ناشیانه های آقای ترامپ و صدای آمریکا؛ فرامرز دادرس، کارشناس اطلاعاتی

3
508

چه کسی هزینه محموله شیمیایی کره شمالی به سوریه را می دهد؛ پای ایران در میان است؟ این تیتر یک گزارش تصویری در بخش فارسی صدای آمریکا است که در بیست و چهارم آگوست 2017 میلادی پخش شد. گفتار، کردار و آنالیز گزارشگر صدای آمریکا خانم گیتا آرین نشان می داد که خود نمی دانست چه می گوید! شاید به او دیکته شده بود تا چنین اظهارات بی پایه ای را در یک رسانه بین المللی رو خوانی کند.
کاری که صدای آمریکا انجام داد بار دیگر آسیب بزرگی به حیثیت و اعتبار رسانه های فارسی زبان وارد کرد. پرسش این است: یک رسانه معتبر چگونه اجازه پخش یک فرضیه تاًیید نشده را تنها بر پایه گفته های شخصی به نام مارک دوبویتز که مدیر یک مؤسسه ضد ایرانی شناخته شده وابسته به حزب تندروی لیکود اسرائیل است، می دهد؟

آیا دشمنی با حکومت جمهوری اسلامی این پروانه را به هر کسی! اعم از خود خوانده ایرانی ها! گماشتگان بیگانه، لابی های ایران ستیز و ایران هراس یا هر بیگانگه ای می دهد تا حتی با توسل به دروغ و جعل اخبار هر خبری را منتسب به ایران و ایرانی کنند.
آیا تصور کرده اید چه آسیب هایی در سایه این ندانم کاری ها به جوامع ایرانی مقیم خارج از کشور وارد می شود ؟ حتی به خود کارکنان صدای آمریکا!
چرا دیگر رسانه های معتبر جهان چنین اشتباهاتی را به ندرت انجام می دهند و در کار ژورنالیستی اخلاق حرفه ای را رعایت می کنند، ولی هر جای پای ایرانی در میان باشد رسانه را این چنین بی اعتبار کرده و از سکّه می اندازند و به سطح رسانه کشور های جهان سوم کاهش می دهند. ما امروز در عصر فن آوری نوین و گسترش اطلاعات بسر می بریم و این گونه برخورد ها اهانت مستقیم و بی پروا به مخاطب می باشد.

در بحث آنالیز اخبار و بدست آوردن اطلاعات یک اصل شناخته شده رایج است، یک ماًمور بررسی های اطلاعاتی به شش عنصر خبر ( کی- کی- کجا- چه- چطور- چرا) باید توجه داشته باشد و در صورت کمبود یکی از این عناصر، آن خبر دستکم تا کامل شدن عنصر لازم ارزش اطلاعاتی خود را از دست می دهد. این آموزش پایه را خبرنگاران و روزنامه نگاران در کلاس اول! درس خبرنگاری نیز می گذرانند. لازم نیست حتماً یک افسر اطلاعاتی متخصص آنالیز خبر باشند.

گویا قرار است گزارشی مبنی بر ارسال یک محموله مواد شیمیایی از کره شمالی به مقصد سوریه در شورای امنیت سازمان ملل متحد مطرح شود. به گزارش خانم گیتا آرین شخصی به نام مارک دوبویتز، مدیر بنیاد دفاع از دموکراسی! در واشنگتن گفته است: چون کره شمالی و سوریه گرفتار مشکلات اقتصادی هستند، بنابراین ایران پول این محموله را پرداخته است.

اصولا به همراه این گزارش باید مستنداتی نیز برای اثبات اتهامات ارائه داده شود. در همین جا خانم گیتا آرین خود و صدای آمریکا را خلع سلاح می کند و می گوید البته به اثبات رساندن این مسئله بسیار دشوار است چون کره شمالی با ایجاد شرکت های صوری کار هایش را انجام می دهد. خوب روشن شد که همه این گزارش یک بازی رسانه ای برای پخش یک شایعه بی اساس می باشد و این شایعه پراکنی را به اعتبار ! صدای آمریکا گره زدند.

کره شمالی، سوریه و ایران هر سه کشور زیر کنترل همه ارگان های اطلاعاتی آمریکایی و هم پیمانان غربی آن می باشند و هر سه این کشور روزانه مورد تهدید های آقای ترامپ و اعضای دولت او می باشند، تا جایی که گفته می شود خطر حمله نظامی آمریکا هر سه کشور را تهدید می کند.

کدام عقل سالمی می پذیرد بشار الاسد که در جنگ شش ساله علیه مخالفین خود به کمک روسیه، ایران و حزب الله لبنان پیروز شده و در حال پیروزی علیه داعش می باشد و بار ها از سوی مجامع جهانی محکوم شده است می خواهد از نو سوریه را مجهز به تسلیحات شیمیایی کند؟ .سوریه تا نیمه سال 2014 میلادی همه تسلیحات شیمیایی خود را زیر نظر سازمان ملل و روس ها منهدم کرد و نیروهای روسیه مستقر در سوریه ضامن اجرایی این کار و مراقب تعیین شده اند.

