آیا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، به رقابت مایک پنس با جو بایدن واگذار خواهد شد؟!

0
159

تا کنون هیچوقت در جریان انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده، برگزاری مقدمات این کار، و سخنان انتخاباتی کاندیداهای رقیب، با چنین روش بی مایه ای انجام نشده بود. اما این بار، ظاهرا قضیه نوعی دیگر است، که مردم جهان را تا این روزهای پایانی گزینش رئیس جمهور آینده آمریکا، با چنین روشی که ظاهرا به زیان خودشان هم تمام خواهد شد؛ سر کار گذاشته اند و به گمراهی می کشانند!

رقابت های کاندیداهای دو حزب برتر و بزرگ تر در این کشور، همیشه در تمامی برگزاری های مربوطه، به چنین چالش های فرا حقیقتی کشیده نشده بودند. اما این دفعه قضیه شکل دیگری دارد؛ و دامنه های ابهام در آن وسیع تر از دفعات پیشین است. شاید یکی از دلائل آن، مسائل جاری کنونی در دنیا باشد. شاید هم جریان دو دوره ریاست جمهوری بی کفایت عکس برگردان محمود احمدی نژاد(باراک حسین اوباما) در پایگاه ریاست جمهوری آمریکا، این موضوع را تا به این حد مهم تر جلوه می دهد. با اهمیت تر بودن این امر نسبت به انتخاباتی که در دوره های گذشته برگزار شده اند؛ بدان معنا نیست که هرچه در این کشور روی بدهد، بسیار مهم و قابل توجه است. بلکه ایجاد ایهام درگیتی توسط آمریکا، همواره و در هر رویدادی در این مملکت، از شگردهای سیاسی آنها بر می خیزد؛ و توجه آنها به حفظ کردن موقعیت شان در جهان، از هر چیز دیگری نزد آنها با اهمیت تر است!

حتی اگر رساندن خودشان به این گزینه ی ملی ایشان موجب گردد؛ که حیثیت تاریخی خودشان در دنیا را هم، زیر یک علامت سؤآل بزرگ قرار بدهد؛ و در یک رقابت کاندیداتوری میان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در این کشور، با این رویه مفتضحانه به تنزل بکشانند؛ و شیرازه کتاب اصالت شان را از هم بدرانند؛ و بسیاری از نقطه ضعف های شان را نیز برملا سازند؛ آن را به انجام خواهند رساند. چنانچه در طول چندین ماه اخیر مشاهده کرده ایم؛ سخنرانی های انتخاباتی میان خانم هیلاری کلینتون و آقای دونالد ترامپ، ضمن تخریب نمودن شخصیت سیاسی و اجتماعی این دو رقیب، به پرستیژ جهانی کشورشان نیز خسارات گوناگونی را وارد آورده است!

حادثه ای که اخیرا برای هواپیمای خصوصی مایک پنس یار انتخاباتی دونالد ترامپ بر روی باند فرودگاه اتفاق افتاد؛ در ابتدا افکار مردم آمریکا را، به دست داشتن حزب رقیب در این مورد کشاند. همانطوری که کلینتون و ترامپ در سراسر کشورشان به سخنرانی های انتخاباتی خویش می پردازند؛ یاران انتخاباتی آنها نیز، در جاهای دیگری از این مملکت، به انجام دادن کارهای تبلیغاتی مشابه ترامپ و کلینتون دست می زنند. این امر خودش نمایانگر آن است، که به احتمال زیاد، شانس رقابت های انتخاباتی میان جو بایدن یار انتخاباتی کلینتون، و مایک پنس معاون ترامپ در انتخابات هفته آینده در آمریکا را، پر رنگ تر از خود آنها نیز جلوه می دهد. زیرا دور از ذهن نیست، که رقابت انتخاباتی میان کلینتون و ترامپ، یا با نتیجه مساوی پنجاه پنجاه به اتمام برسد؛ و یا عکس آن مصداق پیدا کند؛ و این دو طبق قوانین ایالات متحده، اجازه ادامه دادن به رقابت های کاندیداتوری خود را نداشته باشند!

 از اینرو، هیچ بعید به نظر نمی رسد، که در این رابطه دو سناریوی دیگر بتوانند امکان نمایش بیابند. یا طبق تصمیم اضطراری توسط کنگره آمریکا، چند ماهی دیگر به اوباما فرصت ادامه دادن به ریاست اش در این کشور را بدهند؛ تا کاندیداهای برگزیده دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا، بتوانند خودشان را به جایگاهی که در نظر دارند ارتقاء بدهند. و یا آنها به هر دلیل دیگری، که رخ دادن شان دور از ذهن نیست؛ از ادامه راه کنار گذاشته بشوند. و این فرصت را به معاونان این دو رقیب بدهند؛ که تا جهت پیگیری رقابت های مورد نظر میان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، برای کسب مقام ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا در آمریکا را آغاز نمایند!

 مایک پنس 57 ساله، فرماندار ایالت ” ایندیانا ” و یار انتخاباتی دونالد ترامپ است. و در صورت پیروزی در انتخابات احتمالی مورد نظر، او رئیس جمهوری آمریکا می شود. جو بایدن معاون کنونی باراک اوباما هم، که در صدر فهرست هیلاری کلینتون قرار دارد؛ و پیش از معاونت آقای اوباما، مسؤل کمیته روابط خارجی حزب دموکرات بوده، از مقامات برجسته حزب دموکرات می باشد؛ که به دلیل تجربه های زیادی که در امر سیاست های خارجی آمریکا دارد؛ با آنکه خودش را برای ریاست جمهوری بعدی در آمریکا کاندید نکرده بود؛ می تواند در صورت روی دادن پیش بینی های بالا، ناخواسته به ریاست جمهوری در این کشور نائل گردد!

تمامی این موارد بستگی زیادی به نوع رخدادهای جاری در منطقه خاورمیانه دارد. زیرا با شلوغی های داخل دو کشور پاکستان و ترکیه، و نیز جریان همچنان نابسامان وضعیت سوریه و عراق و یمن در منطقه، و نیز موش دوانی های ولادیمیر پوتین در همه کشورهای متحد با آمریکا در خاورمیانه، به اضافه اسناد مهمی که ” اسنودن ” در اختیار روسیه گذاشته است. سناریوی غیر قابل پیش بینی ای روی بدهد. که اگر خود خدا هم رئیس جمهور آمریکا شود؛ باز هم نتجه کلی رساندن دنیا به آغاز شدن جنگ سوم جهانی خواهد بود!

محترم مومنی

 

مقاله قبلیفرهادی و حاتمی‌کیا برگزیده‌های جشنواره‌ای در لندن
مقاله بعدیژرار دو پاردیو وارد زندگی سباستیان باخ شد
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.