شطرنج از سوي جنگ سوريه به سمت خودزني جانيان در منطقه

0
209

 

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

رزمندگان، ارتش آزاد سوريه و به خصوص فرماندهان شان و سياستمداران ائتلاف سوريه توجه كنند كه براي درك و خوانش وقايع پيشرو در سوريه مي بايست، آن را در صفحه بزرگ تر و كليت خاورميانه ببينند. تنها در آن صورت است، آنچه را كه در سر سياستمداران و استراتژيست هاي آمريكايي و غربي است، خواهيد فهميد و درك بهتر آن به شما حداقل در خويشتنداري تان كه لازمه پيروزي در هر نبردي است، و حداكثر در گزينش استراتژي ها و تاكتيك هاي جنگي مدام در حال تغييرتان كمك خواهد كرد.

اگر نسبت به صبر و طمأنينه غرب و آمريكا براي تمام كردن كار سوريه متعجب ايد، پاسخ شان در اين پرسش هاي متقابل شان نهفته است: آيا نمي خواهيد كه تكليف ساير ديكتاتورها و جانيان به خصوص شركاي جرم رژيم اسد نيز همچون او مشخص شود؟ آيا اينك كه ليبيان پس از اتمام كار قذافي و تمام شدن كارشان در كشور خودشان، مسئولانه به كمك شما نشتافته اند تا ديكتاتور جنايتكار ديگري را اينبار در سوريه ساقط كنند، از شما نيز انتظار نمي رود تا تنها به فكر سقوط ديكتاتور خودتان نباشيد؟ از منظر استراتژيست هاي آمريكا، جنگ در سوريه مدت هاست كه اسد را از حكومت كنار زده و به تروريست هاي القاعده و اسلام گرايان تكفيري و آدم كش نيز ضرباتي بسيار كاري زده است و پايان جنگ يعني پايان روندي كه به نابودي كامل هر دو طرف منتهي شود (به همين سبب از ايجاد توازن بين طرفين جنگ سخن مي گويند)، كه اگر چنين شود دو پيامد خواهد داشت: تداوم جنگ و البته اين بار بين دولت موقت ائتلاف سوريه با القاعده اي ها، تكفيري ها و بعثي هاي باقيمانده و دوم پخش شدن دوباره اسلام گرايان تكفيري و تروريست در جهان و به خصوص منطقه كه مي توانند در هر منطقه از جهان نيز اين بار نسبت به مردم عادي و غيرمسلح جنايت صورت دهند و چون سوريه با كساني طرف نباشند كه چون خودشان مسلح اند و سوريه را بهتر از آنان مي شناسند. از سويي، آمريكا طي تداوم جنگ در سوريه بوده كه ايران را به دام حمايت از رژيم سوخته اسد كشانده و زير بار هزينه هاي سنگين آن است كه ملاهاي ايران ناگهان خوابنماي نرمش قهرمانانه شده اند و استراتژيست هاي آمريكا به خوبي واقف اند كه آن مي تواند ناگزيرشان به چرخشي مسئولانه سازد و اگر اصرار به حمايت شان داشته باشند، آن مي تواتد حتي به سقوط مفتضحانه نيز بدل شود؛ به شرطي كه آمريكا بداند چگونه بازي را مديريت كند. به همين سبب است كه كنفرانس ژنو 2 را آمريكا مدام و به تدريج عقب مي كشد. از سويي، با فرض اين كه همين حالا رژيم اسد سقوط كند، تبعاً جانيان بعثي و حكومتي سوريه به همراه اسد به كشورهاي ديگر فرار مي كنند و معلوم نيست كه كي و كجا آنان را بتوان پيدا كرد تا به دادگاه هاي جنايت جنگي كشيد. اما حالا كه رژيم اسد سقوط نكرده اين فرصت برايتان هست كه يك به يك شان را شناسايي كرده و به قصاص اعمالشان برسانيد. حتي پس از سقوط اسد نيز خواهيد ديد كه كوهي از مشكلات جديد پديدار خواهند شد كه چه بسا براي حل شان با همين همسنگري هاي امروزتان به مشكل برخورد كنيد و اگر خويشتنداري نشان ندهيد، بعضاً به جاي اسد با آنان درگير شويد. بنابراين، فرماندهان ارتش آزاد و سياسمتداران ائتلاف سوريه نبايد تصور كنند كه سوريه يك راه حل قاطع و ناگهاني دارد كه با يك حمله تمام و كمال آمريكا تمام مشكلات حل مي شود. بماند در اين كه اوباما در مقام فرمانده كل قواي ارتش آمريكا، يك فرصت مناسب براي ضربه به اسد را نيز از دست داده شكي نيست؛ اما با آن حمله نه جنگ تمام مي شد، نه همه مشكلات حل مي شد. با در نظر گرفتن اين مقدمات، حال بايد به ترسيم آرايش صحنه نبرد در سوريه بپردازيم.

