اقدامات و گام های موازی برای اهداف کردستان مستقل فردا؛ اقلیت ها باید اولویت کشور مستقل کردستان باشند

0
237

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)

کردهای عراق و به خصوص سران احزاب آنان خوب به سه نکته توجه کنند: 1- اقدامات یکسویه و تحریک آمیز به نفع شما نیست. 2- اکثریت چه در کرکوک و چه در هر جای دیگر اجازه تحمیل نظرش به اقلیت ها را ندارد. 3-اقدامات ضروری برای آینده کشور کردستان باید به موازات یکدیگر صورت گیرند و مشروط به یکدیگر نشوند.

نخست اقدام عجولانه برخی از مسئولان و اعضای شورای کرکوک نشان از آن دارد که هنوز برخی از مسئولان متوجه اهمیت گام های حساب شده برای استقلال نیستند. نخست این که، هنوز کرکوک جزو مناطق مورد مناقشه است و گرچه کردها تسلط نظامی بر آن دارند، هنوز مشروعیت مردمی و حقانیت حکومت پیش از رأی گیری درباره کرکوک را ندارند.

دوم که مهمتر از مورد نخست است، شورای کرکوک در عدم حضور نمایندگان ترکمن و عرب چگونه به خود اجازه تشکیل جلسه رسمی و تصویب مصوبه را داده است!؟ این واقعه از آن جهت مهم است که نحوه عملکردتان در دوران پس از استقلال برای زمان هر گونه اختلاف نظر با اقلیت های ساکن اقلیم و نمایندگان شان را نشان می دهد. عراق از هم پاشید چون “تصمیم گیری بر مبنای اجماعی که در زمان حضور آمریکا در عراق” به درستی اعمال می شد، پس از خروج آمریکا از عراق و با بر سر کار آمدن “دولت مزدور مالکی توسط سپاه قدس به تصمیم گیری بر اساس رأی اکثریت” بدل شد. در نتیجه کردها، اعراب و سایر اقلیت ها، دولت را اساساً عراقی ندانستند و نه تنها اختلافات عدیده که جنگ داخلی نیز شروع شد (ملاها و پاسداران نادان ایران در هر کشوری که وارد شده اند آن را به جنگ داخلی کشاندند، از لبنان و عراق بگیرید تا سوریه و یمن و بیش از همه، متحدان خویش را به کشتن داده و البته مملکت شان را به ویرانه بدل ساخته اند؛ با این دوستی خاله خرسه به مزدوران شان خوش بگذرد!). این آزمونی برای شما بود که باید از همین ابتدا رفتارتان را تصحیح کنید. در کشور آینده کردستان قرار نیست، اکثریت نظرش را به اقلیت تحمیل کند و اقلیت ها حتی باید در مصوبات از حق وتو برخوردار باشند؛ تنها در این صورت است که کردستان همچنان بهترین پناهگاه اقلیت ها در خاورمیانه خواهد بود.

سوم، برنامه همه پرسی و سپس اعلام استقلال کردستان باید به هیچ برنامه یا اقدام دیگری مشروط و منوط نشود، بلکه باید به موازات هم صورت گیرند. واضح به شما بگیریم، مخالفان و احزاب حرفه ای وقتی در موقعیت اقلیت قرار می گیرند و برای ممانعت از اقدامی تلاش می کنند، چند راهکار را دنبال می کنند. یکی بزرگ کردن یک هدف به میزانی است که عملاً غیرممکن شود؛ یعنی با آن موضوعی که مخالف اند، مخالفت نمی کنند، بلکه نقش موافق را بازی می کنند و آنقدر آن را بزرگ می کنند که عملاً غیرممکن شود و به بن بست بخورد. دومین راهکار موکول و منوط کردن هدف به زنجیره ای از اولویت ها و تحقق اهداف و برنامه های دیگر است. برخی از احزاب اقلیم گفته اند، قبل از همه پرسی باید مجلس اقلیم دوباره گشایش یابد و برخی حتی مبارزه با فساد و تعیین ریاست جدید را نیز بدان افزوده اند. این نشان از آن دارد که این احزاب در دنیای سیاست به اندازه کافی باتجربه و پخته نیستند که ندانسته و نخواسته نقش یک مخالف همه پرسی و استقلال را عملاً بازی می کنند. همه پرسی استقلال باید در اولویت نخست کارهایتان قرار گیرد و همزمان چند کمیته برای گشایش در سایر بحران هایی که داشته اید، تشکیل شود و هیچ یک از آن ها به دیگری موکول و مشروط نشود؛ وگرنه اقلیم تان نه هرگز کشور خواهد شد و نه بحران ها و بن بست هایی که بین تان به وجود آمده برطرف خواهد شد.

