دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
ارتش و دولت موقت مصر و به خصوص قوه قضاييه آن خوب و به دقت توجه كنند. در مقابل اقدامات خارجي اي كه نسبت به آنچه در مصر روي مي دهد، صورت مي گيرد، به هيچ وجه در دام “واكنش هاي تندروانه” نيافتيد كه آن هم مشروعيت خارجي شما را از بين مي برد و هم حمايت مردمي تان را و اين مشكلي است كه به نظر مي رسد، به خصوص قوه قضاييه مصر در دام آن افتاده است. اقدامات اخير قوه قضاييه مصر، يكي از دلايل گسترش مخالفت هاي خارجي، به خصوص محدوديت هاي مالي و نظامي است كه آمريكا براي كمك به مصر قائل شده است. آمريكا نمي خواهد روابط استراتژيك اش را با مصر از دست بدهد، اما عملكرد دولت موقت مصر و قوه قضاييه و ارتش آن كشور، در ميزان انعطافي كه نسبت به نقض حقوق بشر و رعايت دموكراسي در مصر نشان دهد، تأثير گذار است. به محض اين كه در آخرين تظاهرات اخواني ها در مصر باز بيش از 50 تن كشته شدند و همزمان دادگستري مصر اعلام كرد كه به زودي مرسي را محاكمه مي كند، دولت آمريكا مجبور شد، واكنش اخير را نشان دهد. واكنش شان نيز با اعلاميه تند و صريح همراه نبود.
بي تعارف دادگستري مصر و نيروهاي امنيتي اي كه تظاهرات را كنترل مي كنند، مسئول بخش قابل ملاحظه اي از بي اعتباري هستند كه در سطح جهاني براي دولت موقت مصر فراهم شده است. دادگستري مصر نه به آن زمان كه نسبت به اخواني ها كنار كشيده و عرصه را وا داده بود و تنها با هشدارهاي مكرر از خواب بيدار شد، نه به اين كه حالا هر تصميمي كه مي گيرد، يك مشكل جديد براي دولت موقت مصر و حتي ارتش مصر به وجود مي آورد. محاكمه مرسي موجب خواهد شد كه آخرين اعتبار بين المللي را كه نزد جامعه جهاني داريد، از دست دهيد و شما را تنهاتر و حتي تندروتر خواهد ساخت.
اشتباه دوم را دولت موقت مصر نسبت به دادن اختيارات تام به نيروهاي امنيتي مرتكب شد. هر مقام امنيتي كه چه در جلسات دولت يا دفتر كارتان حاضر شد و براي كنترل تظاهرات، اختيارات كامل خواست، به او خواهيد گفت كه اختيارات تام را تنها خداوند داراست و نه شما و نه هيچ كس ديگر چنين اختياري نداريد تا به ديگري دهيد و او و مأموران زيردست اش بايد نسبت به هر تصميم كه مي گيرند، پاسخگو باشند. در صورتي كه اصرار بدان ورزيد، دفتر كار يا جلسه دولت را نبايد ترك كرده باشد، مگر اين از كارش بركنار شده باشد. چون ثابت كرده كه انساني مسئول نيست و بيش از هر دشمني به شما لطمه مي زند. هيچ تظاهرات مسالمت آميزي نيست كه بتواند دولتي را سرنگون كند، اما يك بازخورد از آن مي تواند: كشتار بي رويه تظاهر كنندگان مي تواند موجب سقوط دولت شود. به خصوص نيروهاي امنيتي كه براي دوران جنگ سرد آموزش ديده اند، عادت شان اين است كه براي برقراري امنيت، شرط اختيارات تام بگذارند و پاسخ شما امروز تنها بايد اخراج شان باشد؛ چون آنان بزرگترين تهديد براي هر دولت دموكراتي هستند. ارتش مصر براي اين كه بي طرفي اش را حفظ كند، كار امنيتي تظاهرات را به نيروهاي امنيتي سپرده است، اما نيروهاي امنيتي طي چند تظاهرات با كشتاري كه راه انداخته اند، ثابت كرده اند كه به هيچ وجه نهادي مسئول و توانا نيستند كه هيچ، مي توانند هم بر كشته ها بيافزايند كه اين موجب مي شود، مردم بيشتري بدان ها بپيودندند و هم دولت و ارتش مصر و تصميم درستي را كه در ساقط كردن دولت اخواني ها داشتند، بي اعتبار سازند. كنترل تظاهرات بدون شليك گلوله كار دشواري نيست و در بسياري از نقاط جهان نيروهاي امنيتي آن را صورت مي دهند. ايجاد موانع مقابل تظاهر كنندگان، استفاده از گازهاي اشك آور و فلفل، استفاده از گلوله هاي پلاستيكي و ماشين هاي آب پاش و همين طور باتون از اين جمله اند، اما انگار كه نيروهاي امنيتي مصر بيشتر ترجيح مي دهند، مثل تك تيراندازها به سر يا سينه تظاهركنندگان شليك كنند!
