افشای یکی از شکنجه گران ولی فقیه در زندان گوهردشت کرج توسط زندانیان سیاسی

0
195

افشای یکی از شکنجه گران ولی فقیه در زندان گوهردشت کرج توسط جمعی از زندانیان سیاسی  با جزئیات و فاکت های مشخص که بطور سیستماتیک مشغول شکنجه و اذیت و آزار زندانیان سیاسی سالن ۱۲ بند ۴ و سایر زندانیان در زندان گوهردشت کرج است.

به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان از فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ؛ متن این گزارش افشارگرانه به قرار زیر می باشد :

آیا فریادرسی هست ؟؟؟

داود امینی پور رییس بند  یا سگ هار؟

رییس جدید بند ۶ زندان رجایی شهر به نام داود امینی پور که قبلا نیز رییس بند ۱ بوده و بعلت تخلفات عدیده از جمله توزیع قرص های روانگردان و مواد مخدر بویژه از نوع شیشه و نیز ایجاد مشکلات فراوان برای زندانیان از جمله شکستن دندان و بینی چند زندانی برای نمونه اقایان مسعود کسمایی، علیرضا مرادی ،……و در پی شکایات مکرر خانواده های زندانیان بالاخره از اداره بند ۱ منفصل ولی متأسفانه به اداره بند ۶ گمارده شده است.

وی فردی است تنومند که ادعای رزمی کار بودن می کند و مدام ادای آنان را در می آورد؟! ولی بر خلاف هیکل گنده اش بسیار کودن  است . این جانور درنده برای ادا و اطوارهای خود از زندانیان به جای کیسه بوکس استفاده می نماید و همواره پس از بهانه جویی های بی اساس آنان را با کمک پاسداربند گودرزی با باد حملات وحشیانه گرفته و لت و پار می کند. او که به انواع فسق و فجور آلوده است بسیار پول پرست نیز هست و مدام در حال سرکیسه کردن و اخاذی از زندانیان می باشد. اگر کسی به او باج ندهد فورا برایش پاپوش درست کرده و او را به یکی از سلولهای انفرادی در بند ۵ و سپس به بند عمومی انتقال می دهد.

در بند ۵ زندانی نگون بخت سروکارش با جانور وحشی دیگری به نام اکبر کاویانی می افتد که مسئول سلولهای انفرادی است . یعنی همان کسی که در تابستان امسال در تاریخ ۱۵\۴\۱۳۹۳ بینی آقای مصطفی اسکندری از زندانیان سیاسی سالن ۱۲ را شکست ولی علیرغم گزارش پزشکی قانونی و پیگیری مصرانه، هنوز شکایت وی راه به جایی نبرده است ؟!

 خاطر نشان می شود که آقای اسکندری در پی سردادن شعار « مرگ بر دیکتاتور» پس از بازرسی وحشیانه اتاقش توسط یک کارمند بی سروپای اداره بازرسی زندان به نام بای به سلول انفرادی منتقل شده بود و در حالی که دستبند و پابند شده بود مورد حمله وحشیانه کاویانی مزدور قرار گرفت.

اینگونه زندانیان پس از اتمام دوره انفرادی و انتقال به بند عمومی به علت تراکم جمعیت کیفری و پربودن سالن ها ، در بند جدید بایستی ماهها در کنار دستشویی و توالت بخوابند تا رفته رفته با جابجایی ادواری زندانیان بخت برگشته دیگر، بتواند در گوشه ای از راهرو سکنی گزیند و فارغ از بوی گند دستشویی و توالت ، شبها کمی استراحت نماید ولی همچنان در طول روز به علت نداشتن جای ثابت سرگردان و آواره باشد!؟

در هر بند نیز زندانیان وحشی و سرسپرده ای هستند که با اشارتی دمار از روزگار زندانی مغضوب در می آورند تا اصطلاحا اخته و گوش به فرمان شود. مهدی صحرایی در بند ۶ ، علیرضا احمدی در بند ۵ ، آیدین شریعتمداری در بند۴ از زمره همین زندانیان هستند.

داود امینی این فرد بی سواد که از نهضت سوادآموزی فارغ التحصیل شده !؟ در ابتدا به عنوان کارگر برقکار به استخدام موقت در آمد ولی رفته رفته با نشان دادن خوی وحشیگرانه خویش مورد توجه مسئولان زندان قرار گرفت.

با خوش خدمتی و خوش رقصی برای آنان در کنار اجرای بی چون و چرای دستورات غیرقانونی مقامات بویژه در باب شکنجه و تنبیه سخت بدنی به استخدام رسمی درآمد و به جمع پاسدار بندهای زندان پیوست. به یمن همین رفتار خشن و استفاده بی پروا از رکیک ترین فحش های ناموسی و ….. به پاسدار شیفت ارتقا یافت و اینک چند سالی است که از سوی رییس زندان به سمت رییس بند!؟  گمارده شده است.

اینک همان قدر که زندانیان بند ۱ خوشحال هستند که از شر وحشی ترین جانور موجود در زندان رجایی شهر خلاصی یافته اند و می توانند نفس بکشند ما زندانیان بند ۶ عزا گرفته ایم که ایکاش همچون گذشته زندانیان سیاسی در بندهای مختلف زندان پراکنده بودند تا ما نیز به برکت وجود آنان، اذیت و آزار کمتری را از سوی مسئولان و زندانبانان شاهد باشیم .

به امید آزادی و رهایی هر چه زودتر از شر جمهوری ضد اسلامی خامنه ای و عمال جنایتکارش

جمع کثیری از زندانیان بند ۶ زندان رجایی شهر

مهر ماه ۱۳۹۳