دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
تركيه
مقامات تركيه درخواست نخست وزير اسرائيل را براي بازسازي روابط گذشته شان نبايد بي پاسخ بگذارند. بي شك دست رد زدن به هر پيشنهاد صلح و آشتي، في نفسه يك اشتباه بزرگ و ناديده گرفتن آن، از دست دادن يك فرصت است. مقامات تركيه بايد متقابلاً از راهكار بازسازي روابط شان با اسرائيل استقبال كنند و تنها برايشان روشن سازند كه آن مستلزم نقشه راهي عملي است. نقشه راهي كه از پيشرفت مذاكرات صلح بين اسرائيل و فلسطين مي گذرد. براي مقامات اسرائيلي توضيح دهند كه تركيه در منطقه داراي شركا و همسايگان دوستي است كه اگر تركيه بدون ملاحظات شان و با اقداماتي يك طرفهT اقدام به عادي سازي روابط با اسرائيل كند، همكاري هايش با آنان را به خطر مي اندازد. تركيه نسبت به هر دولتي در اسرائيل كه اقداماتي جدّي و عملي در پيشبرد صلح انجام دهد، مشتاق است و آن را رصد مي كند و حتي آماده همكاري است.
در تركيه آزادي پاره اي از زندانيان سياسي ترك و نظامي خبر خوبي است و ضروري است كه زندانيان كرد زيادي نيز آزاد شوند؛ به خصوص روزنامه نگاران و فعالان كرد كه تنها به سبب اظهارنظر يا دفاع لفظي از پ.كا.كا. به زندان افتاده اند. تركيه براي هر پيشرفت محسوس حقوق بشري بايد از خيل انبوه روزنامه نگاران زنداني اش بكاهد و گرنه توسط افكار عمومي تبرئه نخواهد شد و آشتي ملي نيز محقق نخواهد گشت.
عراق
عراق مدام آشفته تر مي شود و راهكارهاي ايران در آنجا تنها موجب يكجانبه گرايي بيشتر دولت عراق و رها شدن هر گونه توافق مبتني بر آشتي ملي شده است و مالكي نيز اصلاً متوجه آن نيست و پول براي همه كار دارد، مگر هزينه كردن در جهت خواسته هاي مردم و اقوام و اقليت ها! انتخابات پيش رو نه تنها موجب گشايش خاصي در عراق نخواهد شد، بلكه به آشفتگي ها و اغتشاشات و حتي درگيري هاي بيشتر در عراق منجر مي گردد و حتي بعيد است كه دولت عراق از پس آن برآيد. سياست مسكوت گذاشتن موارد اختلاف بدون تلاش براي حل شان، يكي از راهكارهاي مقامات امنيتي ايران در طول اين سال ها بوده كه موجب “انسداد ملي” و افزايش ناراضايتي عمومي شده است و اينك در عراق نيز منجر به بحران شده است و با اين دوستي كه مالكي برگزيده نياز به هيچ مخالف و معترضي ندارد تا برايش بحران ايجاد كند، چون افكار فسيلي مقامات امنيتي ايران هستند.
سوريه
وضعيت نبردها در سوريه نشان مي دهد كه رزمندگان سوري در حالي كه از همه نظر در مضيقه هستند، به محض اين كه سلاح مكفي بدست شان مي رسد، هم ضربات كاري به رژيم اسد و مزدوران متحدش مي زنند و هم حتي پيروزي هايي به دست مي آورند و مدتي بعد دوباره با كمبود سلاح مواجه مي شوند و ناگزير مي گردند با جيره بندي تسليحات، از دستاوردهاي شان دفاع كنند و حتي بعضاً عقب بكشند و اين گونه جنگيدن با ارتشي مسلح و مجهز و آن هم وقتي كه رزمندگان از سه نيروي نظامي، فقط نيروي زميني را در اختيار دارد، واقعاً نه تنها شجاعت و مهارت كه حتي هنر مي خواهد. بعد از قصير در يبرود نيز گارد رژيم اسد و به خصوص حزب الله لبنان دچار تلفاتي جبران ناپذير در سطح كمي و كيفي نيروهايش شده اند و از فرماندهان رده اول حزب الله تقريباً كسي نمانده است. از نيروهاي داعش نيز بسياري كشته شده اند و بسياري از مناطق شان را به ارتش آزاد سوريه و ساير رزمندگان واگذار كرده اند. همان گونه كه قبلاً نيز پيش بيني كردم، قصاص بي رحمانه -به اصطلاح هلال سبز و كمان سياه بدست يكديگر در منطقه ادامه خواهد داشت و تازه آغاز راه اند.
