حسن روحانی رئیس جمهور رژیم آخوندی می گوید: ” در جامعه ای که در آن دهانها بسته و قلمها شکسته می شوند؛ از اعتماد عمومی خبری نخواهد بود. ” در حقیقت کسی بایست این مفهوم را بیان می کرد، که دست کم یکی از دو مورد بالا در کشور زیر ریاست وی حضور می داشت؛ یا دهانها بسته نمی شدند( به خاطر وجود آزادی بیان)، یا قلمها شکسته نمی شدند( باز به همان دلیل)، اما در سرزمینی که این دو مورد سالهاست که وجود خارجی ندارند؛ چگونه رئیس جمهور آن از لزوم داشتن چنین آزادی هائی در جامعه سخن می گوید؟!
در مراسم اختتامیه بیستمین جشنواره مطبوعات، خبرگزاری ها و پایگاه های اطلاع رسانی، که به طور مستقیم از تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی پخش می شد؛ رئیس جمهور اعتقاد خویش به دسترسی آزاد به اطلاعات را ضروری دانست و گفت: ” دسترسی آزاد به اطلاعات، می تواند توسعه را مسلم سازد و زمینه را برای توسعه اجتماعی آماده کند. ” وی در بخش دیگری از سخنانش، از بسته شدن روزنامه ها توسط مقامات انتقاد کرد و گفت: ” دولت معتقد است، توقف ها و توقیف ها آخرین راه حل است نه اولین آن.” !
روحانی در میان سخنان خویش پرسش جالبی را مطرح نمود و سؤآل کرد: ” چرا برخی از مطبوعات، دارای دژ پولادین هستند؛ و هیچ کس از قوه اجرائی و قضائی جرأت نمی کند به آنها نزدیک شود؟ ” – ” بالاتر از دژ پولادین، این مطبوعات خود را قیم برای دولت، احزاب ، جناح ها و حتی مردم می دانند. ” – ” منتقدین دولت، آزاد هستند و خواهند بود؛ اما اجازه دهید طرفداران دولت نیز از اهمیت آزادی و امنیت برخوردار شوند. ” !
این بیانات حسن روحانی در شرایطی مطرح می شوند؛ که روزنامه های آسمان و بهار، به خاطر زیر سؤآل بردن اصول نظام اسلامی بسته می شوند. و از سال 2000 تا کنون، 150 روزنامه و نشریه طرفدار اصلاحات تعطیل گشته، و ده ها روزنامه نگار به دلائل موهومی دستگیر و راهی زندان شده اند!
چقدر خوب بود که رئیس دولت اعتدال و تدبیر و امید، این موارد را در نظر می گرفت و بعد این مطالب را مطرح می ساخت. در حقیقت کسی باید از بسته شدن دهان ها و شکسته شدن قلم ها توسط مقامات حکومتی سخن بگوید و به آن انتقاد نماید؛ که خودش پیش از اتفاق افتادن چنین اشتباهاتی در مملکت، از همه چیز بی خبر می بود و هیچ نمی دانست. یا کسی باید دسترسی آزادانه به اطلاعات را جهت مسلم شدن توسعه های اجتماعی قابل اهمیت تلقی می نمود؛ که تازه پایش به داخل کشوری رسیده باشد؛ که هیچیک از این مفاهیم در آن رخ نداده بودند!
اشاره رئیس جمهور به دژ پولادین بودن برخی از مطبوعات( احتمالا کیهان حسین شریعتمداری است؛ که بی محابا نسبت به همه کس و همه چیز اظهار نظر می کند؛ و هیچگاه به دردسرهائی که سایر مطبوعات دارند نمی افتد.) البته سردبیر این روزنامه که نه ملی است و نه حتی دولتی( چون به گونه ای به بررسی مسائل اجتماعی، و رویدادهای داخلی می پردازد؛ که گوئی از شخص خود رهبر جمهوری عقب افتادگان مجوز بیان کردن آنچه که دل تنگ اش می خواهد را دارد.)؛ چه بسا اشاره روحانی نیز بیان همین نکته باشد، که چرا کیهان آری، اما دیگران نه؟ این را باید به وضوح می پرسید نه با ایماء و اشاره، شاید که هم جانب اعتدال را رعایت کرده؛ و هم تدبیر را به کار گرفته؛ و هم خواسته امید بدهد که از همه این نابرابری های احتماعی آگاهی دارد!