ارتش مصر براي اين كه بتواند به شكلي ريشه اي حملات تروريستي در صحراي سينا را حل كنند، تنها اقدامات نظامي كافي نيست و بايد هم ميان مردم محلي از پايگاه اجتماعي مناسبي برخوردار شوند و خدماتي به آنان عرضه كنند كه تروريست هاي اسلامي نمي كنند (از طريق بخشي از كمك هاي مالي اي كه كشورهاي عربي به مصر مي كنند) و هم مسأله ترددشان به غزه را بررسي كنند كه آيا در سطحي محدود و غيرقانوني صورت مي گيرد يا توسط حماس فعالانه سازماندهي و برنامه ريزي مي شود كه در آن صورت نياز به اقدامات ديگري است كه به موقع به شما گفته خواهد شد. درضمن، اگر مي خواهيد عمليات تان بر عيله تروريست هاي اسلامي موفق باشد، زمان دقيق عمليات ها و كم و كيف شان را با اسرائيل هماهنگ نكنيد و براي پايبندي به قرارداد كمپ ديويد تنها نياز به انتقال نيروي بيشتر براي عمليات را با آن ها در ميان بگذاريد. مهمتر از همه، نوع رابطه ارتش مصر با ارتش آمريكاست. آمريكا مايل به همكاري با ارتش مصر است و آنچه اوباما صورت مي دهد، تنها به سبب فشارهايي است كه به او وارد است تا اقدامات غيردموكراتيك متحدان اش را ناديده نگيرد و به سياست يك بام دو هوا متهم نشود. ارتش مصر رابطه استراتژيك اش را كه بسيار مفيد است و هم در سطح نظامي، هم تماميت ارضي مصر و هم كمك هاي مالي بسيار به نفع مصر است بايد ادامه يابد. سادات يكي از زيرك ترين سياستمداران خاورميانه بود و اگر پيماني كه او با آمريكا بست، نبود اينك صحراي سينا در دست اسرائيل بود و از آن سوي كانال سوئز داشتند برايتان دست تكان مي دادند. يا شايد لازم باشد كه صريح تر با شما حرف بزنم: تنها زماني به فكر فاصله گرفتن ارتش مصر از آمريكا و نزديكي به ارتشي ديگر به عنوان جايگزين بيافتيد كه به اين نتيجه رسيده باشيد، ديگر به صحراي سينا و كانال سوئز نيازي نداريد و آماده ايد آن را به جاه طلبان اسرائيلي تحويل دهيد!؟ اسرائيل بو مي كشد، آن لحظه اي را كه يك روز آمريكا، مصر را از ليست خطوط قرمزش مقابل اسرائيل حذف كند، تا به بهانه يك عمليات تروريستي در صحراي سينا يا پرتاب چند راكت از آن سوي، دوباره صحراي سينا و كانال سوئز را اشغال كند. آن ابلهاني را كه چنان توصيه هاي كودكاني به شما مي كنند، به دنياي كودكانه شان واگذاريد كه از اخواني ها نادان تر اند و از اين دوستان خطرناك تر از دشمن در خاورميانه زيادند و يكي از دلايل عقب ماندگي خاورميانه با وجود برخورداري از بزرگترين ثروت هاي طبيعي و خداداد. حتي اگر آمريكا محدوديت ها و تنبيهات بيشتري را نيز براي ارتش مصر و دولت گذاشت، ارتش مصر رابطه استراتژيك اش را با آمريكا حفظ مي كند، مگر اينكه ارتشيان اش هوس كرده باشند، به سرنوشت نظاميان تركيه دچار شوند.
