یک منبع مطلع از وضعیت سلامتی افشین سهرابزاده، زندانی کرد مبتلا به سرطانی که در حال حاضر در زندان میناب به سر میبرد گفت که این زندانی به خونریزی داخلی مبتلا شده و اگر تحت درمان توسط پزشک متخصص قرار نگیرد خطر مرگ او را تهدید می کند.
این منبع آگاه گفت: «افشین در زندان میناب به سرطان روده وبیماری گوارشی و خونریزی داخلی مبتلا شده و پزشکان مختلف از جمله پزشکی قانونی زندان میناب و پزشک معتمد دادگستری حکم داده اند که مراکز درمانی استان هرمزگان امکان معالجه او را ندارند و باید به مرکز مجهزتری منتقل شود و خطر مرگش در زندان جدی است، ولی دادستانی با وجود تأکید پزشکان از انتقال و یا آزادی او خودداری میکند. دادستان برای مرخصی درخواست دویست میلیون (تومان) وثیقه کرده و گفته است یا باید وثیقه را فراهم کنید یا اینکه وقتی مرد، جنازه اش را از پزشکی قانونی تحویل بگیرید. قبلا دادستان نامه داده بود که افشین با صد میلیون وثیقه مرخص میشود و وقتی خانواده اش به زحمت این وثیقه را تهیه کردند، نظرش عوض شد و وثیقه را به دویست میلیون تبدیل کرد.»
به گفته این منبع مطلع افشین سهرابزاده از دادستانی خواسته است که تا زمان مرخصی و یا آزادی، او را به زندان سنندج منتقل کنند و مسئولین زندان هم در نامهای رسمی تایید کرده اند که استان هرمزگان امکانات درمانی لازم را ندارد ولی دادستانی با این درخواست هم مخالفت کرده است.
مادر افشین سهراب زاده نیز با تاکید بر اینکه خانواده وی توانایی تهیه دویست میلیون وثیقه را ندارند گفت: «پسرم دارد در زندان میمیرد. خود دادستان بعد از تاکید پزشکان نامه داد که صد میلیون وثیقه کافی است. خودمان که ملکی نداشتیم، همه چیزمان را فروختیم و پانزده میلیون به یک نفر پول دادیم تا سند ملکش را در اختیار ما بگذارد و حالا دادستان می گوید نه، باید دویست میلیون بگذارید و ما نمی توانیم بیش از این تهیه کنیم.»
مادر افشین سهرابزاده درباره آخرین وضعیت پزشکی پسرش گفت: «سرطانش پیشرفت کرده و روده اش خونریزی میکند و به این دلیل نمیتواند چیزی بخورد. برای انجام کارهای روزانه همبندیان کمکش میکنند و باید زیر بغلش را بگیرند و به سختی دو قدم راه برود، دکترهای زندان و دادستانی هم تایید کردند که با این وضعیت زنده نمی ماند. من یک سال است پسرم را ندیده ام و فقط صدایش را شنیدهام که روز به روز ضعیفتر می شود.»
به گفته مادر افشین سهرابزاده او قبلا یک بار برای مداوا به تهران اعزام شده است ولی به دلیل هزینه بالای معالجه بدون مداوا به زندان بازگردانده شده است، مسئولین زندان و دادستانی از تأمین هزینه مداوا خودداری کردهاند و خانواده اش نیز توانایی تهیه هزینه میلیونی مداوا را نداشته اند.
پدر این زندانی نیز به گزارشگر کمپین بین المللی حقوق بشر گفت که نیروهای امنیتی به دلیل اطلاع رسانی درباره پرونده افشین آنها را احضار کرده و از آنان خواسته اند که در این باره سکوت کنند و با لحنی تهدیدآمیز گفته اند که در صورت اطلاع رسانی ممکن است برایشان مشکل ایجاد شود.
منبع مطلع درباره نحوه و دلیل بازداشت افشین سهراب زاده نیز گفت: «افشین مدتی در عراق بود. بعد از مدتی در خرداد سال ۸۹ به ایران برگشت و به توصیه پدرش و درخواست نیروهای امنیتی خودش را در کرمانشاه تسلیم کرد و آنجا به او گفتند باید به سپاه سنندج مراجعه کند و در راه سنندج توسط اداره اطلاعات کامیاران بازداشت شد. او عضو حزب کمونیست ایران بود ولی در بازجویی ها و اطلاعات سعی کردند به او اتهام ارتباط با احزاب کرد دموکرات و کومله وارد کنند ولی خود افشین این اتهام را انکار کرده است.»
به گفته این منبع مطلع افشین سهراب زاده متولد ۱۳۶۹ در هیجدهم خرداد ۱۳۸۹ توسط اداره اطلاعات کامیاران بازداشت و به زندان رجاییشهر منتقل شده است، پس از یک هفته در اواخر خردادماه ۱۳۸۹ به اداره اطلاعات سنندج منتقل شده و مدت ۶۷ روز نیز در اداره اطلاعات سنندج مورد بازجویی قرار گرفت و به گفته خودش طی این مدت حین بازجویی کتک خورده و از شوکر برقی علیه او استفاده شده است. به گفته این منبع آقای سهراب زاده طی این مدت بدون وکیل و بدون اطلاع خانواده بازجویی می شده و به دلیل کتک و ضرب و شتم حین بازجویی بینی و یکی از دست هایش شکسته و فتقش پاره شده، به طوری که با استفاده از سوند ادرار می کرد. او با پایان بازجویی در شهریورماه ۱۳۸۹ از اداره اطلاعات به زندان سنندج منتقل شد.
به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان به نقل از کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران؛ شعبه دوم دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی طیاری افشین سهراب زاده را در سال ۱۳۸۹ و در دادگاه نخست، به اتهام «محاربه» و «افساد فی الارض» از طریق ارتباط و عضویت در احزاب کرد، به «۲۵ سال زندان و تبعید به زندان میناب» محکوم کرد، این حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد. با اجرای حکم، افشین سهراب زاده در اسفند ۱۳۹۰ از زندان سنندج به زندان میناب منتقل شد و از آن زمان تاکنون در زندان میناب نگهداری می شود.