برخورد جناح های قدرت در حکومت اسلامی، و نشانه های اختلافات اساسی میان دست اندرکاران رژیم آخوندی، نه یک عدم تفاهم میان آنهاست؛ و نه هیچ صلاحدیدی جهت برطرفد شدن مشکلات ایران و مردم آن را در بر دارد. بلکه فقط یک نمایشنامه جدید می باشد؛ که بازیگران آن، برای سر کار گذاشتن مخالفان داخلی و خارجی خودشان نوشته اند و در حال اجرای آن می باشند !
« چیزی که عیان است ، چه حاجت به بیان است ؟ » البته همیشه چنین نیست؛ گاهی از اوقات با آنکه ظاهر یک رویداد بیانگر است که می توان از آن به یک نتیجه گیری واقعی رسید. ولی خصیصه بررسی همه یا بخشی از آنچه که در یک جامعه جهانی رخ می دهد. برای همگان میسر نیست؛ و این جریان، صاحبنظران را ملزم به دادن توضیحات کافی برای آنانی می کند؛ که خودشان به آسانی قادر به تجزیه و تحلیل آن مسائل نیستند !
نشانه هائي هست که تائيد می کند؛ با آمدن دوباره دونالد ترامپ در مسند ریاست جمهوری در آمریکا، شکاف در دامنه حکومت خامنه ای در ایران عمیق تر شده است. بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سپید، باری دیگر بحران و بن بست تصمیم گیری در هرم قدرت و رهبری خامنه ای در ایران را آشکار ساخته است !
از یک سو پافشاری « واپس گرایان » در باند ولایت خامنه ای، بر ایستادگی در برابر فشارهای بین المللی، و از سوئی دیگر، ارسال « راهکارهائی » برای تنش زدائی و آمادگی برای مذاکره پزشکیان و اصلاحاتی ها به غربی ها، به ویژه ایالت متحده است؛ که نمایانگر شکاف عمیق در ساختار حکمرانی ایشان می باشد. این وضعیت ثابت می کند، که حکومت ولایت فقیه در شرایطی بحرانی قرار دارد؛ که نه قادر به پذیرش واقعیت های بین المللی است؛ و نه می تواند سیاستی منسجم و یک دست برای عبور از بحران های « کمر شکن » خود ارائه بدهد !
در مصاحبه پزشکیان با شبکه « ان بی سی » مجموعه ای از مواضع متناقض به چشم می خورد. او از یک سو هرگونه طرح برای ترور ترامپ را انکار، و تعهد به صلح و ثبات منطقه ای را اعلام کرده است. و از دیگر سو، اظهاراتی مبنی بر آمادگی حاکمیت آخوندی برای مذاکرات مستقیم با ایالات متحده را بر زبان رانده، که موجبات اعتراضات برخی از مسؤلان را فراهم نموده است؛ و مخالفان داخلی او شمشیرهای شان علیه رئیس جمهور منتخب رژیم خود را از رو بسته اند !
این تناقضات غیر قابل کتمان، علاوه بر اینکه سردرگمی در سیاست خارجی حکومت اسلامی را نشان می دهد. حاکی از اختلافات جدی میان جناح های قدرت در برخورد با مسائل کلیدی در حکومت اسلامی نیز هست !
واکنش رسانه ها، افراد و نهادهای رنگارنگ از باند ولایت فقیه به مصاحبه پزشکیان با « ان بی سی » پرده از اختلافات عمیق و جنگ قدرت در میان دست اندکاران حکومت را کنار کشید و چهره مضطرب و نگران آنان را بر ملا ساخت !
کیهان حکومتی وابسته به بیت خامنه ای، ارسال پیام غیر مستقیم پزشکیان به غربی ها را محکوم کرد؛ و حرف های خامنه ای در باره انتقام گیری خون قاسم سلیمانی را به رخ طرف هائی کشید؛ که مسعود پزشکیان برای مذاکره با آنها اعلام آمادگی کرده است !
ارگان گماشته خامنه ای ( روزنامه کیهان ) خطاب به پزشکیان نوشته است: « اتخاذ مواضع عجیب و تامل بر انگیز از سوی رئیس جمهور محترم، علاوه بر القای دوگانگی در مواضع نظام، و اختلاف میان رویکرد کلی نظام و سیاست دولت، نوعی دیگر از دو گانگی میان دولت و وزارت امور خارجه را نیز به نمایش می گذارد؛ که دست مذاکره کنندگان دولت را در هر مذاکره احتمالی نیز خالی تر کرده، و فضا را برای سوء استفاده دشمن به واسطه احساس شکاف میان ارکان کشور آماده می سازد. » !
