مزدوران رژیم اشغالگر و ضد ایرانی اسلامی در این روزها، در هر مصاحبه ای که ظرف ۹ روز گذشته با رسانه های مختلف انجام داده اند؛ با زدن انگ هائی مانند واژه های نامبرده که در عنوان این نوشتار می بینید؛ در صدد بیان کردن دلایل غیر واقعی، برای حرکت جانانه و بی نظیر و انقلابی و حکومت برانداز مردم به ستوه آمده ایران هستند. آنها در حال به کار بردن همه تلاش مذبوحانه خودشان، جهت بی اعتبار نشان دادن خیزش انقلابی و رژیم برباد ده ملت دلاور ایران می باشند؛ تا که مساله بسیار مهم به پا خیزی حکومت براندازانه مردم کشورمان را، نزد بقیه ساکنان این گیتی پهناور، بی اثر و کمرنگ جلوه بدهند. و آن را یک حرکت دستوری از جانب مخالفان رژیم پوشالی و ضد بشری خودشان قلمداد کنند؛ تا به این وسیله آبروی برباد رفته رژیم جانی پرور و حامی تروریست خویش را، از تباهی و نابودی نجات بدهند. حال آنکه حضور کنونی و بی نظیر مردم ایران، در تمامی صحنه های میدان پر شور و افتخار براننگیز حرکت میهن پرستانه شان در سراسر کشور، نتیجه سالها رنج و عذابی است؛ که از بیدادهای سردمداران خودکامه رژیم بدنهاد و جنایتکار آخوندی متحمل گشته اند. اکنون دیگر به درستی کاسه صبر مردم ایران لبریز شده، و با تمام وجودشان می کوشند؛ تا با براندازی این حکومت اهریمنی در سرزمین نامدارشان، به ذلت چهل ساله ای که حضور این نامردمان حکومتی نصیب ملت سربلند ایران نموده خاتمه بدهند!
رژیم ضد مردمی جمهوری پلید اسلامی، به خیال خام خودش در این تصور بود؛ که با مسدود کردن امکانات اینترنتی در فضای مجازی مانند تلگرام و اینستاگرام و امثال اینها، می تواند از پیشروی مردم به جان آمده ایران، به سوی هدف مقدسی که دارند جلوگیری کند. با چنین استدلال پوچ و واهی به این عمل تمسخرآمیز هم دست زد. اما با مشاهده بیشتر شدن حجم تظاهر کنندگان در همه جا، مخصوصا در استان های آذربایجان شرقی و غربی و خوزستان و بلوچستان و کردستان و لرستان، سران مفلوک رژیم ستمکار متوجه گشتند؛ که این بار قضیه نوع دیگری است؛ و با بستن و محدود نمودن چنین امکاناتی در کشور، نمی توانند جلوی حق طلبی های مردم ستم کشیده ایران را بگیرند. هر چند که هیولای وحشی و فحاش حکومت ددمنش اسلامی، شیخ احمد خاتمی امام جمعه شهر تهران، در خطبه های نماز جمعه امروز پانزدهم دیماه ۱۳۹۶ خورشیدی، در این رابطه و حضور جانانه مردم ایران در میدان های مبارزه و افتخار آفرینی آنها، خودش را به پاساژ علی چپ زده و همه این فریادها و شعارهای کوبنده را نادیده گرفته است. و در ارتباط با این رسوائی بزرگ، به یاوه سرائی پرداخته و کار مسدود کردن تلگرام و سایر امکانات اینترنتی را، موفق و مؤثر جلوه داده است. اما به زودی خواهد دانست، که این بار دیگر: « این تو بمیری، از آن تو بمیری » های گذشته نیست!
این بار میهن پرستان شاهدند؛ که هم شهریار آزاده و رسمی و قانونی کشورشان، و هم تعداد زیادی از دولتمردان قدرت های بزرگ در دنیا، ضمن اعلان پشتیبانی های جدی و حتمی خودشان از مردم ایران، با امید و مثبت نگری فراوان خود، به برپائی مردم میهن پرست ایران علیه حکومت پست و عقب مانده اسلامی، قصد رساندن همه گونه یاری های مردمی خویش به آنان را دارند. از اینرو مردم نستوه و آزادیخواه ایران، همچنان خستگی ناپذیر و هدفمند و مقاوم، هم بر افزودن تعداد خیزشگران حق طلب و انقلابی خویش پرداخته اند. و هم بسیار هوشمندانه، پیام های انقلابی و آگاهی دهنده خود را، به جای ارسال از طریق برنامه ها و امکانات مجازی به سوی همدیگر، آنها را به شکل اطلاعیه، بر روی دیوارهای شهرهای محل سکونت شان می چسبانند؛ تا خبرهای پیرامون خود و نتایج به دست آمده را، به همرزمان همپیمان خویش برسانند!
امروز در مراسم خاکسپاری جانباخته میهن پرست حمزه لشنی زند در شهرستان دورود، آوای دردناک « عزا عزای جانمه » به گوش می رسید. بی گمان در این روزها در مراسمی مشابه در شهرهائی، که جوانان مبارز و دلاور آنجا، به دست مزدوران جنایتکار رژیم قاتل پرور اسلامی، یا با اصابت گلوله و یا با کوبیده شدن باتوم بر تن و بدن مردانه شان جان سپرده اند به گوش همگان خواهد رسید. که چگونه خانواده های سوگوار آنها، مخصوصا پدران و مادران داغدارشان، از عمق جگر سوخته و قلب دردمند خویش، با صدائی که دیگر نای درآمدن را ندارد زار می زنند؛ تا که پیکر فرزندان قهرمان شان را، درون خاک تیره بسپارند. تا با هدیه نمودن پاره تن شان به سرزمین مقدس خویش، برای رهائی سرزمین اهورائی شان از چنگال کرکس های وحشی حکومت آخوندی، و نجات دادن خود و هم میهنان آزاده آریائی شان، از یوغ استبداد و اسارت وارثان اهریمن در کشور باستانی ایرانزمین، باری دیگر شکوه و عظمت پیشین را، به زادگاه آزاده پرور خود باز گردانند؛ و مشتی ابله و نادان و خودکامه و قدرت پرست حکومت ننگین آخوندی را، در نهایت خفت برای این تبهکاران، با واژگون نمودن حاکمیت رسوای این قوم فاجر و فاسد و فاسق در سرزمین مقدس خویش، اوج میهن پرستی خودشان را به جهانیان اثبات نمایند. و به آنانی که ایشان را اخلالگر و اغتشاشگر و بی بصیرت و ….. نامیده اند. نشان بدهند که نهاد نیکو و سرشت پاک مردمان ایرانی، به اندازه فاصله زمین تا اوج کائنات، با ذات کثیف مشتی تازی تبار بیابانگرد مارمولک خوار تفاوت دارد!
البته آنهائی که باید از چنین حقیقت آشکاری آگاهی داشته باشند؛ به درستی بر چنین تفاوت مشهودی بینا و واقع بین هستند. پس بیش از این به برباد دادن آبروی هرگز نداشته خود مپردازید. زیرا عاقلان به خوبی می دانند: « که یک من دوغ چقدر کره می دهد؟ » !
محترم مومنی