پيش از هر چيز بايد توجه كنيد كه يك زمستان زودهنگام و سردتر از هر زمان ديگري در سوريه و كشورهاي همسايه اش كه پذيراي تعداد بسيار زيادي پناهنده سوري با حداقل امكانات هستند، در پيش داريم و اگر از همين حالا ائتلاف سوريه و كشورهاي همسايه سوريه دست به كار نشوند، مي تواند به يك بحران و حتي فاجعه انساني براي پناهندگان و كشورهاي پذيراي شان بدل شود؛ از انتقال تعدادي از آنان به عنوان پناهنده به كشورهاي ديگر و بيشتر از آنچه تاكنون بوده تا جابجايي تعدادي از آنان به مناطق امن تر و با امكانات بيشتر و همين طور افزايش انواعي نيازمندي ها براي مقابله با سرما و افزايش كمك هاي بشردوستانه بايد در دستور كار قرار گيرند. از اين سبب، بايد نخست وزير موقت برگزيده شده توسط ائتلاف سوريه، هر چه زودتر كابينه موقت اش را معرفي كند و آنان امور خود را معطوف به اين مشكلات مردم سوريه و مايحتاج مردم و رزمندگان سازند تا ارتش آزاد سوريه و رزمندگان بتوانند با پشتوانه كافي به نبرد با رژيم اسد معطوف شوند.

جنگ وقتي وارد مرحله فرسايشي مي شود، يعني به شما دارد مي گويد كه بايد واحدهايي كوچك و پرتحرك را سازماندهي كنيد تا به اينجا و آنجا بروند و كمين بگذارند و شبيخون بزنند و حتي خرابكاري و بمب گذاري نمايند. در چنيني شرايطي، ارتش اسد و كارشناسان خارجي اي كه به آن ها كمك مي كنند، در نقاطي آسيب پذيرتر خواهند بود: پشتيباني، لجستيكي و تعميرات و نگهداري و انبارها. تصرف پادگان ها بسي مشكل تر از تصرف مناطق مذكور است و تنها كافي است كه فرماندهان و رزمندگان سوري شناختي مكفي از مناطقي داشته باشند كه ارتش اسد، انبارهاي سوخت و قطعات و مناطق ترابري و تعميرات و نگهداري ادوات جنگي و آسيب ديده اش را مستقر ساخته و به كمك كارشناسان خارجي سر پا نگه داشته تا يا با بمب گذاري هاي مخفي يا با حملاتي شبانه و البته با نيروهاي آماده و مجرب تر در اين مناطق، به ماشين جنگي اسد و حاميانش آسيب هايي جدي بزنيد. كارشناسان خارجي مستقر در سوريه براي رژيم اسد باارزش تر نيز هستند و هم كارهايي را انجام مي دهند كه پرسنل باقيمانده براي اسد نمي توانند صورت دهند و هم تلفات شان براي كشورهاي حامي اسد بسيار سنگين است و قابل مقايسه با تلفات ارتش از هم پاشيده اسد نيست؛ چه پاسداران ايران و چه كارشناسان روسيه. درضمن، براي قطع خطوط مواصلاتي رژيم اسد نياز نيست كه مناطقي از جاده ها را كامل در تصرف دائمي داشته باشيد، بلكه كافي است تا در برخي از مناطق آسيب پذير جاده ها در زمان مناسب و هنگام حمل و نقل و تردد نيروها، دست به يك شبيخون نابهنگام و متمركز بزنيد. اين گونه حفظ مداوم همه مناطق يك جاده بسيار دشوار است و اگر از نقطه نظر به خصوص كميت نيروها –در صورتي كه با كمبود از نظر كيفي مواجه ايد، پرشمارتر از آنان به نيروهاي تأمين جاده شان ضربه بزنيد، به راحتي آسيب پذير مي شوند. اين نوع حملات غيرقابل پيش بيني، همه جا را برايشان ناامن خواهد ساخت.