عربستان
در عربستان پيشرفت هاي چشمگيري داشتيم. خلاصه بندر بن سلطان كنار گذاشته شد و متعاقب آن تغيير سياست كاملاً معناداري در منطقه توسط عربستان ديده شد. نه تنها قطع انواع كمك ها به اسلام گرايان تروريست و تكفيري و حتي قرار دادن شان در ليست تروريستي از آن جمله بود كه اين تغيير موضع آشكار در كاهش حملات تروريستي و جنايت نسبت به مردم بي گناه منطقه بسيار نقش خواهد داشت. اميد مي رود كه مقامات عربستان در اصلاحات مدنظرشان، آزادي هاي بيشتر به زنان و رعايت حقوق شهروندان را نيز هر چه زودتر در دستور كار بگذارند.
قطر
مقامات قطري عجيب مابين رها كردن نقش هاي سابق و گزينش نقش هاي جديدشان سرگردان اند! آنان براي اين كه نقشي پررنگ در منطقه ايفاء كنند، مي رود كه با گزينش هاي اشتباه، حتي منزوي شوند. چون با حمايت از تندروها و اسلام گرايان سياسي نمي توانند اميدي به بهبود موقعيت شان داشته باشند. فراموش نكنيم، اگر نمي توانيم دنيايي را كه در آن زندگي مي كنيم، بهتر كنيم، نبايد به بدتر شدن اش تن دهيم، آن هم به اين خاطر كه مطرح باشيم!؟ راه آينده دار قطر اين است كه كمك هاي نظامي و مالي را به اسلام گرايان تندرو قطع كنند، به پروژه هاي مشخص سازندگي و اشتغال در غزه كمك كند و از شبكه الجزيره براي انعكاس صداي مردم سركوب شده خاورميانه و به خصوص نقض حقوق بشر و حقوق اقليت ها و اقوام به شكلي “بي طرفانه” استفاده كرده و ايفاي نقشي موثر كنند. آن گاه قطر در نزد افكار عمومي منطقه و جهان از كشوري حامي تروريست ها، به كشور “منادي دموكراسي از طريق رسانه هايش” تغيير چهره مي دهد.
ليبي
بلاتكليفي در ليبي گويا ادامه دارد و با عزل نخست وزير بيشتر نيز نمود يافته است و صدور نفت توسط يكي از مناطق بدون اجازه دولت مركزي، ابعادي جديد از آن را آشكار مي سازد. مسئولان ليبي بررسي كنند كه اگر امكان سيستم فدرال در آن كشور همچون يمن هست و آن مي تواند به اين مركز گريزي هاي اقوام و قبايل به شكلي كه منافع مردم ليبي را نيز تأمين كند، پايان بخشد، دريغ نكنند و در هر صورت براي برون رفت از شرايط ركود و رخوت كنوني بايد نقشه راهي با توافق همه اقوام و جريان هاي ليبي تنظيم كنند. به خصوص كارگروه هايي از تونس كه تجارب موفقي در كشورشان داشتند، خيلي مي توانند براي سياستمداران و فعالان مدني ليبي مفيد واقع شوند.
كمربند بحران آفريقا
ما در كمربند بحران آفريقا شاهد پيشرفت هاي چشمگيري بوديم. خوشبختانه بحران كشور مالي كه تقريباً برطرف شد و بحران سودان جنوبي با اقدامات به موقع جامعه جهاني فروكش كرد و جلوي جنگ داخلي و خونريزي گرفته شد. در سومالي ارتش آن كشور به كمك اتحاديه آفريقا، شورشيان اسلام گراي الشباب را در آخرين مناطق جنوبي عقب راند. در آفريقاي مركزي اتحاديه اروپا قدم پيش گذاشت و با اعزام نيروهاي بيشتر، جلوي كشتار اقليت مسلمان شمالي را توسط شبه نظاميان تندروي مسيحي را تا حد زيادي گرفت و بحران تا حدي كنترل شده است كه به نظر مي رسد تداوم اقدامات تكميلي ضروري است. دولت نيجريه به صراحت از جامعه جهاني براي مبارزه با اسلام گرايان آدمكش شمال كشورش كمك خواسته است كه بايد سازمان ملل و اتحدايه آفريقا به كمك كشورهاي داوطلب در آن سرزمين نيز دست به كار شوند تا جلوي اين كشتار بي رحمانه و پرشمار در نيجريه گرفته شود. به نظر مي رسد كه نيجريه نيروي نظامي به اندازه كافي دارد و در آنجا بيشتر به آموزش درست و ممارست براي مقابله با حملات تروريستي آينده نياز دارند.