این سردرگمی و رویاروئی جناح های قدرت در حکومت اسلامی، که با یکدیگر بر سر سیاست های کلان و از جمله مذاکره با آمریکا اختلاف دارند. گویای موجود بودن بن بست های مکرر در حاکمیت خامنه ای است. جمهوری اسلامی امروز در موقعیتی قرار گرفته است؛ که نه توان ادامه رویاروئی مستقیم با غرب را دارد؛ و نه می تواند از راهبردهای خود عقب نشینی کند !
اولتیماتوم های تجدید سیاست « فشار حداکثری » دولت ترامپ به سران رژیم ایران نیز، ولی فقیه و همدستان او را با چالشی اساسی رو به رو کرده، که نتیجه اش بروز چند گانگی در اتخاذ یک تصمیم صحیح گروهی، جهت « عرض اندام » سیاسی در برابر خودی ها و دیگران می باشد !
بازگشت ترامپ و « تاکتیک سوخته » آخوندها برای خرید وقت، جهت یافتن یک راهکار صحیح برای « بیرون رفت » از تهدیدهای بین المللی، نه فقط مسعود پزشکیان، بلکه کلیت حکومت خامنه ای را به طور اجتناب نا پذیری به سوی بن بست های بیشتر سوق می دهد؛ که نه راه پیش رفتن برای شان مانده و نه راه بازگشت به عقب !
همه شواهد نشان می دهند که در سطوح بین المللی، چاله های انزوای سیاسی و اقتصادی و …. برای حکومت آخوندی را، به چاه های عمیقی برای ایشان و سدی بزرگ برای بقای حاکمیت رسوای شان شده است. که چون نمی توانند خودشان را از این وضعیت نجات بدهند. دست و پای منفور همدیگر را درون « پوست گردو » می گذارند؛ تا بیش از پیش فضاحت روش و نادانی خود را تثبیت کنند !
اظهارات تازه برخی مقامات دولت دوم ترامپ، که در زیر به آن اشاره می شود؛ شدت این اختلافات درون مزدوران رهبر انقلاب سیاه و شوم آخوندی را تشدید خواهند نمود !
طرح موضوع « مذاکره شرافتمندانه » !
سیاست و رویکرد ابراز قدرت رژیم از جانب پزشکیان، چیزی جز تاکتیک « خریدن وقت » برای ماندن خامنه ای بر قدرت در ایران نیست. اما به نظر می رسد، که فرصت برای حکومت اسلامی و بقای ننگین آن در میهن ما به پایان رسیده است؛ و آنها خودشان هم به این موضوع واقف می باشند؛ که چیزی به سرنگونی حاکمیت ضد بشری ایشان باقی نمانده است !
چنین به نظر می رسید، که مقابله با رژیم آخوندی اولویتی اصلی در دولت ترامپ خواهد بود. « الیز استفانیک » گزینه ترامپ برای نمایندگی آمریکا در سازمان ملل، در جلسه تائید صلاحیت خود در سنا گفته است: بدون شک سقوط اسد ضربه بزرگی به رژیم ایران زد؛ و این تحول برای مردم منطقه، که حقوق شان به دست حکومت اسد نقض و قربانی کشتار و استفاده از سلاح های شیمیائی شده اند؛ فرصت مناسبی را جهت حل شدن مسائل خاور میانه ایجاد کرده است !
این مقام آمریکائی، مقابله با رژیم ایران را یک اولویت اصلی در دولت ترامپ خوانده و گفته است: « این موضوع در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ موفقیت آمیز بود. اما با خارج شدن این موضوع از اولویت دولت بایدن در چهار سال گذشته، نتایجی فاجعه بار و تلفات جانی به بار آورد. که بر مشکلات مردم خاورمیانه افزوده است. » !
خانم استفانیک همچنین گفته است: « با گستاخ تر شدن رژیم ایران، حماس حمله هفتم اکتبر را انجام داد؛ و حزب الله نیز ده ها هزار راکت به سوی غیرنظامیان اسرائیلی شلیک کرد. » !
به گزارش چند رسانه برونمرزی، اسحاق هرتزوگ رئیس جمهوری اسرائیل نیز در اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در « داووس » گفته است: در آینده بسیار نزدیک ، مساله ایران یکی از موضوع های اصلی در دستور کار ترامپ خواهد بود !