از کیهان که بگذریم، کدام روزنامه و نشریه دیگری را در ایران کنونی سراغ داریم؛ که بتواند بدون دلواپسی از نتیجه شوم مطالب انتقادی مندرج در آن، بتواند نوشتاری منتقدانه را انتشار بدهد؟ کدام روز، هفته، ماه و سالنامه ای را می توانیم نام ببریم؛ که درون حاکمیت جمهوری ننگین اسلامی، از کاستی های اجتماعی و بی توجهی های مسؤلین بنویسد و اجازه داشته باشد که به کار خود ادامه بدهد؟!
آقای رئیس جمهور، شما که طرفدار آزادی مسؤلانه برای مطبوعات کشور و همه پایگاه های اطلاعرسانی می باشید؛ با توجه به این که در سخنرانی های خویش، بسیار تلاش می کنید که شمرده و حساب شده و متین و صحیح سخن بگوئید؛ حد اکثر نزدیک به سه ماه دیگر، عمر دولت شما یک ساله می شود؛ آیا تا به حال در طول این یک سال، به خبرگزاری های رسمی و غیررسمی کشور، و همه پایگاه های جمع آوری و انتشار اخبار، مجوز نشر مطالب مورد نظرشان را داده اید؟ آیا تفاوت آزادی مسؤلانه و عکس آن را، جهت آگاهی ایشان برای آنها توضیح داده اید؟!
در مملکتی مانند میهن اشغال شده ما، مدتهاست که آزادی و مفهوم کلی آن در یاد و خاطر کسی یافت نمی شود؛ که جنابعالی به طرفداری از آزادی مسؤلانه داد سخن بدهید. چنانچه در یک سرزمین آزادی وجود داشته باشد؛ فقط یک مسؤلیت متوجه آن می شود، که ….. آزادی یک فرد، آزادی افراد دیگر را به مخاطره نیندازد. چنین موردی هم چون اصل آن، با وجود حکومت رهبر قدرت پرست، و دولت های بی کفایت جمهوری منفور شما و سایر هم پالکی های تان در کشور موجود نیست؛ نوع مسؤلانه آن مفهومی است، که جز در قالبی منفی در هیچ مظروف دیگری جای ندارد!
اکنون مردم سرزمین مبتلا به ویروس آخوند و باکتری ملا و رمال ایران، کاملا آزادند که دزدی بکنند، سر همدیگر را کلاه بگذارند، آدم بکشند، تشکیلات باندهای مخوف قاچاق مواد مخدر، و اشاعه اعتیاد را اداره کنند، فحشای دختران کم سن و سال کشور را بر افتخارات خویش بیفزایند، از بانوان شریف و پاک و شوهر دار جامعه، زنان زیرچراغی خیابانی را، برای تأمین هزینه زندگی، راهی بستر این و آن مرد نمایند؛ و انواع دیگر اینگونه آزادی های اجتماعی، که در سراسر کشور وجود دارند؛ موجب می گردند که خیال تان از باب مسؤلانه انجام شدن آنها کاملا راحت باشد. پس لطف بفرمائید: ” ز تعارف کم کنید و بر مبلغ بیفزائید ” !!
زمستان 2572 شاهنشاهی هلند
محترم مومنی
برای افرادی که فکرمی کنند با اهانت به دیگران می توانند خود را مطرح کنند متاسفم
برای این سایت که این اهانت ها را منعکس می کندو خود را این قدر بی ارزش قلمداد می کند بیشتر متاسف هستم شاید هم به همین دلیل است که جرائت نکردید نظر خوانندگان را منعکس کنید
نظرات بسته است