کدام عقل سالمی می پذیرد که کره شمالی که در معرض همه تهدید ها، تحریم ها و کنترل واقع است خود را در گیر ارسال تسلیحات شیمیایی به آنسوی دنیا ؛ سوریه می نماید؟.
کدام عقل سالمی می پذیرد که جمهوری اسلامی که در محاصره همه جانبه نظامی- سیاسی- اقتصادی و بانکی دولت آقای ترامپ قرار دارد به کره شمالی پول پرداخت کند تا سلاح شیمیایی به سوریه صادر کند ؟. آیا جمهوری اسلامی که در هفته چندین پرواز مرتب به سوریه دارد و تسلیحات و نیروی نظامی و پاسدار به آن کشور می برد نمی تواند بطور محرمانه تسلیحات شیمیایی را از راه نزدیکتر و مطمئن تری به سوریه ارسال کند؟.

گزارشگر و هم زمان مفسر صدای آمریکا که به نظر می رسد قربانی این خطای بزرگ روزنامه نگاری از سوی کارفرمای خود شده است و با پخش این خبر آبروی متخصصین جنگ های روانی و تبلیغاتی را نیز برده است، بطوریکه که مرغ پخته هم از شنیدن این خبر می خندد. صدای آمریکا می تواند بگوید که در راستای فرمان آقای ترامپ مبنی بر جستجوی یافتن یک بهانه در مورد عدم رعایت روح برجام از سوی ایران تلاش کرده است، ولی آیا با چنین بهانه کودکانه ای تواند برجام را بهم بزند.
البته آقای ترامپ نشان داده است که اصولا برای زیر پا گذاشتن هر گونه قرار دادی بطور یکجانبه و بدون دلیل و مدرک این استعداد را دارد. اشاره به زیر پا گذاشتن قرار داد مهم اقلیمی پاریس است.
به نطر من آمریکا و متحدین غربی او به اندازه کافی اطلاعات با ارزش، دلایل و مدارک کافی برای افشای جمهوری اسلامی در اختیار دارند و نیازی به جعل چنین اخباری نیست که پیشاپیش باعث تبرئه حکومت اسلامی و بی اعتباری خود آمریکا خواهد شد.

پشت این خبر جعلی چه کسانی پنهان شده اند ؟
آیا صدای آمریکا از هویت بنیاد دفاع از دموکراسی! ( نام کافور بر زنگی) بی خبر است که به فرضیه مارک دوبویتز یهودی تبار و مدیر این بنیاد وابسته به حزب تندروی اسرائیلی و ضد ایرانی لیکود استناد می کند.

بنیاد دفاع ازدموکراسی! اندکی پس از حملات تروریستی سپتامبر 2011 میلادی در آمرکا پایه گذاری شد و شماری از نئوکان های آمریکایی در آن فعال می باشند. افرادی چون؛ مایکل لدین، مارک گرشت، کلیفرد می، جک کمپ ،جین کرک پاتریک، استیو فوربس، پائولو دو بریانسکی، مکس کمپلن، جولیبرمن، بیل کریستول، جیمز وولسی فرابرت مک فارلن، گری باور، اریک کانتور، ریچارد پرل، آندرو مک کارتی، اتولنگی و فرید فارس که اغلب این ها در پست های امنیتی- اطلاعاتی – نظامی در دولت های ایالات متحده خدمت کرده اند و برخی از آنان پس از افشا شدن روابط این مؤسسه با حزب لیکود از آن جدا شدند.

این بنیاد تاکنون چند نشست علیه ایران در آمریکا برگزار کرده که اغلب با ارائه اخبار و اطلاعات ساختگی کوشیده است تا در راستای اهداف بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گام بردارد.
چندی پیش گزارشی در پیوند با هک شدن ایمیل های سفیر کشور امارات متحده عربی در آمریکا ؛ یوسف العطیبه دراینترنت پخش شد که در آن نمونه ای از شاهکار های بنیاد دفاع از دموکراسی و مدیر آن افشا شد. این اخبار در سایت اینترنتی (The Intercept) و نشریه (Huffington Post) و (Daily Beast) منتشر شده است.
بنا بر این گزارش ها یک حساب ایمیل (Hotmail) مربوط به آقای سفیر امارات متحده عربی از سوی گروهی به نام (GlobalLeaks وابسته به DCLeaks) هک شده است. این همان گروهی است که ایمیل های حزب دموکرات آمریکا را در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا هک و منتشر کرد.
در ایمیل های هک شده سفیر امارات در آمریکا افشا شد که آقای سفیر کشور مسلمان! با این گروه تندروی وابسته به احزاب تندروی اسرائیلی سر و کار داشته است. در این ایمیل ها افشا می شود که این مرتبطین کوشش می کنند تا علیه ایران از برنامه های حزب لیکود به رهبری آقای نتانیاهو پشتیبانی کنند.

