اگر پیشمرگه یا ارتش کردستان یا هر نیروی مسلح کردی نتوانست از مردم دفاع کند، به مثابه یک “نیروی واکنش سریع” دفاع از مردم –چه کرد چه سایر اقوام و اقلیت های منطقه مورد تجاوز واقع شده- را برعهده گیرند. دوم، فعالیت های پ.ک.ک. برای دفع حملات دشمن و رفع اشغال کشور و منطقه کردستان باید نه فقط نظامی که علاوه بر آن، “امنیتی” نیز باشد. یعنی باید “هسته های خاموش” شما در تمامی مناطق مرزی کردستان در سراسر منطقه، پخش شوند و نفوذ کنند تا در صورتی که پیشمرگه یا ارتش کردستان یا هر نوع گروه مسلح کرد دیگر، منطقه ای را از دست داد، هسته های خاموش پ.ک.ک. هم با عملیات چریکی علیه نظامیان متجاوزان –و نه مردم- به آنان ضربه بزنند و پس از نفوذ و بسط مکفی، منطقه را از نظر امنیتی ساقط کنند و در دست بگیرند که حمله نظامی ناگهانی شبانه تنها آخرین پازل از در دست گرفتن شهر یا منطقه مورد نظر باشد. پس پ.ک.ک. از هم اینک در تمامی مناطق مورد مناقشه هسته های خاموش شان را توزیع و سازماندهی می کنند. در مناطقی که اقوام غیرکرد قرار دارند، از آنان نیز باید در قالب یک نیروی محلی امنیتی و مخفی عضوگیری کنید و مشارکت شان دهید. آقای بارزانی و سایر مسئولان کردستان باید همه نوع همکاری با پ.ک.ک. را صورت دهند و اگر پیش از این فشارهای متحدان سابق و دشمنان جدیدشان –ترکیه- را به عنوان دلیل عدم نزدیکی و همکاری با پ.ک.ک. عنوان می کردند، از این پس هیچ بهانه ای از سوی آنان پذیرفته نیست. نیروهای رزمی کرد در مناطق مورد مناقشه “تونل سازی های زیرزمینی” را نیز هر چه زودتر شروع کنید. کلیه مناطق کردستان در سراسر خاورمیانه باید “برای بلندمدت جهت دفاع از مردم شان”، به خصوص در مناطق غیر کوهستانی که عوارض زمین کم است- تونل سازی های گسترده را در دستور کار قرار دهند تا در صورتی که متحدان تان بنا بر هر دلیلی، حضورشان را در منطقه خاتمه دادند، شما بتوانید به شکلی موثر از سرزمین تان در مقابل متجاوزان دفاع کنید.
کردهای سوریه –چه زن و چه مرد- مدتی است که مایه مباهات جهانیان شده اند، باید در مناطق مرزی با کشور کردستان –اقلیم کردستان سابق- هم انواعی از همکاری ها و ارتباطات نظامی، چریکی، سازماندهی و غیره را صورت دهند و در مناطقی که هم مرز با کشور عراق است، آن مناطقی که در اختیارشان است، نیروی نظامی و چریکی شان را متمرکز کنند که به محض این که حشدالشعبی یا هر نیروی یاغی دیگر، به مناطق مورد مناقشه حمله کند، بدون درنگ از آن مناطق وارد خاک عراق شده و به نیروی مستقر در آنجا حمله کنند. به عبارتی، شما باید “جبهه جدیدی را علیه نیروهای متخاصم باز کنید که ورای سرزمین کردستان است”. امیدوارم پس از اتمام عملیات تان در رقه و ضلع شرقی فرات، هر چه زودتر نیرو به مناطق مرزی با کردستان عراق و سایر مناطق مرزی با عراق ارسال کنید و آماده برای هر اقدامی موضع گیری نمایید. درضمن، کردهای سوریه هیچ سلاحی را که تحویل گرفته اید، پس از اتمام عملیات به نیروهای ائتلاف پس نخواهید داد؛ “به هیچ وجه و به هیچ عنوان”. این حداقل کاری است که نیروهای ائتلاف برای قدرددانی از شما در مقابل دفاع از مردم منطقه می توانند انجام دهند. مگر این که منظورشان این باشد، شما و مردم تان تنها اگر توسط داعش کشته شوید، دارای اِشکال است و از شما دفاع خواهیم کرد و اگر دیگران مثلاً عسکر ترکیه شما و مردم تان را بکشد، مسئله ای نیست و به ما ارتباطی ندارد!؟ شما سربازان دم توپ برای ارتش آمریکا یا سایرین نبوده اید، بلکه برای منافع هم خودتان و هم سایر مردم منطقه –ورای کردها- وارد نبرد شدید و آن سلاح ها باید از این پس نیز از مردم تان در مقابل متجاوزان دیگر دفاع کند؛ به خصوص که تهدیدات سایر کشورها علیه کردها علنی نیز شده است. هم کردهای سوریه و هم کردهای عراق باید هر چه زودتر و از هر کانالی پهپاد تهیه نمایند؛ از دلالان سلاح در جهان و به خصوص اسرائیل (در این مواقع است که می توان فهمید حمایت ها از تشکیل کشور کردستان واقعی بوده یا برای ایجاد بحران در منطقه). پهپادهایی که هم توان شناسایی و هم بمباران و سایر عملیات متنوع را داشته باشند. کردهای سوریه و پ.ک.ک. باید چه در مناطق مختلف کردستان و چه سایر مناطق که نفوذ دارید، هم آنان را برای دفاع از خودشان در مقابل هر نیروی متجاوز و فرقه گرای دیگری آموزش دهید و مسلح سازید و هم این شیوه اداری و خدمانی “از پایین به بالا” را که رهبرتان اوجالان به شما ارائه کرد –و در منطقه بسیار موثر و موفق نشان داده- یاد دهید و سازماندهی کنید. در صورت هر گونه درگیری علاوه بر اقدامات خودتان، از متحدان تان بخواهید که مناطق حضور شبه نظامیان حشدالشعبی را بمباران کنند (امیدوارم کار به آنجا نکشد، ولی اگر تجاوزی از سوی حشدالشعبی صورت گرفت، اجتناب ناپذیر خواهد بود). “دنیا به زودی خواهد فهمید که کردها “حامیانی” به جز کوه ها نیز دارند.