یکی از مشاوران نزدیک به ترامپ نیز در گفتگوئی با یک رسانه اسرائیلی اعلام کرده: ترامپ بعد از مستقر شدن در کاخ ریاست جمهوری، از همه حامیان حماس حتی قطر انتقام خواهد گرفت !
این شخص « مایک ونس » به شبکه تلویزیونی « ای ۲۴ نیوز » گفته: ترامپ بعد از تکمیل توافق مبادله اسرا در غزه، همه آنهائی که از حماس حمایت می کنند را مجازات خواهد کرد !
دیپلمات های اروپائی به پایگاه خبری « آکسیوس » گفته اند: رژیم ایران در مذاکرات اخیر خود با آنها به وضوح اعلام کرده است: که می خواهد مذاکراتی را برای یک توافق هسته ای جدید و متفاوت با برجام آغاز کند !
به گفته منابع آکسیوس، مقامات رژیم ایران از اروپائی ها خواسته اند این پیام را به واشنگتن منتقل کنند؛ و تاکید کردند که منتظر یک برنامه یا پیشنهاد از سوی ایالات متحده هستند !
یک دیپلمات اروپائی که نخواسته نامش فاش بشود؛ به این پایگاه خبری آمریکائی گفته پاسخ اروپا چنین بوده، که این موضوع به تهران بستگی دارد؛ تا پیشنهادی روی میز بگذارد؛ که شامل امتیازات بیشتری در موضوع هسته ای باشد !
پیش از این « فایننشنال تایمز » هم خبر داده بود: که رئیس جمهور آمریکا احتمالا « استیو ویتکاف » را مسؤل پرونده ایران خواهد نمود !
و این در حالی است که ترامپ در پاسخ به پرسشی در این رابطه گفته: نه، ویتکاف مسؤل این پرونده نیست. اما قطعا از او استفاده خواهم کرد. او مذاکره کننده ای عالی است !
ترامپ همچنین در پاسخ به سوآلی در باره حمایت آمریکا از اسرائیل برای حمله به مراکز هسته ای در ایران گفته: واضح است که به این سوآل پاسخ نمی دهم. باید دید چه پیش می آید؟ در روزهای آینده با افراد مختلفی دیدار خواهم داشت. امیدوارم این مسئله بدون نیاز به اقداماتی از این دست حل بشود !
ترامپ همچنین در گفتگو با فاکس نیور، احتمال توافق با رژیم ایران را رد نکرده و گفته است: اما اگر « قرار » بر توافق باشد؟ باید بتوان آن را ۱۰ بار راستی آزمائی کرد !
ترامپ در این گفت و گو با اشاره به روابط خوب خود با رئیس جمهور چین، گفته: می توان با او به توافق رسید؛ اما داستان حکومت ایران متفاوت است. بحث آنها کاملا فرق می کند. این یک « حکومت مذهبی » است. آنقدر خطرناک که می تواند مشکلی بزرگ ایجاد کند !
با این پرسش و پاسخ هائی که میان رئیس جمهور جدید آمریکا و رسانه های بین المللی انجام شده است. به وضوح متوجه می شویم؛ که « درفشانی » های دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، صرفا تبلیغاتی برای خودش بوده است؛ که ایرانیان مهاجر به ایالات متحده، که ظاهرا تعدادشان هم زیاد است. آراء خودشان را به او بدهند و ایشان را دوباره به این پست و مقام برسانند !
همین امروز ( آدینه ۲۴ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی ) بسیاری از خبرگزاری ها گفتند و نوشتند: ترامپ برای مذاکره با جمهوری اسلامی آماده می شود. و این به آن معناست: اگر هم میهنان ما در این پندار می باشند: که دموکرات های آمریکا آخوندها را در ایران به قدرت رساندند؟ پس جمهوریخواهان آنان را از قدرت کنار می گدارند. دیدگاهی ورای منطق عملی است. زیرا همه آنها در هر شرایطی، ابتدا به منافع خودشان اهمیت می دهند؛ سپس اگر برای شان « صرف بکند و فایده ای داشته باشد؟ ) به فکر ملت های ممالک دیگر هم خواهند بود !
پس فراموش نکنیم : که « هیچکس نخارد پشت من *** جز ناخن انگشت من » !
محترم مومنی
