محمدرضا پورشجری وبلاگنویس زندانی در زندان مرکزی کرج، طی نامهای اعلام کرده از روز شنبه 18 بهمنماه، در اعتراض به وضعیت و “شرایط ناگوار” خود دست به اعتصاب غذای نامحدود میزند.
بنا به گزارش دریافتی از کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این وبلاگ نویس زندانی که با نام مستعار سیامک مهر و با اقدام علیه امنیت کشور در زندان مرکزی کرج است، اعتصاب غذای نامحدود خود را در اعتراض به “شرایط ناگوار” و اعتراض به “رنج و درد و بیدادی” که بر وی داشتهاند، از تاریخ شنبه 18 بهمنماه 1393، در نامهای اعلام کرده است.
این زندانی بیمار، علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، دستگاه قضایی، دولت حسن روحانی و وزارت اطلاعات ایران را مسوول عواقب اعتصاب غذا و سلامت جسمی و روحی خود اعلام کرده است.
محمدرضا پورشجری ۵۱ ساله، ۲۱ شهریورماه ۱۳۸۹، در منزل مسکونی خود در شهر کرج بازداشت شد. او پس از بازداشت به سلولهای انفرادی زندان رجاییشهر منتقل و مدت 7 ماه مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفت که این فشارها موجب آسیبهای جسمی بر او شد.
این وبلاگنویس زندانی به اتهامهای اقدام علیه امنیت کشور، توهین به رهبری و توهین به مقدسات از سوی دادگاه انقلاب کرج به تحمل زندان محکوم شد.
وی در 8 مهرماه سال جاری از سوی ماموران وزارت اطلاعات در شهر ارومیه بازداشت شد. وی در بخشی از این نامه گفته: «در کرج نیز دوباره توسط ماموران وزارت اطلاعات به سلولهای انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات کرج معروف به بند 8 سپاه، واقع در زندان رجایی شهر منتقل شده و در آنجا نیز با فشار، شانتاژ، توهین، تحقیر، اذیت و آزار، تهدید به مرگ و اعدام و با چشمان بسته مرا مورد بازجوییهای بی پایان قرار گرفتم.»
این وبلاگنویس زندانی، از بیماریهای متعددی همچون ناراحتی قلبی، دیابت، درد معده، ورم غده پروستات، دیسک کمر، ضعف بینایی، سنگ کلیه و نارسایی کلیوی و همچنین سوءتغذیه رنج میبرد.
نسخهای کامل از متن نامه اعلام اعتصاب این زندانی در اختیار «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» قرار گرفته که در پی میآید.
من محمدرضا پورشجری هستم، دارای نام مستعار سیامک مهر نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران.
من پس از تحمل چهار سال حبس در شرایط جهنمی زندانهای جمهوری اسلامی که دستگاه قضایی سرکوبگر این رژیم، بنا به اتهامات پوچ و بیاساسی چون؛ اقدام علیه امنیت کشور، توهین به رهبری و توهین به مقدسات بر من تحمیل کرده بود، در تاریخ یکم شهریورماه سال جاری از زندان آزاد گشتم. اما تنها پس از 38 روز پس از آزادی یعنی در 8 مهرماه، ماموران وزارت اطلاعات در شهر ارومیه مرا ربوده و در سیاهچالهای بازداشتگاه اداره اطلاعات آن شهر، تحت بازجوییهای بیدلیل و بیمورد قرار دادند. سپس به همان اتهاماتی که از بابت آنها قبلا به چهار سال زندان محکوم شده بودم مجددا پروندهای ساخته و به دادسرای انقلاب کرج ارجاع دادند؛ اما در کرج نیز دوباره توسط ماموران وزارت اطلاعات به سلولهای انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات کرج معروف به بند 8 سپاه، واقع در زندان رجایی شهر منتقل شده و در آنجا نیز با فشار، شانتاژ، توهین، تحقیر، اذیت و آزار، تهدید به مرگ و اعدام و با چشمان بسته مرا مورد بازجوییهای بیپایان قرار گرفتم.
اکنون نزدیک به چهار ماه است که مرا به صورت بلاتکلیف در یکی از کثیفترین زندانهای جمهوری اسلامی که هر روز آن، یک فاجعه انسانی است، در میان اشرار، جانیان، قاچاقچیان و سارقان حرفه ای و بیماران روانی اسیر کردهاند؛ با توجه به این واقعیتها به آگاهی هممیهنانم میرسانم که تصمیم گرفتهام در اعتراض به شرایط ناگوار خود و اعتراض به رنج و درد و بیدادی که بر من روا داشتهاند، از تاریخ شنبه 18 بهمنماه 1393، به مدت نامعلوم به اعتصاب غذا مبادرت کنم.
ضمن هشدار نسبت به بیماریهای متعدی که بدان دچار هستم؛ از جمله عوارض قلبی، دیابت، سنگ کلیه و ورم غده پروستات، اعلام میدارم که مسوول هرگونه عواقب این اقدام و مسوول سلامت جسمی و روحی خود را شخص علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی این رژیم و همچنین دولت مردمفریب حسن روحانی به خصوص وزارت اطلاعات این دولت میشناسم که برای من پاپوش دوخته و پروندهسازی کردهاند.
کرج بهمنماه 93
زندان ندامتگاه مرکزی کرج
جمعه ۱۷ بهمنماه ۱۳۹۳ – ۶ فوریه ۲۰۱۵