در دهم ماه مارس 2017 میلادی، مارک دوبویتز مدیر بنیاد دموکراسی یک ایمیل به یوسف العطیبه سفیر امارات در آمریکا و یک کپی از ایمیل را برای جان هانا مشاور بنیاد می فرستد و در آن می نویسد: « آقای سفیر عزیز، در گزارش پیوست نام شرکت ها به همراه جزئیات که به ترتیب کشور ها رده بندی شده اند دیده می شوند که همزمان در ارتباط تجاری با ایران، امارات متحده عربی و عربستان سعودی می باشند. یک فهرست هدفمند از شرکت ها که باید آنان را مجبور کرد تا میان ایران و امارات متحده عربی یکی را انتخاب نمایند.« ایرباس- رنو- توتال- زیمنس- فولکس واگن- آتی ار- ایرکرافت- رویال دویچ- شل- لوک اویل- بانک کره جنوبی و…»

در پایان مارک دوبویتز مدیر بنیاد دموکراسی، با اشاره به مقاله دیوید ایگناتیوس ژورنالیست واشینگتن پست با عنوان چشم انداز 2030 در تجلیل از کوشش های محمد بن سلطان ولیعهد سعودی می افزاید : « ما باید همه کوشش مان را برای موفقیت محمد بن سلطان بکار گیریم.

پرسش این است؛ آیا صدای آمریکا از یافتن این اطلاعات عاجز بود ؟ و چگونه به فرضیه یک چنین شخصی و چنین بنیاد بی بنیادی ! بها می دهد و به هدف فریب ایرانیان و مخاطبین خود همت می گمارد و تشکیلات صدای آمریکا را در اندازه شبکه های لوس آنجلسی اخبار یک کلاغ ،چهل کلاغ پایین می آورد؟

بیست و ششم آگوست 2017

 

لینک مرتبط: https://ir.voanews.com/a/guita-arian/3999137.html

3 نظرات

  1. با تشکر فراوان از زحمات جناب آقای دادرس، آیا این نظریه پردازان دروغین به نتایج هولناک و تخریبگر اعمال خود آگاهی دارند و آیا میدانند چه سرنوشتی در انتظار هموطنان بی‌گناهی که در اقصی نقاط جهان زندگی میکنند خواهد بود.

  2. درود : جناب دادرس شما در مقاله خودتون نوشتین :
    یک ماًمور بررسی های اطلاعاتی به شش عنصر خبر ( کی- کی- کجا- چه- چطور- چرا) باید توجه داشته باشد.

    بسیار خوب و عالی ، پس اجازه بدین ازخودتون شروع کنم (البته من مامور اطلاعاتی نیستم، تخصص من آتی و مخابرات هست و ساکن ایران هستم) :
    در پایین مقاله بیوگرافی کاری شما نوشته شده ، که در آخر آن نوشته شده :

    در فرانسه سال ها در رشته های کامپیوتر، مدیریت شبکه، فناوری اطلاعات و ارتباطات کار کرده و هم اکنون مسئول حفاظت و ایمنی کار در یک شرکت بین المللی می باشد.

    جناب دادرس از خودتون شروع کنید، شما برای کدام شرکت کار میکنید؟ مطمئنا این شرکت نام و نشان دارد و بی نام و نشان نیست. آیا مدعی شفاف سازی هستید یا فقط شعارش را میدهید ؟
    چون درون ایران هستم این رو میگم امروزه روز مردم ایران نسبت به تمامی اپوزیسون های کشور دید منفی دارند و آنها را بی لیاقت و متکبر می دانند، و از آنها قطع امید کرده اند.
    ==============================================
    فراموش نکنیم ، دولت فرانسه آرزو داره رژیم تا ابد باشه تا به چپاول و غارتش از ایران ادامه بده، نمونه بارز و آشکارش هم قراردادهای چرب و شیرینی هست که با رژیم بسته از شرکت توتال گرفته ، تا شرکت پژو که زباله های خودش رو در ایران ریخته.

  3. علی آقا، در پاسخ شما باید بپرسم چه لزومی دارد که من نام شرکت و محل کارم را به شما یا هر کس دیگری بگویم؟ شما به محتوای مطلب توجه بفرمایید. در ضمن اگر مردم درون کشور به اپوزیسیون اعتماد ندارند و البته مانند بسیاری از شعار ها حق مسلم آنان است این به من که مطالبی در زمینه های امنیتی ، اطلاعاتی و نظامی می نویسم چه ارتباطی دارد ؟ مگر من ادعای رهبری یا پست و مقامی کرده ام که بایستی زندگی ام را برای هر کسی شفاف کنم. در پایان من وکیل دولت فرانسه یا هر دولت دیگری نیستم و البته که همه جهان دست در دست رژیم به چپاول ایران مشغول هستند. از جمله آمریکا که در بقدرت رسیدن این رژیم نقش بسزایی بازی کرده است.

نظرات بسته است