آیا به زودی رهبر داعش ترور خواهد شد؟!

0
204

پنتاگون: قرار است در صورت جلب رضایت اوباما، از هواپیماهای بدون سرنشین برای هدف گیری رهبر داعش استفاده بکند. چون برای ترور ابوبکر البغدادی رئیس و رهبر گرور پیکارجوی داعش، دستور مستقیم باراک اوباما لازم است. این حمله تنها وقتی انجام می شود؛ که اطلاع دقیقی از حضور او در جائی در دسترس باشد!

مقامات وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده اند؛ که مقامات پنتاگون هم اکنون در حال تهیه کردن لایحه ای هستند؛ که تا به وسیله آن، باراک اوباما را برای ترور رهبر داعش متقاعد کنند. از سوی دیگر، یک مقام دفاعی آمریکا، از علاقه زیاد برای ترور رهبر خودخوانده داعش ” ابوبکر البغدادی ” گفته، او اطمینان داده که در صورت استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، که تا کنون مجاز به بیست پرواز بوده اند؛ اما از این به بعد اجازه پنجاه پرواز را خواهند داشت سخن به میان آورده و گفته است؛ در ضمن با این روش غیر نظامیان هم به خطر نخواهند افتاد!

خبرگزاری سی ان ان هم در گزارشی اعلام کرده؛ از آنجائی که ایالات متحده آمریکا، در سوریه و عراق نیروهای نظامی ندارد؛ و نیز از آن باب که مأموریت مخفیانه آمریکا در عراق، می تواند ناقض حاکمیت عراق تلقی بشود. ترور البغدادی را دشوارتر می نماید. هر چند که این کار باید روزی انجام شود. البته طبق سیاست های آمریکا، همه اینها و نیز استفاده از هواپیمای بدون سرنشین، زمانی شدنی و جایز خواهند بود؛ که برای ترور رهبر جنایتکار داعش، هیچ امکان منطقی دیگری وجود نداشته باشد!

به گفته همین مقامات، اهداف آمریکا در عراق به سه دسته تقسیم می شوند. اول، اهداف ارزشی آمریکا مانند ترور ابوبکر البغدادی ( احتمال ارزش آن برای حکومت آمریکا می تواند این باشد؛ که گمانه زنی های دیگران، مبنی بر ساخته و پرداخته شدن گروه داعش، با رهبری جنایتکاری مانند ابوبکر البغدادی توسط دولت آمریکا را، تحت الشعاع این ترور به دست آمریکائیان قرار بدهد.) دوم، حفاظت از زیرساختهای کلیدی عراق در برابر حملات داعش، به دیگر امکانات و مراکز حساس این کشور مانند سد حدیثه، و در آخر هم کند کردن حملات و پیشروی های این گروه به نقاط حساس کشور عراق!

بدیهی است جهت به دست آمدن این اهداف، رویدادهای جدیدی هم رخ بدهند؛ که از جمله آنها، به جای پرواز روزانه بیست هواپیمای بدون سرنشین، قرار است که در روز پنجاه عدد از این هواپیماها در این کشور کشور به پروازهای اکتشافی بپردازند؛ تا به محض یافتن محل حضور رهبر داعش، وی را ترور بکنند!

ما که می دانیم آمریکا از حضور البغدادی در هر کجای عراق به صورت لحظه به لحظه آگاهی می یابد. بنابراین، شایع نمودن چنین خبری، صرفا جنبه تبلیغاتی دارد؛ تا اذهان افرادی را که این را می شوند؛ از تردیدهای نسبت خودشان پاک سازند!

محترم مومنی

 

مقاله قبلی«ربكا فرگوسن» نقش اول زن فيلم «ماموريت غيرممكن5» شد
مقاله بعدی«سيلوستر استالونه» در نقش خبرچيني به نام «اسكارپا»
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.