در این راه، باید علاوه بر کمیته همه پرسی چند کمیته دیگر تشکیل دهید. یک کمیته مجزا برای تصمیم گیری برای راه های گشایش دوباره مجلس اقلیم. کمیته دومی برای نگارش قانون اساسی جدید کشور کردستان بدون هر گونه تبعیض قومی و دینی و مذهبی و در این موارد حکومت کشور کردستان باید مثل یک داور کاملاً و عملاً بی طرف باشد. کمیته سومی برای بررسی و تصمیم گیری پیرامون فساد اداری و باند بازی که البته این کمیته می تواند پس از استقلال هم تشکیل شود. کمیته چهارم برای نحوه تقسیم منابع انرژی اقلیم؛ که این نیز می تواند پس از استقلال انجام شود. همچنین، در هر موردی که اختلاف پیدا کردید، سر آن لجاجت و لجبازی نکنید تا کارها به بن بست برسد، بلکه دقیقاً برعکس باید در زمینه های مشترک کارها را ادامه دهید و در زمینه های مورد اختلاف گفتگو برای یافتن راه حل و نه اتلاف وقت صورت دهید. بن بست اخیر لبنان پیرامون مسئله تعیین رئیس جمهور که چند سال هم ادامه داشت، و تنها با یک حرکت کلیدی دیپلمات های آمریکایی حل شد (ریاست جمهوری را به طیفی و نخست وزیری را به طیفی دیگر پیشنهاد دادند)؛ آن هم بین کسانی که تا سطح دشمنی با یکدیگر پیش رفته بودند و از این سبب هر راه حلی غیرممکن به نظر می رسید، باید درسی عملی برای شما و سایر مسئولان و مقامات خاورمیانه باشد تا دریابید که “دموکراسی عملی و دیپلماسی حرفه ای” یعنی چه. درضمن، برگزاری همه پرسی و رأی مثبت مردم نسبت به استقلال کردستان به معنای اعلان استقلال نخواهد بود و شما مشروعیت مردمی برای استقلال را خواهید یافت و تا اعلام رسمی استقلال به دیگران (عراقیان، سازمان ملل، قدرت های جهانی و کشورهای منطقه) این فرصت را خواهید داد تا هماهنگی های لازمه را با شما صورت دهند.

باید خاطر نشان کنم، تصمیم نمایندگان اقلیم به ترک مجلس عراق کاملاً درست بود. مجلسی که در آن اقلیت هستید و اکثریت بدون توجه به نظرات تان مصوبه تصویب می کند، یعنی حضورتان نه تنها به نفعتان نیست، بلکه افکار عمومی را گمراه می کند که تصمیمات مجلس مشروعیت دارد. خروج شما و سایر اقلیت ها در عراق از مجلس شیعی به جهانیان نشان خواهد داد که مجلس عراق فاقد مشروعیت مردمی است و حاکمیت عراق در تجمیع اقوام غیرشیعی موفق نبوده است و از این سبب زمان استقلال فرا رسیده است. نمایندگانی که مجلس عراق را ترک کرده اند، دیگر به هیچ وجه نباید به مجلس عراق برگردند. آنان می توانند در قالب کمیته ای مشترک در اقلیم برای برنامه های اجماعی آینده اقلیم تشکیل مساعی کنند؛ حتی در فقدان مجلس اقلیم می توانند نقش مجلس سنا را بازی کنند. به هر روی، هیچ یک از نمایندگان اقلیم کردستان هیچ کاری دیگر در بغداد ندارند. اما همین احزاب باید در سایر مناطق عراق به وسیله کردهای همان مناطق (مناطق خارج اقلیم کردستان و مناطق مورد مناقشه) دفاتری بزنند و شروع به فعالیت و دفاع از حقوق کردهایی کنند که در سایر استان های کشور عراق زندگی می کنند تا نمایندگانی در حاکمیت آتی عراق داشته باشند.