اما براي مواجهه با القاعده اي ها و اسلام گرايان تكفيري كه اصرار به جنگيدن با شما دارند، كار راحت تر است و همان كه نقطه قوت شان مي پندارند، پاشنه آشيل شان نيز هست: حملات بدون ترس و با روحيه رزمي بالا، مي تواند به يك تله براي طرف مقابل بدل شود؛ به شرطي كه بدانيد چگونه آنان را به سوي تله بكشانيد. براي پيروزي بر آنان نياز نيست به ايشان حمله كنيد، بلكه بگذاريد تا با فكر تصرف يك منطقه به مناطقي بيايند كه آن گاه شما طي عقب نشيني، مين و تله هاي انفجاري تان را يك به يك منفجر كنيد. آنان چون فاقد تانك، زرهي و بسياري از تسليحاتي هستند كه ارتش اسد داراست و به خصوص براي حفظ پياده نظام ضروري است، نسبت به اين انفجارها و حتي تركش هاي كوچك شان بسيار آسيب پذيرند.

همه اين ها در حالي است كه واحدهاي آموزش ديده اي از رزمندگان كه در مناطق جنوب سوريه و درعا وارد عرصه نبرد مي شوند، در پيشرفت به سوي دمشق و حتي حملات موثرتر به رژيم اسد بسيار موفق نشان دادند و اين در حالي است كه در آنجا چون مناطق شمال سوريه با مشكل القاعده اي ها و تكفيري ها مواجه نيستيم و ارتش اسد و حاميانش نيز تاكنون راهي براي توقف شان نيافته اند و ديگر استفاده از سلاح هاي شيميايي نيز نمي تواند كمكي به آنان كند و تصرف دمشق از اين سوي كليدي تر است.

مقاله قبلیپیام محمد نوری زاد به زندانیان سیاسی: بیرون نیایید!
مقاله بعدیبازیگران “پله” در راه برزیل
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکتر کاوه‌ احمدی‌ علی‌آبادی‌ تاکنون تحصیلات دانشگاهی را در مقطع دکترای جامعه شناسی (Ph.D) با عنوان دانشجوی ممتاز از تگزاس و مقطع فوق‌ دکترای‌ (Post Doctoral of Philosophy) فلسفه‌ علم‌ به همراه گواهی "ارزیابی کمال" از دانشگاه‌ آبردین‌ (Aberdeen) در داکوتای‌ جنوبی‌ آمریکا به پایان رسانده و و اینک عضو هیئت علمی (ACADEMIC BOARD) دانشگاه آبردین (ABERDEEN) با رتبه پروفسوری (PROFESSORSHIP) است. ایشان موفق به دریافت درجه دانشمندی (scientist) در رشته فلسفه علم با رساله "روش شناسی علم و فلسفه" و انتخاب به عنوان دانشمند برجسته (Distinguished scientist) سال 2008 از طرف دانشگاه آبردین شدند. دارای 14 عنوان کتاب چاپ شده، 6 عنوان در نوبت چاپ، بیش از 45 پژوهش و مقاله علمی از کنفرانس ها و همایش های ملی و بین المللی و فراتر از 120 عنوان مقاله در نشریات کثیرالانتشار بوده و دارای 11 جایزه و لوح تقدیر و سپاس از جشنواره ها و مراکز علمی و آکادمی مختلف است. در حال حاضر ایشان عضو جامعه شناسان بدون مرز (Sociologists without borders (ss هستند.