آذر میرزاپور شهید اعلام شد؛ گلوله مستقیم بر قلب اش اصابت کرد

0
533

خواهر آذر میرزاپور زهابی که روز شنبه ۲۵ آبان ماه بر اثر اصابت گلوله در گلشهر کرج کشته شد گفت که خواهرش جزو معترضان نبود و در هنگام بازگشت از سر کار هدف گلوله قرار گرفته است. آذر میرزاپور به گفته خواهرش ۴۸ سال داشت، پرستار و مادر ۴ فرزند بود و گلوله مستقیم به قلب او اصابت کرده است.

خواهر آذر میرزاپور گفت: “خواهرم پرستار بود و بعد از دو شیفت پشت سر هم داشت به خانه باز می گشت که شلوغ بود و من نمی دانم اعتراض بود یا اغتشاش بود. من آنجا نبودم و هیچ کدام از ما نبودیم. من از شهرستان بر می گشتم و وقتی این اتفاق افتاد در جاده بودم. زمانی که رسیدم کرج حدود ساعت ۶ بود که دیدم خیلی شلوغ است اما حدود ساعت ۵  خواهرم از سر کار که می آید ماشین ها خاموش وسط خیابان بودند. پیاده می رود طرف خانه اش و به پسرش زنگ می زند که دو دقیقه مانده برسم و خیلی شلوغ است. اما دیگر هیچ خبری نمی شود. بچه ها با من تماس گرفتند و همه جا را گشتیم تا رسیدیم بیمارستان کوثر که گفتند خانمی با این مشخصات اینجا بود و کیف اش هم همراهش بود و باید بروید پزشکی قانونی. من نمی دانم وقتی به بیمارستان رسیده زنده بود یا نه چون تیر به قلب اش شلیک شده بود.”

به گفته او در گواهی فوت آذر میرزاپور “اصابت گلوله به قلب” عنوان شده است. خانم میرزاپور گفت که برای تحویل پیکر، خاکسپاری و برگزاری مراسم خواهرش مشکلی پیش نیامده: “دو سه روز طول کشید کارهای قانونی اش را انجام دادیم و بردیم شهرستان. محدودیتی هم برای مراسم نداشتیم. ما خرم آبادی هستیم و خواهرم را در خرم آباد دفن کردیم. برای مراسم اش هم خیلی مردم آمدند. هنوز هم تا چهلم در شهرستان مراسم داریم. پدرم سرشناس است و خانواده سرشناسی هستیم به جز اینکه مهدیه و مسجد گرفتیم هنوز هم مردم به خانه می آیند.”

خواهر آذر میرزاپور گفت که “از طرف فرمانداری و بیت رهبری و هیات وزیران آمدند خانه خود من هم آمدند. فقط برای ابراز همدردی آمده بودند و گفتند که خواهرم را اغتشاشگران کشته اند و مشخصات خواهرم و بچه هایش را می خواستند برای پرونده اش. گفتند که پی گیر هستیم تا قاتل را شناسایی کنیم.”

او در پاسخ به این سوال که آیا درباره پرداخت دیه هم با شما حرف زده اند؟ گفت: “درباره دیه حرفی نزدند. من جنازه را دیده بودم و شناسایی کرده بودم و حالم خوب نیست. مشکل قلبی دارم و نمی توانم دنبال کارهای اداری بروم اما دختر بزرگ خواهرم پی گیر است خواهر من ۴ بچه دارد که دختر بزرگش ۲۷ سال دارد. دختر دوم اش ۲۵ سال و پسرش سال و دختر کوچک اش هم ۱۳ سال دارد. هم مادرم در قید حیات است هم بچه هایش هستند که باید تصمیم بگیرند درباره دیه یا چیزهای دیگر تصمیم بگیرند و در سنی هستند که خودشان می توانند تصمیم بگیرند من نمی توانم حرفی بزنم و تصمیم گیرنده من نیستم. از نظر روحی هم در شرایطی نیستند که بخواهم در این زمینه با آنها صحبت بکنم.”

به گزارش کمپین حقوق بشر در ایران؛ خواهر آذر میرزاپور گفت که او را شهید اعلام کرده اند: “خواهر مرا شهید اعلام کردند. اما شهید هم حساب اش کنند بالاخره خواهر من حق زندگی داشت یا نه؟ خواهر من خیلی شوق زندگی داشت. شیفت های زیاد بر میداشت. ۴ بچه داشت و با شوق و شور زیاد کار می کرد و زندگی می کرد.”