بحران کنونی کرکوک ناخواسته این دستاورد را داشت که بازی های کشورهای منطقه ای را لو داد که مواضع حقیقی شان پیرامون اعلام استقلال را پنهان ساخته بودند و سعی می کردند تا آن زمان با “چراغ خاموش و با نقاب یک متحد” تا می توانند امتیازات نفت و گاز و غیره و حتی نفوذ امنیتی در اقلیم کنند و پس از اعلام استقلال یک دفعه اقلیم را بایکوت کنند. تحریم نفت و گاز در دستور کارشان بود و همین قدر نیز تجربه ندارند که همین تحریم ها را علیه مردم جنگ زده شمال سوریه کردند، اما با وجود ایجاد محدودیت، مانع از تشکیل مجلس و دولت محلی مردم شمال سوریه نشد. حتی داعش که با همگان در حال جنگ بود، وقتی پای نفت به میان آمد از راه های غیررسمی و قاچاق آن را صادر می کرد، چه رسد کشوری مثل کردستان که شرکای تجاری زیادی در جهان دارد. البته، این وقایع، درس خوبی بود تا مقامات و احزاب اقلیم بدانند که نباید به هیچ کشور منفردی متکی باشند و تنوع شراکت ها و تنوع راه های انتقال انرژی باید در دستور کارشان باشد و گرنه “رسماً استقلال” خواهند یافت، اما “عملاً مستقل” نخواهند بود. علاوه بر آن، احزاب کردی باید روی هیچ یک از کشورهای منطقه ای به مثابه متحد استراتژیک حساب باز نکنند و تنها روی قدرت های جهانی که “از بلوغ احترام به حقوق همگان و به ویژه اقوام و اقلیت ها” برخوردارند، به مثابه متحد استراتژیک حساب باز کنند.