راه درست دولت موقت مصر و ارتش مصر، حركت در مسير ميانه روي، اولويت گذاري توصيه هاي خارجي و عمل به برخي و مسكوت گذاشتن برخي كه ناشي از عدم شناخت خارجي ها از جامعه مصر است و خوشبختانه با وجود بهره مندي از كمك هايي كه كشورهاي حاشيه خليج فارس از مصر مي كند، درصدد ارتباط بيشتر و بهتر با تمامي كشورهايي جهان (فعلاً به جز ايران و اسرائيل)، به خصوص اتحاديه اروپا و آمريكا باشند تا دوره انتقالي قدرت به دولت و مجلسي منتخب را با موفقيت سپري كنند و توسط تاريخ به عنوان كساني كه نه به خاطر كسب قدرت، بلكه نجات كشور و مردم مصر از دست متعصبان مذهبي بودند، وارد عمل شدند. كمك هاي مالي كشورهاي عربي خليج مفيد و مورد نياز است و آن موجب مي شود تا بتوانيد اقتصاد مصر را ترميم كنيد و از فشارها بر مردم بكاهيد، اما نبايد موجب شود كه خيال كنيد بي نياز از مشروعيت خارجي هستيد و مي توانيد تصميمات يكه تازانه بگيريد يا تصور كنيد كه به توصيه هاي كشورهاي غربي نيازي نداريد.
اقدام تان در منحل كردن اخواني ها وقتي اصرار به ايجاد تنش و بحران و گسترش اش دارند، كاري درست بود، اما جواناني از اخوان را كه عملكرد رهبران سابق شان را قبول ندارند و اخيراً تمايل به گفتگو و مشاركت در آينده مصر دارد، نااميد نكنيد و مي توانيد اجازه تشكيل حزبي جديد بدان ها دهيد. اما بايد برايشان توضيح دهيد كه اخوان المسلمين به خاطر اقدامات كثيف و رندانه شان براي دزديدن انقلاب مردم، ديگر آينده سياسي در مصر ندارند و گذشته بنيان گذاران شان نيز يا آلوده به همكاري با نازيسم است يا با فراماسون ها و اگر مي خواهند تشكيلات يا حزبي جديد تشكيل دهند، مي توانند اخوان الصفا يا ساير تشكل هاي خوش نام و خيّر را در جهان اسلام، الگوي خويش قرار دهند و با نام و خاستگاه آنان وارد عرصه شوند. اخوان المسلميني ها دست به خودكشي زدند، زماني كه چون همه احزاب فاشيستي در دل جوامع دموكرات، سعي كردند با تظاهر به پايبندي به دموكراسي به قدرت دست يابند و سپس نيت باطني و چهره واقعي شان را نشان دادند كه چيزي نبود جز يك حكومت فاشيستي مذهبي چون ايران با نام شريعت اسلامي. دولت موقت مصر به غربي هايي كه اصرار دارند، در انتخابات آينده، همه حتي انقلاب دزدها بتوانند حزب و نماينده بدهند، خواهيد گفت: همان گونه كه اينك شما به احزاب نازي دوباره اجازه فعايلت نمي دهيد، هر تشكل و حزبي اسلام گرا، همچون هر تشكل و حزبي ديگر، اگر به دموكراسي پايبند بود مي تواند وارد عرصه سياسي مصر شود و اگر خواهان شريعت اسلامي در قانون اساسي يا خلافت اسلامي در نوع حكومت است، يعني به دموكراسي پايبند نيست و قرار نيست تا به متعصبين مذهبي دوباره فرصتي براي دزديدن انقلاب و كشور را در هيچ يك از كشورهاي بهار عربي و خاورميانه بدهيم. يعني احزابي همچون النهضه تونس مي توانند، اما تشكل هايي چون اخوان المسلمين نمي توانند؛ نه اينك و نه هرگز. چون در صورت هر گونه كوتاهي، ما قرار است زير چتر استبداد مذهبي زندگي كنيم، و نه شما و در آن زمان اعلاميه هاي شما –در تقبيح ديكتاتوري مذهبي، كمكي به حال ما نمي كند.