باز هم آذر ماه رسید، تا آذرهایش را بر جسم و جان خویش بیفشانیم؛ و شعله های مهرآسای زندگی بخش شان را، مشعل های فروزنده ای گردانیم؛ که به واسطه آنها، تاریکی های غلبه نموده بر فرهنگ باستانی مان را، از اندام آنهمه سرفرازی پرفروغی که داشتیم بزدائیم. باشد که در این رهگذر، آنچه را که داشتیم و قدرشان را ندانستیم بیشتر بشناسیم.
در هرپائیزی که فرا می رسد، چندین بهار دل انگیز را، یکی پس از دیگری تجربه می کنیم؛ و به داشتن آنهمه افتخار و سربلندی بر خود می بالیم. در مهر ماه هر سال ، جشن باستانی ” سده ” فضای کاشانه های ایرانیان را گرم و مملو از نور و روشنائی می کند. وقتی هم که آبان فرا می رسد، در نیمه نخستین آن، در چهارمین روزاش، میلاد خجسته پادشاهی بزرگ را پاس می داریم؛ که در کالبد مام میهن اش، که می رفت تا همه آثار سربلندی آن سرزمین کهن، به وادی فراموشی سپرده بشود؛ با نشان دادن بزرگی هائی گرانقدری از دوران باستان به سران کشورهای صاحب نام جهان، جان تازه تری دمید؛ و با تدبیر و همت شاهانه اش، باری دیگر عظمت و والائی ایرانزمین را، به دولتمردان روزگار خویش شناساند.
سپس در نهمین روز از ماه آبان، اختر تابناک دیگری چشم به عالم هستی گشود؛ که آرمانهای ملت میهن پرست ایران را، که برای آینده مملکت شان، تداوم حکومت پادشاهی پهلوی را آرمان داشتند و در دل می پروراندند لباس تحقق بپوشاند. و آنان را به داشتن یک آینده بی نظیر و افتخار آمیز بشارت بدهد.
آنگاه با درخشش طلیعه ی آفتاب آکنده از آتش عشق در آذر سرد، گرمای همیشه ماندگار افتخار آفرینی سرداران و سربازان دلاور آرتش شاهنشاهی، که در بیست و یکم آذرآبادگان، بر دو گلزار آذربایجان شرقی و غربی تابیدند؛ و به آنها رنگ آزادی و آزادگی بخشیدند. و این دو استان زرخیز ایرانزمین را، از یوغ اسارت عده ای میهنفروش رهائی دادند. که تا برای مردم میهن پرست خطه ی حاصلخیز آذرآبادگان، یک ایران افتخار برای پیروزی ایشان بر تجزیه طلبان را ارمغان نمایند.
که خوشبختانه با پرچمداری پادشاه روانشاد، محمدرضا شاه پهلوی، پدر ایرانزمین شاهنشاه آریامهر، چنین کردند و تاریخی مملو از سربلندی و تفاخر ملی را، نه فقط به ساکنان آذری این دو استان، بلکه به تمامی ایرانیارانی، که جلوگیری نمودن از تکه پاره شدن سرزمین اهورائی شان، و حفظ تمامیت ارضی ایران، و تداوم یکپارچگی این مرز پرگهر، از بزرگترین دغدغه های میهن پرستانه آنهاست؛ به همگی شان پیشکش کردند.
بیست و یکم آذر در تاریخ ایرانزمین، عالی ترین نماد احقاق حق در ارتباط با آزاد سازی خطه زرخیز آذرآبادگان را، برای مردم مملکت ما به منصه ظهور رساند؛ یکی از نورانی ترین مناسبت های تقویم میهنمان است؛ که رنگ و جلای خاصی به تمامی جلوه های بالندگی مردم ایران بخشیده؛ شایسته است که میانسالان و سالخوردگان هم میهن، هرچه بیشتر از این مناسبت تاریخی پیروزمندانه، برای جوانان سرزمین شان بگویند؛ و آنان را با مفهوم واقعی این سربلندی کتمان ناپذیر آشنا گردانند.
و در نهایت، آخرین ستاره تابناک آذرماه، بیست و پنجمین روز از این ماه سرفراز است؛ که در زمان شاهنشاهی روانشاد محمدرضا شاه پهلوی، به عنوان ” روز مادر ” به همگی ما هدیه شده است؛ تا فرصتی داشته باشیم، که با تقدیم کردن یک شاخه گل پر طراوت، گلستانی از تقدیر و سپاس خودمان را، نثار وجود سرشار از عشق و صفای مادران مان بکنیم؛ و در کمال ادب و احترام، آنهمه مهر و صفای مادرانه، و یگانه عشق زمینی را، به وی و به همه مادران عاشق شادباش گفته و آن را گرامی بداریم.
محترم مومنی