مقامات کنونی ترکیه خوب بود قبل از این، مسئولیت اداره یک روستا را بدرستی برعهده می گرفتند تا سپس از پختگی لازم برای اداره شهرهای بزرگ و کشور بزرگی چون ترکیه برخوردار گردند و هر اقدامی که می کنند با ناپختگی مطلق نه تنها نتیجه عکس می دهد، بلکه به انزوای بیشتر ترکیه می انجامد و با اقدامات اخیرشان دیگر نمی توانند روی نفت و گاز کردستان حساب باز کنند و آن منجر به نزدیکی بیشتر کردهای عراق و سوریه و احزاب و دولت های شان به یکدیگر خواهد شد. مقامات کنونی ترک که با کنار زدن مقامات توانای دیگر بر سر کار آمده اند، به نظر می رسد بیشتر برای خراب کردن کارها و به جان هم انداختن همگان تخصص دارند و یک نانوایی را نمی توانند اداره کنند، ولی می توانند “یک مملکت را تمیز ویران کنند”! ترک ها به جای درگیری با اقلیم کردستان و متحدان سابق شان، روی تشکیل اقلیم جدیدی برای اقلیت ها (از جمله ترکمن ها) و اقلیم دیگری برای اعراب سنی عراق باشند. با تشکیل این اقلیم است که ترکمن ها خواهند توانست بر سرنوشت شان مسلط شوند و گرنه نیروهای امنیتی عراق (که از سپاه بدر هستند و یعنی شاخه ای از سپاه قدس و حقوق بگیر ایران اند) بلایی بر سرشان خواهند آورد که چه بسا چون سنی های عراقی به دامن یک گروه تروریستی دیگر پناه ببرند. واقعیت این است که بنا بر گزارشات سازمان های حقوق بشری و “بررسی های میدانی” در میان کشورهای منطقه (بر اساس گزارش دقیق و میدانی اخیر سازمان ملل و نه گزارشات سازمان های حقوق بشری که بررسی های میدانی ندارند، و تنها از راه دور و برحسب شنیدنی ها اظهارنظر می کنند که می تواند دقیق و حتی درست نباشد و همین گزارش میدانی اخیر سازمان ملل بطلان برخی از آن ها را ثابت کرد؛ گرچه اعلامیه های آنان نیز این خوبی را دارد که نگاه های حقوق بشری را بیشتر به مکان های حساس معطوف می سازد) اقلیم کردستان –پس از دولت محلی شمال سوریه- یکی از بهترین شرایط را برای اقلیت ها دارد و ترکمن ها نیز می توانند شرایط بهتری در آن داشته باشند؛ با این وجود تشکیل اقلیمی مستقل برای شان به همراه سایر اقلیت های شمال عراق با مرکزیت موصل گزینه بهتری به نظر می رسد. موصل به سبب بافت چند قومیتی و دینی اش نمی تواند مرکز یک اقلیم عرب سنی باشد. اقلیم سنی می تواند با استان الانبار و مرکزیت رمادی تشکیل شود و چند استان با اکثریت سنی نیز اگر مایل باشند می توانند بدان بپیوندند (چون یک اقلیم معمولاً متشکل از چند استان است)؛ به هر روی موصل نمی تواند مرکز اقلیم سنی شود و “ترکمن ها و سایر اقلیت ها” نخستین قربانیان آن خواهند بود.

جمهوری خواهان آمریکا بنا بر قول مساعدی که در دوره انتخابات ریاست جمهوری به کردها دادند، باید برای استقلال کردستان عراق هر گونه کمک و پشتیبانی جهت متحد استراتژیک آینده شان صورت دهند و همین بحران اخیر کرکوک عراق باز نشان داد  که “حضور نظامی بیشتر ارتش آمریکا در اقلیم کردستان و شنگال” چقدر ضروری است.

 

مقاله قبلیطرح دولت آمریکا برای بازرسی اطلاعات موبایل‌های مسافران
مقاله بعدیگرگ و میش، همیشه آن معنا را ندارد که شما می دانسته اید!
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکتر کاوه‌ احمدی‌ علی‌آبادی‌ تاکنون تحصیلات دانشگاهی را در مقطع دکترای جامعه شناسی (Ph.D) با عنوان دانشجوی ممتاز از تگزاس و مقطع فوق‌ دکترای‌ (Post Doctoral of Philosophy) فلسفه‌ علم‌ به همراه گواهی "ارزیابی کمال" از دانشگاه‌ آبردین‌ (Aberdeen) در داکوتای‌ جنوبی‌ آمریکا به پایان رسانده و و اینک عضو هیئت علمی (ACADEMIC BOARD) دانشگاه آبردین (ABERDEEN) با رتبه پروفسوری (PROFESSORSHIP) است. ایشان موفق به دریافت درجه دانشمندی (scientist) در رشته فلسفه علم با رساله "روش شناسی علم و فلسفه" و انتخاب به عنوان دانشمند برجسته (Distinguished scientist) سال 2008 از طرف دانشگاه آبردین شدند. دارای 14 عنوان کتاب چاپ شده، 6 عنوان در نوبت چاپ، بیش از 45 پژوهش و مقاله علمی از کنفرانس ها و همایش های ملی و بین المللی و فراتر از 120 عنوان مقاله در نشریات کثیرالانتشار بوده و دارای 11 جایزه و لوح تقدیر و سپاس از جشنواره ها و مراکز علمی و آکادمی مختلف است. در حال حاضر ایشان عضو جامعه شناسان بدون مرز (Sociologists without borders (ss هستند.