خوردن چوب و پیاز، کنایه از تمثیلی است که در باره افراد سرکش و فرمان ناپذیر بیان می گردد. در دورانی که در بیشتر شهرهای کوچک و بزرگ کشورمان، مدارسدی برای آموختن علم و سواد وجود نداشت؛ مراکزی غیر رسمی در برخی از خانه های شهری ها و روستائیان، جهت رفع این نقیصه اجتماعی فعال بودند. نام رسمی این آموزشگاه های خانگی مکتب بود. مکتبه های دختران و پسران که جدای از یکدیگر بودند؛ از شرایط مشابهی بهره مند می شدند. تنها تفاوت آنها، در جنسیت آموزگاران این مراکز بود. چون مکتب های پسران را مردی که چه روحانی بود و چه نه به او ملاّ می گفتند اداره می نمودند. اما در مکتب های دختران خانمی که به وی ملاّ باجی لقب می دادند کار آموزش را به فرزندان مردم به ثمر می رساندند.
روش تنبیه کردن دانش آموزان مکتب های کشور که زدن چوب به پاهای کودک بینوا بود ” فلک کردن ” نامیده می شد. اما بچه هائی که دو عمل خطا را در یک روز انجام داده بودند؛ به خوردن پیاز خام هم اجبار می یافتند. دو سال و نیم پیش، عده ای از حزب اللهی های چند آتشه هوادار رژیم متحجر اسلامی، به دفتر نمایندگی بریتانیا در تهران یورش بردند؛ و خرابی زیادی در سفارتخانه انگلیس به بار آوردند. مسؤلان حکومت سلطنتی آنجا هم، دفتر نمایندگی خودشان در ایران را تعطیل نمودند؛ و ضمن بیرون راندن کارمندان سفارت جمهوری اسلامی از کشورشان، همه روابط سیاسی – اقتصادی شان با حکومت آخوندی را متوقف ساختند!
اخیرا از سوی وزیر امور خارجه دولت انگلیس، اشاره ای به بازگشائی سفارتخانه شان در ایران شده است. ظاهرا آخوندهای حکومتی هم بدشان نمی آید که آنها ( دولت بریتانیا ) این کار را انجام بدهند. اما چنانکه بوی اش به مشام می رسد؛ انگلسی ها در این رابطه پیشنهادهائی دارند که به نفع حکومت اسلامی نیست. از فحوای کلام مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امور خارجه رژیم آخوندی درک می گردد؛ که دولت انگلیس جهت باز گشائی سفارتهای ایران و بریتانیا درون هر دو کشور، به مسؤلان ایرانی پیشنهاد پرداخت شدن خسارت مالی به انگلیس را داده اند. ولی هنوز این کار صورت نپذیرفته است !
سران جمهوری خودکامه اسلامی، هدف خویش از دوباره گشائی سفارت شان در بریتانیا را، ارائه خدمات به ایرانیان مقیم در کشور انگلیس بیان کرده اند. مانند روز روشن است، که این دلیل واهی و نادرست می باشد؛ زیرا هم اکنون نیز کاردارهای سیاسی و نظامی غیر مقیم هر دو کشور، به همین صورت غیر مقیم و از راه غیر مستقیم، در حال انجام دادن هدف مطرح شده در بالا هستند؛ و احتمالا نیاز یا دلیل مهمتری موجب شده است؛ که گرفتن چنین تصمیم بزرگی برای مسؤلان دولتی هر دو مملکت الزامی جلوه کند؛ در نتیجه سران هر دو کشور را، متقاعد به بازگشائی دفاتر نمایندگی شان در کشورهای میزبان نموده است !
آن موقعی که هنوز موجود مکاّری به نام آخوند در مملکت ما حکومت نمی کرد؛ نقش مخرب و سیّاس انگلیسی ها در ایران کتمان کردنی نبود. چه رسد به اکنون که حکومت جنایت پیشه اسلامی، با تدابیر القا شده از سوی دولتمردان بریتانیای کبیر، بر دولت سه دهه و نیم پیش حاکم در آمریکا( زمان ریاست جمهوری آیت الله جیمی کارتر ) روی کار آمد و ملت بی تدبیر و القا پذیر کشورمان را، به این روزگار ظلمانی مبتلا ساخت!
با آنکه مرضیه افخم اعلام کرده که جمهوری اسلامی هنوز هیچ تصمیمی در رابطه با پیشنهاد انگلیسی ها نگرفته است؛ ناگفته پیداست، که سرانجام و بدون تردید، حکومت مبتذل و رو به تباهی آخوندها، و دولت منحط واپسگرای این رژیم خون آشام ناگزیرند؛ که به دستور اربابان غربی خودشان، هم چوب را نوش جان کنند؛ و هم پیاز تند و خام را به کام زیاده طلب شان فرو ببرند؛ که تا دیگر از این غلط های اضافی نکنند!
ملا باجی الیزابت، و ملا اوباما، اجازه نمی دهند شاگردان خطاکار مکتب سفاک پروری ایشان، در یک مقطع زمانی چندین خطای توأمان را به انجام برسانند و مجازات نشوند!
محترم مومنی