شصت و هفتمین دور جشنواره بینالمللی فیلم برلین با اکران فیلم جانگو در کاخ برلیناله آغاز شد. در این مراسم با حضور برخی مسئولان آلمان و صدها سینماگر هئیت داوران معرفی شد. برلیناله از ۹ تا ۱۹ فوریه در برلین برگزار میشود.
مراسم افتتاحیه جشنواره بینالملی فیلم برلین همچون سالهای گذشته در کاخ برلیناله در میدان مارلنه دیتریش در قلب پایتخت آلمان برگزار شد . دیتر کاسلیک، مدیر برلیناله ضمن معرفی هیئت ۷ نفرهی داوران بخش رقابتها به ریاست پاول ورهوفن، کارگردان سرشناس هلندی، به برخی از ویژگیهای این دوره جشنواره اشاره کرد.
میشائیل مولر، شهردار برلین و مونیکا گروترز، وزیر امور فرهنگی و رسانههای آلمان، در این مراسم سخنانی ایراد کردند.
مونیکا گروترز بر اهمیت پاسداری از آزادی و آزادی در هنر تاکید کرد. او سینما را عرصه چالشهای مختلف اجتماعی دانست و برخورد خلاقانه و انتقادی با این چالشها را حق آزادانه سینماگران دانست.
گروترز تصریح کرد که بر خلاف “خبرهای دروغین” هنر به ما اجازه میدهد که شفافتر به جهان نظر کنیم.
میشائیل مولر، شهردار برلین نیز با اشاره به نقش سینما تاکید کرد که فیلم نباید به عنوان ابزار در خدمت سیاست باشد، “اما از سوی دیگر در دوران کنونی باید از خود پرسید آیا فیلم میتواند اصولاً غیرسیاسی باشد؟”
در مراسم افتتاحیه بازیگران و دستاندرکاران فیلم جانگو از جمله اتین کومار، کارگردان و بازیگران اصلی فیلم یعنی رضا کاتب، آلکس برندمول، سسل دفرانس نیز حضور داشتند.
آنکه انگلکه، هنرپیشه و کمدین آلمانی همچون سالهای گذشته مجری مراسم افتتاحیه بود.
افتتاح جشنواره با فیلم بهیادماندنی جانگو
امسال که انتظار میرود جشنواره فیلم برلین وزن سیاسی بیشتری نسبت به سالهای گذشته داشته باشد، با فیلم جانگو به کارگردانی اتین کومار، کارگردان فرانسوی آغاز شد. به گفته دیتر کاسلیک برلیناله با نمایش این فیلم پیامی روشن علیه تبعیض، افراطگرایی و نژادپرستی در اشکال مختلف آن، اعلام کرد.
فیلم داستان زندگی ژان باتیست راینهارت، معروف به جانگو (جنگو) است. جانگو نوازندهی سرشناس گیتار است که از جمله پیشگامان موسیقی جاز، بلوز و سول در اروپا به شمار میآید.
جانگو در بلژیک به دنیا آمد، اما هنر او در شهر پاریس بود که شکوفا شد و سراسر اروپا را فرا گرفت. او از قوم سینتی (کولیتبار) است و طی سالهای اشغال فرانسه توسط ارتش آلمان نازی مجبور به فرار از پاریس میشود.
در این فیلم که بخش عمده آن بر اساس زندگی واقعی جانگو ساخته شده، گذری به فضای پاریس اشغالی در سال ۱۹۴۳ زده میشود و علاقه عمومی در آن سالها به موسیقی جاز، سول و بلوز به تصویر کشیده میشود.
فیلم با طنزی ظریف و عرضه قطعات بینظیر موسیقی، در اصل داستانی غمانگیز را ترسیم میکند. در این راه کومار موفق بوده است.
افسران ارتش نازی که از محبوبیت و چیرهدستی جانگو آگاهی یافتهاند، میکوشند او را برای اجرای کنسرت به آلمان بیاورند. زیرا موسیقی ریتمیک جانگو بدیلی برای موسیقی موفق جاز و بلوز در آمریکا است که عمدتاً از سوی سیاهپوستان ساخته و نواخته میشود. در آلمان نازی با ایدئولوژی نژادپرستانه جایی برای موسیقی سیاهپوستان وجود ندارد و به باور نازیها موسیقی جانگو میتواند تا حدودی این خلاء را پر کند.
عوامل فیلم جانگو در کاخ برلیناله
نازیها که در کشتار اقلیتهای قومی و اجتماعی به کسی رحم نمیکردند در مورد جانگو استثنا قائل میشوند. اما او حاضر نیست این وضعیت شکننده را بپذیرد، زیرا میبیند که اقلیت سینتی و روما در تمام اروپا از سوی نازیهای تعقیب و دستگیر میشوند و سرنوشتی جز مرگ در انتظار آنان نیست.
جانگو به کمک دوستانش میکوشد که با خانوادهی خود به سوئیس بگریزد و در این راه متحمل مشقتهای فراوان میشود.
بازیگری رضا کاتب که از پدری هنرپیشه و الجزایریتبار در پاریس به دنیا آمده، ستودنی است. کاتب پیشتر در فیلمهایی همچون “یک پیامبر”، “سی دقیقه پس از نیمهشب” و “سزار” موفقیتهای نسبی کسب کرده بود. اما نقشآفرینی کاتب در فیلم جانگو بیتردید بهترین کار سینمایی او تا امروز محسوب میشود.
به گزارش دویچه وله؛ بازگویی داستان کشتار سینتیها در اروپا فصل جدیدی است که هنوز بخشهای اصلی آن ناگفته و نانوشته باقی مانده است. در مقایسه با صدها فیلمی که درباره هولوکاست ساخته شده، به جرأت میتوان گفت که سینما درباره بازگویی سرنوشت کولیان دو قوم سینتی و روما هنوز کارهای زیادی پیش رو دارد.