برخورد نیروهای انتظامی و بازداشت برخی از تجمعکنندگان در مشهد، نیشابور و کاشمر در اعتراض به گرانیها، واکنشهای مختلفی در پی داشته است. در این میان اما اغلب گروهها و جریانها به جای شنیدن صدای مردمی که به دنبال حل مشکلاتشان هستند، در صدد مصادره کردن اعتراضها برآمده و با مصائب مردم دسترشته بازی میکنند. غافل از آن که آنچه مهم است حق اعتراض مردم و نیز ضرورت توجه به خواستهای آنهاست.
طی روزهای گذشته در شبکههای مجازی از مردم خواسته شده بود در یک تجمع اعتراضی علیه گرانیها شرکت کنند. پس از فراگیر شدن این فراخوان فرمانداری مشهد در اطلاعیهای اعلام کرد هیچ سازمان، تشکل و یا گروهی درخواستی مبنی بر تجمع نداشته و مجوزی هم در این خصوص صادر نشده و هر گونه اقدام احتمالی در این رابطه غیرقانونی است.
اما از آنجا که بنا نیست مردم مطابق میل حاکمان فقط ستایشگرانی باشند که فریادهای اعتراضشان را صرفا در ایام انتخابات به گوش مسئولان برسانند، تجمع کردند و معترضانه از وضع معیشت خود و بیتدبیریها انتقاد.
شعارهای امروز در مشهد و نیشابور علیه روحانی و دیکتاتوری، تقاضای اعدام اختلاس کنندهها، نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، سوریه را رها کن فکری به حال ما کن، ما آریایی هستیم عرب نمیپرستیم و … بود.
هر چند در این میان بهرهبرداران بیکار نبودند و در دو سر طیف به ماهیگیری مشغول شدند.
خبرگزاری فارس وابسته به سپاه گزارش کرد: تجمعی اعتراضی از سوی برخی سپردهگذاران موسسات مالی و اعتباری در میدان شهدای مشهد برگزار شد. از دیگر سو شبکه تلویزیونی من و تو نیز نوشت: شعار «روحت شاد رضا شاه» در تجمع اعتراضى امروز علیه گرانى در مشهد. دلواپسان توپ را در زمین روحانی انداخته و خوشحال میگفتند که مردم از روحانی ناراضیاند. اعتدالیها نیز شکلگیری تجمع را برنامهریزی معاندان برای برهم زدن نظم و از بین بردن امید عنوان میکردند. آنچه امروز کمتر دیده شد مردمی بودند که معترضانه درد نان خود را فریاد زدند و خطری که از شورشهای کور میتواند گریبانگیر یک جامعه شود.
مردمی که در اعتراض به نابسامانیها و کاستیها در نظام کلان تدبیر و مدیریت کشور به خیابان آمدند با سیاسی و جناحی جلوه دادن اعتراضشان روبرو شدند و به جای آنکه با تدبیری مناسب ابزاری در اختیارشان گذاشته شود تا بتوانند خواستهها و مطالبات خود را مطرح کنند با گاز اشکآور و بازداشت مواجه شدند.
تارنمای کلمه نیز گزارش نمود؛ اعتراضها در ایران یا سازماندهیشده خوانده میشود و یا وابسته به خارج، غافل از آنکه هر کدام از اینها وقتی میتواند باعث شکلگیری موج اجتماعی شود که گرهای جدی در حرکت روان اجتماع اختلال ایجاد کرده باشد و با نادیده گرفتن اصل بحران و پیروزی در کلکلهای جناحی، نتیجهای بیش از نمایشهای رسانهای به دست نخواهد آمد. و خطر بزرگتر وقتی است که این اعتراضها با سرکوب و نادیده گرفتهشدن به شورشهایی برسد که بیرهبر و اهداف واحد تبدیل به سونامیهای ویرانگر اجتماعی شود.