نخستین کسی که در تاریخ بشریت به جنایت دست زد؛ قابیل پسر بزرگ تر آدم بود. که هابیل برادر کوچک ترش را، در یک نزاع دونفره کشت. او خوب می دانست که این کار از دیدگاه پدرش آدم جرم است و قتل به حساب می آید. چون نمی خواست خشم آدم و حوا پدر و مادرش را تحمل کند؛ و اعتبار خویش را نزد آنها از بین ببرد. به این فکر افتاد که با جسد هابیل چه کند؟ در فکر خویش مشغول جستجوی یک راه حل می گشت؛ که چند متر آن طرف تر، کلاغی را میبیند، که لاشه ی کلاغی دیگر را به منقار گرفته است. ولی در همان موقع کلاغ مرده را به زمین می اندازد؛ و با منقار کوچک خود مشغول حفر کردن گودالی می شود. وقتی گودال به اندازه لاشه ی کلاغ مرده می گردد؛ باز هم با همان منقار کوچک، پای همنوع مرده اش را می گیرد و به سوی گوری که برای وی کنده بود می کشاند. وقتی هم که هل دادن لاشه و انداختن آن به داخل گودال خاتمه می یابد؛ تا می تواند با بالهای خود از خاک های اطراف گوری که کلاغ مرده را در آن انداخته، به سوی قبر کلاغ کشانده و داخل آن را می پوشاند!
قابیل که با دقت تمام به این منظره می نگریسته، از آن پرنده ی ناچیز می آموزد؛ و با کندن گودالی به اندازه قامت برادرش هابیل، آن را در آنجا مدفون می کند. زیرا نمی خواسته که جسد وی توسط پدر و مادرش دیده بشود و او شرمگین گردد. اینگونه نخستین جنایت عالم بشریت شکل می گیرد؛ و قاتل آثار جرم خویش را مخفی می نماید!
قاضی سعید مرتضوی، که به لحاظ تحصیلات و شخصیت، به همه چیز شبیه است جز دادستان انقلاب کثیف اسلامی، پس از رخ دادن فجایع بازداشتگاه کهریزک و شکایت های پی در پی خانواده های زندانیانی که در هنگام انتخابات تقلبی 88 و تظاهرات سبزها در این مورد که به هواداری از میر حسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، دستگیر شدند و به بازداشتگاه کهریزک اعزام شدند. و در اثر انواع شکنجه ها اعم از افشاندن گاز اشک آور، پرتاب کردن آنها درون سوله کهریزک به طرف زندانیان دیگر و تجاوزات جنسی بسیار نسبت به ایشان جان دادند. و نیز اعتراض و ارسال شکوائیه های برخی از مقامات پائین تر حکومت منفور آخوندی، از مقام دادشتانی و ریاست بر بازداشتگاه کهریزک خلع و برکنار گردید. در دادگاه های متعددی که در این باره تشکیل می گردید؛ همواره به کتمان همه کوتاهی های خودش در مورد آن رویداد شرم آور می پرداخت!
وی روز یکشنبه بیست و یکم شهریور ماه 1395 خورشیدی، در دادگاه شماره 22 تجدید نظر استان تهران حاضر شد. که در رابطه با فجایع دردناک بازداشتگاه کهریزک، پس از هفت سال انکار جرمی که وی به عنوان رئیس آنجا بدان متهم است توضیحات بیشتری بدهد. او در نامه ای که در مورد مسائل مطرح در پرونده کهریزک نوشته بود و به دادگاه تجدید نظر ارائه داد؛ از آنچه که در آنجا اتفاق افتاده بود عذر خواهی و ابراز شرمندگی نمود!
اگر یک لحظه چشمان خودمان را ببندیم؛ و صحنه های آن شکنجه های وحشیانه را نزد خود تجسم نمائیم؟ مشاهه می کنیم که زندانبانان دیوآسای قوی هیکل، زندانیان ناتوان و ضعیف و ریز اندام را، چگونه بی رحمانه از این سوی سوله کهریزک، به سوی آن طرف آن شکنجه گاه پرتاب می کنند. یا آن بیچاره ها را امر به دولا شدن می نمودند؛ و به آنها می گفتند: ” تو حالا یک خر هستی، سپس غول های وحشی که زندان بان های آن مکان وحش انگیز بودند؛ بر روی کمر زندانیان دولا شده می نشستند؛ و با زدن بر پشت شان، به آنها امر می کردند که به این طرف و آن طرف زندان بروند!
زندان با های وحشی کهریزک، در نهایت توحش و نامردمی، هیچوقت هم فراموش نمی کردند، که شکنجه اصلی (تجاوزات جنسی به زندانیان) را، حتما در خاطر داشته باشند و از یاد نبرند؛ و آن را به طور مستمر انجام بدهند. این کار حیوانی و ضد بشری را، به هر طریقی که می توانستند، مورد اجرا می گذاشتند. و کردار شنیع تجاوزات جنسی به زندانیان را، که مختص طلبه های خودشان بود و هست؛ را تحت هیچ شرایطی از یاد نمی بردند!
. با ماجراهای غم انگیز سوله ” کهریزک ” و فجایع هولناکی که آن حیوانات آدم نما، در نهایت بی شرمی و بی رحمی، نسبت به تعداد بی شماری از آنها ( زندانیان کهریزک ) به انجام می رساندند؛ فرزندان چند تن از نقش آفرینان حکومت منفور اسلامی، از جمله محمد حسین کروبی پسر مهدی کروبی، و نیز پسر یکی از اعضای ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی، آقای روح الامینی نیز در آن مکان دهشتناک زندانی بودند. برخی از ماجراهای دردناک شکنجه گاه کهریزک، به وسیله پسر مهدی کروبی(محمد حسین کروبی) در آن زمان، به تعدادی از رسانه ها گفته بود. اما فرزند آقای روح الامینی طی همان ضرب و شتم ها جان باخت!
اکنون که جناب دادستان وقیح هفت سال پیش در حکومت جانی پرور ملاها در ایران، پس از اینهمه سال سکوت و انکار کردن ماجراهای دردناک کهریزک، لالی شان شفا یافته است. نامه ننگین پوزش خواهی خویش و ابراز شرمندگی اش از رویدادهای ددمنشانه بازداشتگاه کهریزک را، به دادگاه شماره 22 تجدید نظر استان تهران ارائه داده است. اگر هر مقامی از هر مجموعه ای، بخصوص دادگستری بیدادگر قوه منفور قضائیه جمهوری پلید اسلامی، عذرخواهی سعید مرتضوی جنایتکار را بپذیرند؛ و به ابراز شرمساری وی در این رابطه قناعت نمایند؟ باید از آنها پرسید: ” تفاوت این جنایتکار با دیگر جانیانی، که جرم شان ” قتل نفس ” و کشتار آدم های دیگر است چیست؟ اگر پاسخی به این پرسش نداشته باشند که ندارند؛ می توان اذعان نمود، که پذیرفتن عذرخواهی یک قاتل جنایت پیشه، جز تأیید نمودن آنهمه جنایات سبوعانه ای، که رئیس و کارمندان و زندان بانان و شکنجه گران در سوله کهریزک انجام داده اند. نیست و نخواهد بود!
محترم مومنی